اسلایدشوافغانستانتحلیل

هر روز شاهد فاجعه هستیم

اکنون زمان آن رسیده است که ارگ روحیه تمامیت‌خواهی را کنار بگذارد و به این امر نیک توجه کند که تنها راه برون‌رفت از وضعیت شکننده و بحرانی موجود، فقط و فقط اجماع سیاسی تمامی نیروهای تاثیرگذار در داخل نظام است.


هنوز رهبران حکومت وحدت ملی، از دفن جنازه‎ها و بازدید از محل رویدادهای پکتیا و غزنی فارغ نشده‎اند که فاجعه قندهار رخ می‎دهد و نزدیکه به ۵۰ سرباز ارتش ملی از سوی تروریستان قتل عام می‎شوند و هنوز ملت از شوک فاجعه قندهار بیرون نشده بود که حملات خونین بالای دو مسجد در غور و کابل خانواده‎های زیادی را به سوگ نشاند. در این دو حمله که شام روز جمعه صورت گرفت دست‌کم ۱۲۰ غیرنظامی کشته و زخمی شدند.
پس از حملات خونین پکتیا و غزنی که در آن‎ها، دستکم نزدیک به ۳۰۰تن کشته و زخمی شدند، نزدیک به ۵۰ سرباز ارتش ملی در ولسوالی میوند ولایت قندهار از سوی گروه طالبان قتل عام شدند و در تازه ترین مورد هم، در دو حمله جداگانه بر مساجد در غور و کابل که مسئولیت آن را داعش به دوش گرفت، نزدیک به ۸۰ غیرنظامی کشته شدند.
اگر به آمار کشته شدگان تهاجم‎های گروهی طالبان بر پکتیا، غزنی و قندهار و همچنان حمله بر مساجد در غور و کابل دقت کنیم، می‎بینیم که در کمتر از یک هفته نزدیک به ۵۰۰ نفر قتل عام شده‎اند و فاجعه هنوز هم ادامه دارد.
در این هیچ شکی نیست که شبکه‎های تروریستی از سوی حلقاتی در بیرون از کشور حمایت، تجهیز و تمویل می‎شوند، ولی آمار کشته شدگان در دو روز گذشته، نشان‎دهنده اوج بحران، ناامنی، ضعف در مدیریت سکتور امنیتی و بی‎کفایت بودن رهبری حکومت وحدت ملی هم است.
بدون شک نیروهای امنیتی در هرجایی که با گروه‎های تروریستی و افراد مسلح غیرمسئول روبه‌رو شده‎اند با تمام توان و امکانات دست داشته‎شان به مقابله پرداخته و از میدان جنگ فرار نکرده‎اند، ولی علت چیست که با گذشته هر روز تلفات نیروهای امنیتی بلند رفته و تبدیل به فاجعه می‎شود.
دلایل و عوامل زیادی در این بحران و فاجعه دخیل است که باید بررسی، آسیب‎شناسی و شناسایی شده و جلو آن گرفته شود.
از جمله مواردی که می‎توان عامل مستقیم بلند رفتن آمار تلفات نیروهای امنیتی و دفاعی کشور و کشتار دانست، سرپرست بودن مسئولان ارگان‏های امنیتی، نبود میکانیزم کمک‎رسانی به موقع برای سربازان در حال جنگ، اختلافات سران حکومت، اتخاذ موضع نرم در برابر تروریستان از سوی حکومت و موجودیت «ستون پنجم» در هسته تصمیم‎گیری‎های امنیتی و دفاعی کشور است که مستقیماً با سرنوشت سربازان نیروهای امنیتی ارتباط داشته و مرگ و زندگی آن‎ها را رقم می‎زند.
بی‎کفایتی رهبری حکومت وحدت ملی بر کسی پوشیده نیست. در این حکومت، بی‎کفایتی و توطیه‎گری مضاعف عمل کرده و در هر بخش فاجعه آفریده است.
اکنون تمام بخش‎های حیات این کشور به لطف بی‏کفایتی و توطیه‎گری حاکمیت، در مِه سیاهی فرو رفته و هیچ روشنی را نمی‎توان یافت.
در چنین اوضاع و احوالی همان پرسش همیشگی مطرح است. چه باید کرد تا از این وضع بیرون شده و به سوی ثبات گام برداریم؟
پاسخ آن پرسش را می‎توان در سه مسئله جست‎وجو کرد.
نابودی کامل «ستون پنجم» از بدنه نظام
برای این که بتوان بحران را مدیریت کرد، باید اول عاملان خلق آن را از میان حکومت شناسایی و نابود کرد. اگر عوامل نفوذی در سکتور امنیتی و شورای امنیت وجود نداشته باشند بدون شک اطلاعات و محرمات نظامی و دفاعی به دست گروه‎های تروریستی نمی‎رسد و نیروهای دفاعی می‎توانند مراکز آن‎ها را هدف قرار داده، نابود کنند.
طرح جامع میکانیزم کمک‎رسانی
اگر حکومت طرحی جامعی برای کمک‎رسانی اضطراری، برای سربازانی که در وضعیت‎های همانند ولسوالی میوند در قندهار گیر می‎افتند داشته باشد، فاجعه‎ای رخ نخواهد داد. برای رسیدن به یک چنین طرحی باید سیستم سرپرستی خاتمه پیدا کرده و سکتور امنیتی در چارچوب یک ستاد مشترک هماهنگ شوند.
و اما مهم‌ترین مسئله، اجماع رهبران سیاسی کشور است. اختلافات سیاسی رهبران و بزرگان کشور بر سکتور امنیتی سایه افکنده و باعث شده که سردرگمی ایجاد شود. برای رسیدن به راه حل نهایی و ختم بحران موجوده می‏بایست بزرگان سیاسی کشور اختلافات خویش را کنار گذاشته و در یک اجماع کلی گرد هم آیند، وحدت و اجماع رهبران، سکتور امنیتی و دفاعی کشور را از سردرگمی بیرون آورده و تعریف روشنی از دوست و دشمن برایش ترسیم می‎کند.
اکنون زمان آن رسیده است که ارگ روحیه تمامیت‌خواهی را کنار بگذارد و به این امر نیک توجه کند که تنها راه برون‌رفت از وضعیت شکننده و بحرانی موجود، فقط و فقط اجماع سیاسی تمامی نیروهای تاثیرگذار در داخل نظام است.
ظاهر شکوهمند – خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا