آخرین اخبارافغانستانتحلیل

چرا فعالیت‌های طالبان گسترش یافته است؟


خوش‌بینی‌ها نسبت به برچیده‌شدن گلیم طالبان از کشور در سال‌های گذشته خیلی زود رنگ‌ باخت و کم‌ کم آن گروه با نفس تازه به سربازگیری پرداخته و مزاحمت‌های جدی را برای نیروهای خارجی و ارگان‌های ملی امنیتی کشور به وجود آوردند.
فعالیت‌های تروریستی طالبان به صورت جنگ و گریز ادامه داشت، تا رسیدیم به حکومت وحدت ملی و انتقال کامل مسئولیت‌های امنیتی به نیروهای داخلی.
در عمر کوتاهی که از حکومت وحدت ملی گذشته است، طالبان دو بار سقوط ولایت کندز، اشغال ده‌ها ولسوالی و روستاهای مناطق مختلف کشور را در کارنامه‌شان ثبت کردند و از جنگ‌ و گریز چریکی جرئت جنگ منظم را در برابر نیروهای امنیتی افغان پیدا کردند.
اکنون در هر گوشه کشور، طالبان دست به فعالیت‌های دهشت‌افکنانه می‌زنند، به آزار و اذیت مردم می‌پردازند، مسافران را اختطاف می‌‍‌‌‌کنند و از همه مهم‌تر این‌که از کشت‌ و قاچاق مواد مخدر سود می‌برند.
حال سوال این است که چرا طالبان در حالی که آخرین نفس‌های‌شان را می‌کشیدند دوباره جان گرفتند و سوال مهم‌تر این‌که حکومت افغانستان مصروف چه کار مهم‌تر از مبارزه با دهشت‌افکنی است که طالبان این‌گونه دلیرانه به همه‌چیز می‌تازند.
تقویت و جان گرفتن دوباره طالبان در دور دوم ریاست جمهوری کرزی و حکومت وحدت ملی دو بعد داخلی و خارجی دارد، در بعد خارجی جهات و طرف‌های حمایت‌کننده طالبان معلوم است که همسایه‌های افغانستان، به ویژه پاکستان به عنوان حامی درجه یک آن‌ها مطرح بوده، ولی اکنون پای روسیه نیز در این قضیه کشیده شده است.
حمایت گروه طالبان از سوی همسایه‌ها و روسیه زمینه آن را فراهم کرد که این گروه تقویت شده و دوباره به رغم باور و گمان مردم در هر گوشه کشور ریشه بدواند.
در بعد داخلی موضوعات زیادی است که باعث تقویت و جان گرفتن دوباره طالبان شده و برای این گروه از میان‌رفته، زمینه‌ی سرباز‌گیری و فعالیت را مساعد ساخت.
برخورد قومی با سوژه طالب، فساد اداری، عدم اراده سیاسی سران حکومت در برابر آن‌ها، ضعف نیروهای امنیتی، عدم جلوگیری از فعالیت‌های مشکوک مدارس دینی، اختلاف‌های سیاسی میان سران حکومت و مصروفیت حکومت در برابر رقبای سیاسی به جای مقابله با طالبان از مواردی است که زمینه سربازگیری و جان گرفتن دوباره این جریان تندرو را فراهم کرد و نتیجه آن اکنون در فعالیت‌های گسترده آن گروه در مناطق مختلف کشور دیده می‌شود.
سیاست شومی را که آقای کرزی و اطرافیان ناسیونالیست او برای حکومت وحدت ملی به میراث گذاشتند، برخورد قومی و تبارگرایانه با طالبان بود. رفته رفته رگ تبارگرایی حامد کرزی متورم شده و طالبان را که هر روز خون مردم را می‌ریختند، برادر خطاب کرد، زندانیان خطرناک آنها را رها کرد و سنت شوم قوم‌گرایی را در برابر آنها به جا گذاشت.
فساد اداری نیز از مواردی است که در نسج‌گیری دوباره طالبان دخیل بوده و عامل مهمی در تقویت آنها به شمار می‌رود. مردمِ خسته از فساد در دستگاه‌های اداری و قضایی حکومت به طالبان رو آوردند و به قول معروف ” خدا همان کفن کش قدیم را بیامرزد” گفتند.
به تبع برخورد قومی با طالبان اراده سیاسی مبارزه با آنها نیز تضعیف شده و رفته رفته سردرگمی را در صفوف نیروهای امنیتی به بار آورد. زمانی که اراده سیاسی نباشد سردرگمی، ضعف و چند دستگی را در نیروهای مسلح به وجود آورده و زمینه را برای فعالیت بیش‌تر مخالفان مساعد ساخته است.
مهم‌ترین شکافی که باعث نسج‌گیری و تقویت دوباره گروه ترویستی طالبان در کشور شد اما، بروز اختلافات سیاسی میان سردمداران حکومت وحدت ملی، تلاش ارگ برای منزوی ساختن مخالفان سیاسی به جای سرکوب مخالفان مسلح و به تبع آن بی‌باوری نیروهای مسلح در جنگ با طالبان بوده است که به آن گروه دهشت‌افکن، جرئت فعالیت‌های گسترده را در اطراف شهرها و شاهراه‌های کشور داده است.
سخن آخر این‎که طالبان شکست‌خورده را ارگ نشینان بازسازی کردند.
ظاهر شکوهمند – خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا