آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

نگاهی به اشتباهات سیاسی و جنگی «جبهه مقاومت»!

 چرا همیشه انگشت انتقاد بر دیگران می گذارند و از واقعیت ها چشم پوشی میکنند؟  چون پشتوانه چند کشوراستعماری را به مثابه تایراشتبنی موتر دارند. متاسفانه که احمد مسعود و اطرافیانش فقط دست به تخریب  شخصیت‌های تواناتر از خود می‌زنند که مبادا آنها جاگزین این کمیشن کاران خون شوند.

در نخست رهبری جبهه مقاومت نوشتم و زود حذفش کردم، چون رهبری یک گروه باید هدفمند ومتشکل از نخبه‌های سیاسی و نظامی باشد با یک استراتیژی مدون که متاسفانه رهبری جبهه مقاومت فاقد آن است.

احمد مسعود میراث خور مبارزات پدرش هرگز در شرایط اجتماعی، سیاسی، نظامی پدر بزرگ نشد، تجارب نظامی و چریکی پدررا نیاموخت. از کودکی به ایران رفت و زیرریش پدر کلانی که از سواد بهره‌ای نداشت بزرگ شد و درچنگال ماماهای مافیایی افتاد و بعد برای ادامه تحصیل از ایران به لندن رفت، اما درلندن به چنگ کاکایی افتاد که درزندگی بی حاصلش یگانه کاری که توانست بکند، قاپیدن احمد مسعود به عنوان  دامادش بود. پول‌های سرشاری که احمد ولی مسعود در مدت بیست سال از بنیاد احمدشاه مسعود اندوخته بود و با پول‌های دیگر برای خرید هوتلی در یونان و مکزیک استفاده و سرمایه گذاری کرد. پس از چند سالی احمد مسعود از لندن به پنجشیررفت وهنوز شناختی از شرایط و اوضاغ سیاسی نداشت و نخواست در این چند سال  ریشه های حزب تحریر و حزب اسلامی و اندیشه سلفیت و طا-لبانی را در پنجشیر بخشکاند، مصروف مهمانی‌ها و کوه گردی و شکار بود. هنوزعرق پایش خشک نشده بود که با آمدن طا-لبان سرش به سنگ حقیقت خورد، کاکاها و ماماها وهمه خان‌الله ها فرار کردند، علی میثم نظری که ازامریکا برای وظایف استخباراتی در کنار احمد ایفای وظیفه می‌کرد، با آمدن طا-لبان احمد را تنها گذاشت وبه سوی امریکا پا به فرار گذاشت احمد به پنجشیررفت و بعد به تاجیکستان و یگانه مردی که در کنارش ایستاد آقای ریگستانی بود و بعد یک خاین ملی به نام امرالله صالح که در تمامی جنایات غنی دست داشت با یک طیاره پول نزد احمد فرارکرد و احمد را خرید و از سوراخ موش خود را رییس جمهور معرفی کرد.

بیایید فرهنگ انتقاد را بپذیریم ونباید ازحقیقت فرارکنیم، کتمان حقیقت خود جفا به حق هزاران فرزند گمنام این سرزمین است که در اندراب‌ها مبارزه کردند و شهید شدند.

متاسفانه همیشه تاجیکان بخاطر فرهنگ مصلحت  طلبی متضررشده اند. یک تیم خاص محلی گرا مقاومت را در گرو خود گرفته و با تفکرمحلی گرایی حتا تاجیکان دیگر را هم تحمل ندارد و دشنام می‌دهد ، چه رسد به اقوام دیگر که ادعای مقاومت ملی هم دارند، این مقاومت محلی چند تیکه داری است به بهای خون هایی که درجبهات می‌ریزد.

مردم از روی مصحلت خود را آرام گرفته اند و هیچ صدا و اعتراض نمی کنند که به نفع دشمن تمام می شود و این خاموشی به ذات خود دشمنی با مردم است.

مردم اعتراض دارند که چرا دررهبری جبهه مقاومت تنها احمد مسعود کاکا ها و ماما های مافیایی وی و امرالله خاین جا دارند ؟

حقیقت این است که پایه های مقاومت دوم از همان ابتدا سست و بی بنیاد نهاده شد. شهادت فرمانده بهلول بهیج، فهیم دشتی کشته شدن صدها جوان تاجیک و بی عزتی در برابر ناموس مردم از بی تدبیری و عدم مدیریت جبهه مقاومت بوده است.

متاسفانه باید این ضعف را قبول کرد که یگانه عامل ازهم پاشی و نفاق افگنی میان تاجیک ها و کشته شدن صدها چریک مقاومت همین حلقه و اطرافیان احمد مسعود است که مقاومت را گروگان گرفته اند.

اطلاعات دقیق وجود دارد که جوانان در کمبود اسلحه و مهمات جنگی مثل «بزبزک» «نایت ویژن یا دوربین شب» … قرار داشتند اما بعد از شکست پنجشیر از خانه فضل احمد معنوی به صدها «بزبزک» و دوربین های شب پیدا شد، چرا این ها به دست نیروی های مقاومت قرار نگرفت؟

آیا عامل کشته شدن فرمانده بهلول و فهیم دشتی خود بزرگان پنحشیر و اطرفیان جناب احمد مسعود نبود؟ مگر جنرال جرئت یکی از نزدیکان احمد مسعود نبود که اولین بیرق طالب را دردست گرفت و طالب را در پنجشیر بدرقه کرد؟

 چرا همیشه انگشت انتقاد بر دیگران می گذارند و از واقعیت ها چشم پوشی میکنند؟  چون پشتوانه چند کشوراستعماری را به مثابه تایراشتبنی موتر دارند. متاسفانه که احمد مسعود و اطرافیانش فقط دست به تخریب  شخصیت‌های تواناتر از خود می‌زنند که مبادا آنها جاگزین این کمیشن کاران خون شوند.

 اینها درهمین یک و نیم سال چی کردند؟ مگر این شما نبودید که ادعا می‌کردید که ظرف سه ماه  چند ولایت را پاک سازی می‌کنید؟ چه شد این همه قول و  قرار تان؟ مگر در همین بیست سال گذشته شما نبودید که تمام امتیازات تاجیکان را بلعیدید، تمام وزارت های کلیدی کشور وحتئ به سطح معاونیت ریاست جمهوری را در دست گرفتید و همه تان  احمدشاه مسعود را فروختید و امروز احمد برای تثبیت خود نقل قول هایی از پدرش می‌آورد که متعلق به شرایط دوران چهل سال قبل بود  و امروز شرایط دیگری است.

امروز بهترین چریک اندراب ها فرمانده خیر محمد خیر خواه را جبهه مقاومت از دست داد این ضعف مدیریتی  را باید قبول کرد.  تا زمانی گروگان گیری جبهه مقاومت از دست  امرالله صالح، بسم الله محمدی، فضل احمد معنوی و کاکا و مامای احمد مسعود پایان پیدا نکند به هیچ عنوان به جایی نمی رسد و مردم هر روز به قربانگاه کشانیده می‌شوند و امتیازش را تیکه داران مقاومت می‌گیرند و درخفا با حمدالله محب معامله می کنند.

نویسنده

نجیب عمر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا