چهگونه رسانهها ایدئولوژی مان را تغییر میدهد؟
اما این دانشمند، به این عقیده است که گاهی رسانهها محتوا را توسط ابزارهای نوین و فنونی رمزگذاری میکنند که در راستای تغییر دیدگاههای مخاطب تاثیرگذار است.
تاملی بر اندیشه جان فیسک
هدف از رسانه در این نوشتار، شامل همه ابعاد وسایل ارتباطی است که پیام را در قالبها و ژانرهای گوناگون به مخاطب انتقال میدهد. همچنین مخاطب کسی است که با اشکال متفاوت، پیامهای رسانهای را جذب میکند؛ از دیدن تا خواندن و شنیدن.
با این تعبیر، آنچه در میان مخاطب و رسانه قرار دارد و پیوندی میان این دو ایجاد میکند؛ پیام است. یعنی پیام محتوای رسانهای است که توسط کارگذاران ارتباطی رمزگذاری شده و بهوسیله رسانه مشخص، به مخاطبان محدود و یا نامحدود ارسال میگردد. اینجا مخاطبان هستند که با رمزگشایی شان، پیامها را بهخوانش میگیرند. پس دو عنصر خیلی مهم در داد و گرفت پیامها وجود دارد؛ رمزگذاری و رمزگشایی.
جان فیسک از دانشمندان مطرحی است که رمزگان را با نشانهشناسی پیوند زده است و آن را به رمزگان واقعیت، رمزگان فنی و رمزگان ایدئولوژیک تقسیم کرده است. به باور این دانشمند، همه عناصری که در زندگی و طبیعت میبینیم، نشانه یا نمادهای رمزگذاری شدهای هستند که برای فهم آنان نیاز به رمزگشایی داریم.
او با این دیدگاه، یک گام پیشتر میرود و میگوید فرهنگها، رسمها، سنتها و هنجارهای اجتماعی در هر جامعهای با رمزهای خاصی، پدیدهها و عملکردهای انسانی را رمزگذاری کردهاند و برای درک این عملکردها باید هنجارهای اجتماعی را نیز شناخت.
جان فیسک با طرح این دیدگاه، پیامهای رسانهای را مشتمل بر سه سطح رمزگان میداند و به این باور است که در سطح اول، رمزهای اجتماعی در فلمها و محتوای رسانهای بهچشم میخورد؛ یعنی سطح اول این معنا را میرساند که فیلمها دارای مفاهیم و نشانههایی هستند که از قبل در جامعه رمزگذاری شده است و مخاطبان که با هنجارهای جامعه آشنایی داشته باشند، میتوانند بهتر درک کنند. برای نمونه استفاده کارگردان از لباس سیاه برای نشان دادن اندوه و غمشریکی با دیگران در فلمها، نشانهای است که از قبل در جامعه رمزگذاری شده و کسانی این نماد را درک میکنند که با فرهنگهای شرقی و اسلامی آشنایی داشته باشند.
اما این دانشمند، به این عقیده است که گاهی رسانهها محتوا را توسط ابزارهای نوین و فنونی رمزگذاری میکنند که در راستای تغییر دیدگاههای مخاطب تاثیرگذار است. وی این نوع رمزگان را، رمزگان فنی مینامد. استفاده از نوع دوربین فلمبرداری، نورپردازی، تدوین فلم، تغییر در صدا و تصویر و برداشت نماهای گوناگون در سطح ابتدایی آن بیانگر رمزگذاری فنی است. یعنی رسانهها با این کارکرد شان واقعیت را وارونهتر از آنچه در طبیعت است، نمایان میکنند. برای نمونه، نمای از پایین به بالای سوژه نشانگر ابهت و بزرگی سوژه به مخاطب اما برعکس نمای از بالا به پایین نشانگر تحقیر و یا هم کوچکنمایی سوژه بهحساب میرود.
جان فیسک، با اشاره به این دو نوع رمزگان، از رمزگذاری عمیقتر و هدفمندانهتری سخن میگوید و آنرا رمزگان ایدئولوژیک مینامد. به باور او، وسایل ارتباطی با رمزگذاریهای فنی، در صدد تقویت، تحکیم و نهادینه کردن رمزهای ایدئولوژیک در ذهن مخاطب است. یعنی رسانهها با رمزگذاریهای ایدئولوژیک، ایدئولوژیهای خاصی نظیر سرمایهداری، فمینسم، پدرسالاری و انواعی از ایدئولوژیهای برجسته و یا دیگر را در ذهن مخاطبان میکارند و آنرا همگانی میسازند.
با این تحلیل، چنین به نتیجه میرسیم که کارکردهای نفس رسانه، هدفمندانه و ایدئولوژیک است. در عقب هر رسانه جمعی که پیامها را به انبوهی از مخاطبان میفرستد، اندیشه نهفته است و این ماییم که به چه تفکری میپیوندیم و در برابر کدام صدا لبیک میگوییم.
سیدبصیر مصباح؛ استاد دانشگاه بغلان و پژوهشگر ارتباطات