آخرین اخباراسلایدشوافغانستانتحلیلسیاست

چرا مذاکرات صلح نیمه کاره رها نشود

یک روند جدید مذاکره باید بلافاصله شامل متحدمان افغانستان باشد. صحبت با طالبان به صورت دوجانبه به عنوان نقطه شروع منطقی بود، اما این روند فقط با مشارکت مستقیم دولت افغانستان و سایر افغان‌ها می‌تواند ادامه یابد. هر کسی که روز شنبه در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پیروز بیرون می‌آید، باید شریک اصلی ما در دستیابی به صلح باشد.

تصمیم رییس جمهور ترامپ در این ماه مبنی بر ختم گفت‌وگوهای صلح با طالبان، نباید این واقعیت اساسی را تحت تأثیر قرار دهد که حل و فصل سیاسی جنگ افغانستان بهترین راه برای حمایت از منافع امنیت ملی ایالات متحده و جلوگیری از حملات تروریستی در منطقه است.
مذاکرات امریکا و طالبان که از جانب ایالات متحده توسط زلمی خلیلزاد نماینده ویژه امریکا برای افغانستان انجام شد، پیشرفت‌هایی داشت. اگرچه، پیش‌نویس این توافقنامه همگانی نشد اما طبق گزارش‌ها، شرایط را برای ایالات متحده مهیا کرد تا برخی نیروها را در مقابل تضمین طالبان مبنی بر برداشتن گام‌ها علیه تروریست‌های بین‌المللی و آغاز مذاکرات با حکومت و دیگر نمایندگان جامعه افغانستان، خارج کند. اگر چنین باشد، نقطه شروع معقول در جستجوی صلح است.
ایالات متحده سه گزینه برای عبور از توقف فعلی در گفت‌وگوها دارد.
گزینه اول، خروج یک جانبه نیروهای امریکایی است. ترک بدون یک توافق سیاسی مناسب، احتمالاً منجر به یک جنگ داخلی حتی شدیدتر، یک دولت ضعیف تر در افغانستان، افزایش تعداد پناهگاه‌های تروریستی، خروج قابل توجه پناهندگان و همچنین افزایش مهاجرت و تعداد تروریست‌ها و تهدیدات علیه ایالات متحده و دوستان و متحدان آن در منطقه خواهد شد. خروج ناگهانی سربازان بدون کدام توافقنامه، طالبان را به آرزویش می‌رساند در حالی که در عوض بدترین چیز به ایالات متحده خواهد رسید.

