چرا نگران بازگشت طالبان به صحنه رسمی سیاسی در افغانستان هستیم!
نسل من نگران است که دستاوردهای سخت به دست آمده و ارزشهای عمیقاً محکم ما درباره آزادی، در معرض خطر قرار گیرد. ما هیچ تغییری در طالبان و هیچ تضمینی برای احترام گذاشتن آنها به ارزشهای خود نمیبینیم!
پس از سپتمبر ۲۰۰۱ من کشور خود را ترک کردم و به کویته پاکستان رفتم. من اولین نفر در خانوادهام بودم که از لیسه عالی و دانشگاه فارغ التحصیل شدم و تحصیلات عالی را در ایالات متحده ادامه دادم. من به افغانستان بازگشتم، شغل یافتم و تمام تلاشم را کردم تا بتوانم در بهبودی افغانستان نقشی داشته باشم.
ما وقتی احساس کردیم که حقوق ما نقض میشود، آزادانه اعتراض کرده و دولت را به چالش کشیدیم. در انتخابات تقلب صورت گرفت، فساد دولتی توانایی دولت را در ارائه خدمات به شهروندان ناتوان کرد و ارزشها و اصول دموکراتیک به طور مداوم مورد حمله و هدف قرار گرفت. اما ایدهآلهایی وجود داشت و بسیاری برای تحقق آن تلاش میکردند. من همه اینها، حتی دستاوردهای کوچک را به سقوط طالبان نسبت میدهم!
اکنون با پیگیری مذاکرات صلح دوحه من مضطرب و نگرانم که همه چیز از هم بپاشد و چرخه خشونت و آوارگی تکرار شود! نسل من نگران است که دستاوردهای سخت به دست آمده و ارزشهای عمیقاً محکم ما درباره آزادی، در معرض خطر قرار گیرد. ما هیچ تغییری در طالبان و هیچ تضمینی برای احترام گذاشتن آنها به ارزشهای خود نمیبینیم!
طالبان تغییر نکردهاند و تمایل ندارند که شکل متفاوتی از سیستم سیاسی غیر از امارت اسلامی را در نظر بگیرند. هیچ سیستم سیاسی کاملی در جهان وجود ندارد. موفقترین سیستمها، انواع مختلف دموکراسیها به طور مداوم در حال اصلاح خود از طریق چرخش قدرت، مشارکت شهروندان و تلفیق صداهای مختلف از جمله مخالفان در تلاش برای بهبود هستند. امارت طالبان چنین پتانسیلی را ندارد!
زنان افغانستان در طول تلاطمهای سیاسی کشور و حتی بیشتر از آن در دوران طالبان بسیار رنج بردند. آنها اکنون در پارلمان، وزارتخانهها، سفارتخانهها، مکاتب و دانشگاهها هستند و به آینده کشور کمک میکنند.
ما در افغانستان دوره پسا-طالبانی بزرگ شدهایم. ما در مکتب، دانشگاه و تعاملات خود با جهان یاد گرفتهایم که به زنان احترام بگذاریم نه به دلیل اینکه آنها آسیب پذیر هستند، بلکه به دلیل این که آنها برابر هستند.
ما همچنین یاد گرفتهایم که دسترسی به اشتغال، تحصیلات و آزادی تصمیم گیری در مورد زندگی خود از حقوق مسلم زنان است نه امتیازاتی که مردان هر زمان که بخواهند میدهند و هر زمان که نخواستند از آنها میگیرند.
سخنگوی تیم مذاکره کننده طالبان در دوحه گفت که آموزش مشترک بیاحترامی به زنان است، اما نسل من معتقد است که حبس زنان در خانه و جدا شدن از جامعه نه تنها حقوق بشری آنها را نقض میکند، بلکه به کرامت آنها نیز بیاحترامی میکند!
مادرم و سه خواهر من به دلیل جنگهای افغانستان تحصیل نکردهاند و من احساس میکنم که مانند میلیونها زن دیگر در افغانستان آنها قربانی جنگهای افغانستان هستند. آینده آنها از آنها گرفته شد!
همسرم دانشجو است. من نه تنها از تحصیلات او حمایت میکنم بلکه به استقامت و پایبندی او و همه زنان و دختران افغان به یادگیری و تعقیب رویاهای خود افتخار میکنم.
من نگران این هستم که چه اتفاقی برای آنها خواهد افتاد، چه بر سر رویاها و تحصیلات آنها تحت امارت طالبان خواهد آمد!
آیا من به عنوان یک اقلیت قومی و غیر معتقد به یک سیستم سیاسی به سبک امارات طالبان مجبور خواهم شد که مانند ۱۹ سال پیش دوباره از کشور فرار کنم؟ آیا تاریخچه بیخانمانی و مهاجرت قرار است تکرار شود؟