آخرین اخبارافغانستانتحلیلفرهنگ عامهفرهنگ و دانشمقالات علمی-تحقیقی

وحیدمژده؛ نویسنده‌ای‌ بدون میراث ‌فکری

نویسنده مدتی در وزارت‌خارجه طالبان کارمند بوده‌ است و بارها درکتاب از چشم‌دیدهای خویش نقل کرده، یا هم از طریق روابطی که با طالبان داشته‌، معلومات خویش را تکمیل کرده‌است و از زبان آن‌ها معلومات را در کتاب گنجانیده‌

وحید مژده تحلیل‌گر مسایل‌سیاسی و عضو پیشین گروه‌طالبان در شامگاه روز چهارشنبه ۲۹عقرب ازسوی مردان تفنگدارناشناس ترور شد. وی درسال ۱۳۳۲ در ولایت‌ بغلان به دنیا آمد. مکتب ابتدائی را دربغلان و دوران لیسه را درمکتب حبیبه کابل به اتمام رسانید. سند لیسانس را از دانشکده اقتصاد دانشگاه‌ کابل گرفت. با مجاهدینی که علیه رژیم ‌کمونیستی کابل می‌جنگیدند، همکاری و رابطه داشت. باگروه‌های تندرو چون مکتب‌الخدمات‌عبدالله‌عزام، گروه‌طالبان و حزب‌اسلامی‌حکمیتار روابط نزدیک داشت. همچنان یکی ازمعروف‌ترین چهره‌های تحلیلگر و رسانه‌‌ای کشور بود. صدها مقاله در مجلات مختلف و یک کتاب تحت عنوان «افغانستان و پنج‌سال سلطه‌طالبان» از وی به نشررسیده ‌است. براساس ادعایی، وی کتاب دیگری تحت عنوان «روابط‌‌ سیاسی ایران و افغانستان در قرن‌بیستم» نیز نوشته کرده‌است، ولی منتشرنشده‌.
ازکتاب افغانستان و پنج‌سال سلطه‌طالبان وی میتوان به سه نکته ذیل آگاهی یافت.
نخست، روایت‌های‌ شخصی و چشم‌دیدهای نویسنده؛
نویسنده مدتی در وزارت‌خارجه طالبان کارمند بوده‌ است و بارها درکتاب از چشم‌دیدهای خویش نقل کرده است یا هم از طریق روابطی که با طالبان داشته‌، معلومات خویش را تکمیل کرده‌است و از زبان آن‌ها معلومات را در کتاب گنجانیده‌. به طور نمونه؛ در کتاب تذکر داده ‌شده: درسفری ازهرات تا به قندهار ازمسیر جاده‌ اصلی، یکی از مسئولین طالبان- که نگارنده نیزبا وی همسفر بودم- خطوط مهم جبهه را نشان داد(همان، ص ۲۸).کتاب گنجینه وسیع معلوماتی درباره طالبان است.
دوم، کتاب براساس استدلال یک نویسنده نوشته ‌شده ‌است که طالبان را شورش روستاعلیه نظام‌شهری می‌داند و درجاهای گوناگون این استدلال نمایان شده و همچنان دست داشتن کشورهای خارجی و مشکلات تنظیم‌ها و احزاب‌جهادی را نیز عامل ظهورطالبان می‌کند. به طورنمونه در کتاب تذکرداده:« این گروه ازمردمان روستایی، به تحصیلکرده‌های مدارس غیردینی با نظری حاکی از سوء‌ظن می‌نگریستند. درروستاهای دورافتاده اثری از مدارس دخترانه موجود نبود. طالبان با همین ذهنیت به شهرآمدند و درمیان آنان کسانی که دید روشن‌تر داشتند نیز تحت تاثیر اکثریت قرار گرفتند. اکثریتی که نمی‌توانستند جذب محیط ‌شهرگردند و ارزش‌های نظام‌شهری را بپذیرند، سعی کردند تا شهر را به روستا مبدل سازند.(همان، ص۱۰۹) و یا در جای دیگر اززبان بی‌نظیربوتو صدراعظم فقید پاکستان نقل کرده‌است که طالبان طرح ‌مشترک انگلیس، امریکا و ای‌سی‌ای بودند(همان،ص۲۰) سوم، از کتاب فهمیده می‌شود که نویسنده تفکرطالبانی دارد و در بسیاری از فصول کتاب از رهبران طالبان به صورت غیرمستقیم تمجید نموده‌ و گاهی نیز اصول نظام طالبان را پذیرفته است وتاسف دارد که برخی افراد به حق این اصول ناروایی‌های کرده‌ است. به طورنمونه درباره معرفی اسامه‌ بن‌لادن نوشته،« اسامه‌ بن‌لادن میلیونرزاده‌ای است که قبل از به دنیا آمدن نیز میلیونربوده‌است! اما امروز او تابعیت هیچ کشوری در جهان راندارد. او از فلسطینی‌ها بی‌خانمان‌تراست» ( همان، ص۶۲). یا درجای دیگر تذکر می‌دهد: اولین فرمانده ‌نظامی ‌طالبان«ملامحمد آخند» نام داشت که درجنگ‌های آغاز تحریک به قتل رسید. در مورد وی گفته می‌شد که شخصی بسیار پرهیزکار و دلیر بود(همان، ص۹۵) ولی از کشتارهایی که به وسیله او انجام شده‌ یاد نمی‌کند.