گزینه دوم، حفظ وضعیت موجود با همین تعداد سربازان و یا کم تر خواهد بود. این امر ممکن است از شهرها و مسیرهای اصلی تجاری محافظت کند، اما کمک چندانی به بُن‌بست رو به وخامت نظامی نمی‌کند و بعید است که منجر به شکست طالبان شود. باقی ماندن با چندهزار سرباز امریکایی لزوماً اعلامیه نهایی را به تأخیر می‌اندازد در حالی که با حمایت کم مردم، قربانی‌های مردم امریکا و هزینه‌های این کشور همچنان ادامه خواهد یافت. این امر در مقایسه با هزینه‌های مردم افغانستان که در حال حاضر نرخ قربانی‌های آن‌ها با هیچ جنگی در جهان قابل مقایسه نیست، هیچ است.
گزینه سوم – برگشت به میز مذاکره – بهترین راه برای دستیابی به هدف ایالات متحده برای از بین بردن تهدیدات تروریستی از افغانستان است، زیرا می‌تواند به یک صلح فراگیر و پایدار منجر شود. مذاکرات میان‌افغانی با داشتن حمایت اهرم فشار ایالات متحده نیز بهترین راه برای کاهش سطح خشونت در افغانستان و حفظ دستاوردها در زمینه حقوق، آزادی‌ها و پیشرفت‌های اجتماعی است که از سال ۲۰۰۱ تاکنون به دست آمده است – به ویژه برای نسل بعدی و برای زنان.
اگر مذاکرات از سر گرفته شود، ایالات متحده می‌تواند از سه موفقیت مهم ظاهری گفت‌وگوهای ایالات متحده و طالبان بهره مند شود.
نخست، طالبان در اصول توافق کردند که در مذاکره با هموطنان خود، از جمله دولت افغانستان، رهبران مخالف، زنان و سایر اعضای جامعه مدنی در مورد حکومت آینده شرکت کنند. در این مرحله، ممکن است طرف‌ها در مواضع مذاکره خود خیلی فاصله داشته باشند. اما مذاکره در مورد صلح با نمایندگان فراگیر افغانستان بهترین راه است تا طالبان را قناعت دهند که دیدگاه قبلی آن‌ها برای این کشور دیگر برای اکثر مردم پذیرفتنی نیست.
دوم، مذاکرات نشان داد که خروج نیروهای امریکایی چقدر برای طالبان موضوع اساسی است در حالی که به طالبان نشان داد ایالات متحده واقعاً مایل به خارج نمودن نیروها است، در صورتی که چهارچوب توافق سیاسی مذاکره شده باشد.
سوم، به نظر می‌رسد که خلیلزاد در هماهنگ کردن جامعه بین‌الملل (چین، روسیه، پاکستان، هند و اتحادیه اروپا) پشت یک استراتژی برای پایان دادن به جنگ افغانستان از طریق یک توافق سیاسی پیشرفت داشته است. حفظ این اجماع بین‌المللی شکننده و جلوگیری از بازگشت به حمایت همسایگان از گروه‌های نیابتی مسلح در داخل افغانستان برای یک توافق پایدار که از منافع ایالات متحده محافظت می‌کند، ضروری است.
بازگشت به روند صلح باید بر این پایه بنا شود و سه اصلاحات مهم را در دستور کار گیرد.
اول و مهم تر از همه، شرایط در هرگونه توافقنامه با طالبان تضمین شود. به بیان دیگر، در حالی که ممکن است (امریکا) به یک جدول زمانی موافق باشد، اما تمام طرف‌ها باید درک کنند که خروج واقعی نیروهای امریکایی فقط با وجود یک صلح فراگیر در افغانستان اتفاق خواهد افتاد. بنابراین، ایالات متحده باید صبر و شکیبایی نشان دهد و در برابر هرگونه ترغیب به قربانی اهرم های فشار از طریق مهلت‌های تحمیل شده، مقاومت کند.

دوم، یک روند جدید مذاکره باید بلافاصله شامل متحدمان افغانستان باشد. صحبت با طالبان به صورت دوجانبه به عنوان نقطه شروع منطقی بود، اما این روند فقط با مشارکت مستقیم دولت افغانستان و سایر افغان‌ها می‌تواند ادامه یابد. هر کسی که روز شنبه در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پیروز بیرون می‌آید، باید شریک اصلی ما در دستیابی به صلح باشد.
در اخیر، آتش‌بس سراسری باید تقاضای اول باشد. ممکن است تضمین یکی از پیش شرط‌های مذاکرات غیرممکن باشد، همانطور که برخی منتقدین خواستار آن بودند، اما ما باید بر آتش‌بس ملی برای دستیابی به نتیجه فوری و ضروری اصرار داشته باشیم – و کاهش قابل توجه خشونت‌ها به گونه موقت.
مذاکرات صلح که به یک توافق سیاسی فراگیر منجر می‌شود، تنها راهی است که ایالات متحده می‌تواند به هدف اصلی خود برسد؛ یعنی جلوگیری از تبدیل شدن دوباره افغانستان به پناهگاه تروریست‌های بین‌المللی، احترام به خدمات و فداکاری‌های نیروهای مان و کمک به ختم چندین دهه جنگ و رنج در افغانستان. این میراث مناسب برای ایالات متحده است و هنوز قابل دسترس است.

نویسنده

استفن هدلی و میشل فلورنوی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا