پاکستان در تلاش اعمال تغییرات در رهبری طالبان
توفیق عظیمی
رهبریت طالبان از موضوعات مهم، عمده و پر پیچ استخباراتی و سیاسی در منطقه محسوب میگردد. طالبان مبارز در سنگر به واسطه رهبرانی سوق و اداره میشوند که تاکنون آنها را ندیدهاند و هم نمیشناسند.
از اینجاست که این مقام رهبری به همه کشور های منطقه ارزش راهبردی دارد. رهبریتی که بدون کدام دلیل و برهان بر پیروانش فرمان میراند و آنها خود را محکوم به اجرای آن میدانند، جایگاه مهمی است. این رهبری به خواست هر کشوری عمل کند میتواند منافع ملی و بینالمللی آن را در جهان تا اندازهای تضمین کند.
هرچند اختلافات ناشی از چگونگی رهبری و وابستگی این رهبران به کشور های خارجی، در میان گروههای طالبان وجود دارد. گروههایی از طالبان به این نظر هستند که چرا رهبران خود، در سنگرهای گرم جنگ که جهاد مینامند حضور ندارند و آل و اولادهای شان در کشور های خارجی مصروف تحصیل و عیاشی استند. اما به هر حال رهبران این گروه در تعیین خط مش کاری شان خیلی تاثیر گذارند و از همین جاست که کشور های منطقه هرکدام رقابت به وابسته سازی یا رهبر گزینی برای این گروه استند.
طالبان تا اندازهای توانستند که در گفتوگوهای صلح با افغانها قدم مثبت گذارند و یک گره از کار پروسه صلح کشور بگشایند. حفظ وضعیت کنونی در افغانستان به نفع کشور هایی است که دوام صلح و استمرار منافع ملی شان را در بحرانی بودن افغانستان میبینند. روی این دلایل تلاش سازمان استخبارات پاکستان برای تغییر در رهبری گروه طالبان جریان دارد.
گفته میشود آی اس آی در همکاری با شورای علمای دینی طالبان پلان دارند تا در رهبری گروه طالبان تغییر بیارند. این عملکرد پاکستان در قبال رهبری طالبان ناشی از پیشرفتهایی است که در گفتمانها میان هیئت مذاکره کننده افغانستان با رهبران طالبان آمده است. پاکستان حتماً با مختل ساختن نظم رهبریت در سطوح بالای طالبان از یک طرف خواستار از هم پاشاندن نتایج حاصله از گفتوگوها است و از جانب دیگر میخواهد عناصر وابسته تر خود را جایگزین افراد فعلی کند، که هیچ راهی برای رسیدن به توافق نداشته باشند.
از سوی دیگر نارساییهای درونی کشور، در را به مداخله بیرونی باز میکند، زمانی که نخبگان سیاسی کشور مصروف زد و بندهای داخلی خود میشوند امکان آن میسر میگردد که از رشد نا متعادل قدرت کشورهای همسایه غافل مانده و در نهایت از بروز جنگ و بیثباتی در کشور خود جلوگیری نتوانند. شاید به همین دلیل است که دولتها شورشیان داخلی خود را با شدت بسیار زیاد سرکوب میکنند. چون میدانند که اگر این کار را نکنند زمینه مداخله کشورهای قدرتمند همسایه به سرعت مساعد میگردد. حکومت افغانستان هم باید پاسخهای مشابه در رابطه به گسترش حملات طالبان بر شهر و ولایات کشور بدهد. و در میدان جنگ و یا میز گفتوگو حداقل همسان و مناسب به رفتار خودشان با آنها پیش آمد کند تا طالبان فکر نکنند که حکومت افغانستان بخاطر ضعفهایی که دارد با آنها وارد روند مفاهمه شده است.