هیئت مذاکرات صلح؛ «جمهوریت» در گرو وحدت ملی است
هیئت مذاکره کننده اکنون بیشتر از هر چیز دیگر نیاز به اتحاد، اتفاق و یک پارچگی ملی رهبران سیاسی کشور دارد، تا بتواند از نظام جمهوریت، دستاوردهای اخیر و قوای مسلح ملی ما به خوبی در میز مذاکره نمایندگی کند.
سرانجام پس از ماهها انتظار، تیم مذاکرات صلح دولت تشکیل و آماده شد که برای بقای جمهوریت با هیئت طالبان چانهزنی کند. دولت میگوید که این تیم پس از مشورههای همه جانبه و فراگیر و همچنان توازن قومی و جنسیتی تشکیل شده است. این تیم ۲۱ عضو دارد و ۵ عضو آن زن است.
اما تشکیل تیم مذاکره کننده دولت در درون دولت با چالشهایی مواجه است. تیم جانب مقابل(گروه طالبان) برخاسته از یک دیکتاتوری «امارتی» است و کسی از اعضای گروه طالبان بر سر تصامیم ملا هبتالله خرده نمیگیرد و امر او را مطاع میدانند. تیم دولت افغانستان اما تیم جمهوریت است و فلسفه وجودی آن دفاع از تکثر، تنوع، آزادی مدنی و بیان و همچنان حقوق زنان است.
ماهیت و ساختار تیم مذاکره کننده هرچه باشد، در این مقال جای آن نیست که روی آن بحث شود. اما موضوعی که باید جدی گرفته شود و نیاز است که به آن بپردازیم، بنیادین، سرنوشت ساز و افغانستان شمول است.
تیم مذاکره کننده دولت را گروه طالبان نمیتواند شکست بدهد، اما این تیم از جانب دولت و جمهوریت به آسانی شکست خورده و همه چیز قربانی سودجوییهای سیاسی خواهد شد.
برای این که تیم مذاکره کننده به درستی آسیب شناسی شود، نیاز است که مکثی بر اجماع ملی و ارزشهای نزدیک به ۲۰ سال پسین داشته باشیم.
۱- اجماع ملی:
انتخابات با تمام چالشهای آن گذشت، نتایج اعلام شد و حکومت جدید شکل گرفت. ولی چالشهای تمام نشد و افتراق سیاسی بیشتر گشت. اکنون اجماع ملی بر سر مسایل مذاکره و روند صلح بیشتر از هر زمان دیگر ناپیدا تر است. ممکن برخی سیاسیون فردا بگویند که این تیم ارگ است و ما در آن حضور نداریم.
اما نظری کوتاه بر اسامی تیم مذاکره کننده به خوبی آشکار میکند که از تمام نحلههای سیاسی و اجتماعی و جنسیتی در آن حضور دارند.
اجماع ملی میتواند فراتر از اختلافات سیاسی میان رهبران باشد و است. اجماع ملی مستقیماً با سرنوشت ملی، نظام جمهوری، ارزشهای نزدیک به ۲۰ سال پسین و سرنوشت نیروهای مسلح ملی کشور مرتبط است.
اگر اجماعی روی این موارد نداشته باشیم، پس بهتر است که کنار برویم و دیگر دم از میهن و منافع ملی نزنیم.
در این بخش نیاز است که رییس جمهور غنی و داکتر صاحب عبدالله با درایت سیاسی عمل کرده و اختلافات شان را حل بسازند تا واقعاً اجماع ملی و جبهه واحد جمهویت شکل بگیرد. نه این که از هر سو جزیرهای ندای جمهوریت مطابق میل خود را سر بدهد.
اگر اجماع ملی شکل نگیرد، شک نکنید که نه به سود رییس جمهوری غنی است، به به سود داکتر عبدالله و نه به سود هیچ طرف و هیچ نحله سیاسی دیگر، سود عدم اجماع ملی مستقیماً به حساب گروه طالبان واریز میشود و «امارت» جانشین جمهوریت خواهد شد.
اگر اجماع ملی شکل نگیرد و تیم مذاکره کننده دولت بدون مرجع به میز مذاکره حاضر شود، از همان آغاز محکوم به شکست است و شکست آن نیز هیچ معنی دیگر جز شکست جمهوریت نخواهد داشت.
۲- دستاوردها و قوای مسلح:
افغانستان در نزدیک به ۲۰ سال پسین، هیچ چیز دیگر اگر نداشته باشد، پیشرفت آن در ایجاد نظام مردمسالار جمهوریت، دستاوردهای مدنی و آزادی بیان و همچنان تاسیس قوای مسلح ملی کشور انکار ناپذیر است.
اکنون کشور ما نظام جمهوری دارد، قوای مسلح ملی دارد، آزادی بیان و آزادیهای مدنی دارد، رسانههای آزاد دارد، به حقوق زنان احترام گذاشته میشود و کشوری است پر از امید برای زیست بهتر، اما نباید این همه ارزش و دستاورد قربانی اختلافات سیاسی چند سیاست مدار برای منافع غیر ملی شود. در برابر این ارزشها هیچ فرد- حتا اگر ابر قهرمان باشد- ارزش نخواهد داشت.
رییس جمهور غنی، داکتر عبدالله و هر نام و فرد دیگر باید به این ارزشها احترام گذاشته و منافع سیاسی خود را با آن تاخت نزند، این سیاستمداران اگر ارزشی هم دارند برخاسته از همین ارزشها است.
پس بهتر است که همه متحدانه در پشت هیئت مذاکره کننده صلح قرار گرفته، اختلافات سیاسی را کنار گذاشته و صادقانه از نظام جمهوریت در برابر هیولای امارت دفاع کنیم.
هیئت مذاکره کننده اکنون بیشتر از هر چیز دیگر نیاز به اتحاد، اتفاق و یک پارچگی ملی رهبران سیاسی کشور دارد، تا بتواند از نظام جمهوریت، دستاوردهای اخیر و قوای مسلح ملی ما به خوبی در میز مذاکره نمایندگی کند. چنین باد!