مقالات وی نیز ازین نگرش پیروی می‌کند. گپ و سخن جدید ندارد. معلومات عمومی ارائه می‌کند. صدها مقاله نشر کرده ولی گپ جدید ندارد. وقتی به تجربه وعمرسیاسی افرادی چون وحید ‌مژده که تمام عمرش را صرف نوشتن، پژوهش و تحلیل مسایل‌اجتماعی شده‌، نظر کنیم تاسف می‌خوریم. نتیجه تعمق و کارفکری کارل ‌پوپر نظریه خطاها وابطال‌ها، مهندسی اجتماعی و دفاع از ارزش‌های دموکراتیک است. نتیجه تعمق و کارفکری جان رالز « تئوری عدالت » است. نتیجه تعمق و کارفکری آدورنو انتقاد از پروژه روشنگری است. ولی نتیجه چهل سال کار یک نویسنده افغانستانی همانند وحید ‌مژده ارائه معلومات‌عمومی همانند معلومات گوگل. وحید ‌مژده همانند متفکران برجسته تاریخ نه اندیشه‌های سیستماتیک و منسجم دارد و نه گرنیگاه فکری مشخص و قابل فهم. او حتی درسطح برخی از تحلیلگران کشور چون حفیظ منصور نیست. ازیک نویسنده‌ همانند وحید ‌مژده انتظار می‌رود حداقل باید درباره نظام «امارت اسلامی»، یا اسلام معتدل، یا سازش‌ نظام ‌اسلامی با نظام‌های ‌سکولار دیدگاه مشخص و معین با استدلای‌های قوی و منسجم داشته‌ باشد، که متاسفانه ندارد. او ازخود هیچ نظریه، اندیشه و دیدگاه مشخص به میراث نگذاشته ‌است. حتی درباره نظام امارت‌اسلامی که سال‌ها درباره آن پژوهش و تحقیق نموده‌ گپ نو و سخن‌ جدید ندارد. برخی نوشته‌اند:‌ او مومن و نمازخوان بود و در مسیر رفتن به مسجد کشته شد. برخی نوشته‌اند: او معلومات فراوان داشت. ولی کس ادعا نکرده‌ است و نمی‌تواند ادعا کند که وحید ‌مژده دیدگاه و نظریه داشت. نه منتقد سرسخت لیبرال ‌دموکراسی بود. نه منتقد سرسخت ولایت‌ فقیه ایران. نه سخن جدی و مهم علیه نظام‌ طالبان داشت که به وسیله این جریان‌ها نابود شده باشد. اومانند هرشخصی دیگر قربانی ترور و وحشت شده ‌است. او دیدگاه و نظریه‌ای نداشت که قربانی دیدگاه ونظریه‌اش شده‌ باشد. او شاید نمازخوان بود ولی نظریه پرداز نبود. متاسفانه، حقیقت این است که اومانند محاسن‌سفیدانی که یک‌ عمر رادیو ‌بی‌بی‌سی را شینده‌اند و گنجینه‌ عظیمی ازمعلومات‌عمومی‌اند، بود. شاید معلومات استخباراتی‌اش چیزی بیشتر از دیگران بود، ولی دیدگاه و نظریه‌‌ای به میراث نگذاشته ‌است. او بیشتر درباره نظام‌طالبانی می‌دانست و یک‌ عمر درباره آن نوشته ‌است، حتی درباره‌ آن نیز نظریه مشخص نداشت، گاهی آن را نقد وگاهی تمجید کرده‌ است.

نویسنده

عباس نقاوت - استاد دانشگاه

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا