چکیدۀ گزارش گروه مطالعۀ افغانستان: منافع ملی ایالات متحده و افغانستان/ بخش دوم
ایالات متحده همچنان دارای منافع مهم ملی است که با تحولات در افغانستان تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. مهمترین منفعت شامل فعالیت گروههای تروریستی، عمدتاً القاعده و داعش-شاخه خراسان میشود که در افغانستان فعال هستند و ممکن ایالات متحده را تهدید کنند.
حضور فعلی نظامی ما در افغانستان که در کنار نیروهای امنیتی این کشور کار میکنند، این گروهها را مختل کرده و از حملۀ آنها به میهن ما جلوگیری کرده است. خروج کامل نیروهای ما این امکان را به وجود میآورد که تهدید دوباره به وجود آید. در طولانیمدت، ایالات متحده باید یک نیروی ضد تروریزم را در افغانستان حفظ کند یا اطمینان حاصل کند که میکانیزم قابل تأیید دیگری وجود دارد تا مطمئن شویم این گروهها قادر به احیا و بازسازی نیستند.
مشارکت طولانی ما در افغانستان منجر به دستاوردهایی شده است که حفظ آنها به نفع ما است. هرچند، نهادهای افغانستان کاستیهایی دارد، اما میکانیزمهای به کار رفته است که امکان فراگیری اجتماعی، نمایندگی دولت و تحکیم حاکمیت قانون را فراهم میکند و اینها بهترین راهی است که جوامع متنوع افغانستان میتواند در یک تشکیلات پایدار در کنار هم زندگی کند.
در گفتوگوهای جاری، نمایندگان دولت افغانستان و طالبان باید میان جهانبینیهای مختلف، سازشهای خلاقانه پیدا کنند. قضاوت در مورد این سازشها در چهارچوب گروه مطالعۀ افغانستان نیست، اما ثبات افغانستان به داشتن نهادهای سیاسی بستگی دارد که نمادین و فراگیر – به شمول اقلیتها و زنان – بوده و بر اساس نظام حقوقی که مظهر آرمانهای مردم افغانستان برای عدالت باشد.
یکی دیگر از منافع مهم ایالات متحده مربوط به منطقه گستردهتر است. یک افغانستان باثبات پوتانسیل همکاریهای اقتصادی منطقهای را ایجاد خواهد کرد که تمام کشورها در منطقه میتواند از آن بهره ببرند و آسیای میانۀ غنی از انرژی را با آسیای جنوبی محروم از انرژی پیوند دهد. به همین منوال، یک افغانستان ناپایدار و بیثبات با ادامۀ قاچاق مواد مخدر، جذب ایدئولوژیهای افراطی و احتمال تشدید رقابت بین هند و پاکستان، دو قدرت هستهای، منطقه را بیثبات میکند.
تمرکز امریکا روی افغانستان، منافع جئوپلیتیکی گستردهتری را که ایالات متحده در منطقه دارد، تحت تأثیر قرار داده است. یکی از اهداف بلندمدت توصیههای این گروه، طرحبندی تعهد ما در افغانستان در زمینۀ ملاحظات استراتژیک گستردهتر، به ویژه در مورد چین، هند، ایران، پاکستان و روسیه است.
تلاشهای ما در افغانستان شماری از دوستان و متحدان ما را دخیل کرده است. از زمان ۹/۱۱ سپتمبر، هر عضو ناتو مانند متحدان دیرینۀ غیرناتو، داراییها و نیروهایی به افغانستان اعزام کردهاند. این روابط قبل از مداخله ما در افغانستان وجود داشت و ما پس از پایان این مداخله به آنها نیاز خواهیم داشت. ادامۀ حضور بسیاری از متحدان و شرکا در افغانستان متکی به بستر تدارکاتیٍ است که ما فراهم میکنیم. خروج یکجانبۀ ما که در مشورت و توافق با آنها نباشد، به اعتبار ما به عنوان یک شریک ضربه میزند. ما به طرز دردناکی آموختیم که جهانیشدن تهدیدها به هوشیاری دوامدار ما نیاز دارد و سیستم گستردۀ اتحاد ما برای این هوشیاری و مراقبت، نوعی بازدارندگی در برابر حملات است و ایتلاف نهفتۀ قدرتمندی که در صورت نیاز به دفاع از خود در برابر تهدیدهای آینده، میتوانیم از آن دعوت کنیم.