آخرین اخبارافغانستانتحلیلترجمهدسته بندی نشده

چگونه افغانستان به طرح کمربند و جاده چین پیوست؟

به گفته موسسه بروکینگز، ارزش این ذخایر بین ۱ تا ۳ تریلیون دالر است. نقشه سکتور معادن افغانستان در سال ۲۰۱۹ تخمین می‌زند که این ذخایر بالغ بر ۲٫۳ میلیارد تن سنگ آهن، ۳۰ میلیون تن مس و ۱٫۴ میلیون تن مواد خاکی کمیاب است

بیش از یک سال پس از خروج فاجعه‌بار دولت بایدن از افغانستان، اکنون مشخص شده است که چه کسی در کنار طا-لبان، برنده بزرگ طولانی‌ترین جنگ امریکا خواهد بود؟ چین.

هفته گذشته پکن گام‌های تعیین‌کننده‌ای برداشت که طا-لبان را به شریک استراتژیک خود در تلاش شی جین‌پینگ برای هژمونی جهانی تبدیل می‌کند. این امر از طریق پروژه عظیم زیربنایی جهان به رهبری چین، موسوم به ابتکار کمربند و جاده محقق می‌شود.

موفقیت قریب‌الوقوع چین و شکست فاحش امریکا در افغانستان خشمگین کننده و روشنگرانه است. این امر باید ما را وادار کند که نگاه دقیقی به رفتار امریکا با دوستان و دشمنانش بیندازیم، به ویژه در مورد نحوه استفاده از نیروی نظامی‌اش.

چین بیش از دو سال است که به دنبال تبدیل شدن به مشاور اقتصادی افغانستان است. این پیشرفت در ۶ می زمانی رخ داد که وزیر امور خارجه چین و بلاول بوتو زرداری وزیر امور خارجه پاکستان با امیرخان متقی در اسلام‌آباد دیدار کردند و توافق کردند که با آوردن دهلیز ٦٠ میلیارد دالری اقتصادی چین و پاکستان به افغانستان، روی روند بازسازی این کشور همکاری کنند.

واضح است که طا-لبان از این معامله چه عایدی می‌کند: سرمایه‌گذاری‌های چین پس از توقف کمک‌های بین‌المللی به افغانستان پس از عقب‌نشینی امریکایی‌ها، به اصلاح اقتصاد که با کمبود نقدینگی مواجه است، کمک خواهد کرد.

برای چین، تبدیل افغانستان به جدیدترین کشور مشتری به این کشور اجازه می‌دهد تا اولین ذخایر معدنی دست‌نخورده افغانستان را به دست آورد.

به گفته موسسه بروکینگز، ارزش این ذخایر بین ۱ تا ۳ تریلیون دالر است. نقشه سکتور معادن افغانستان در سال ۲۰۱۹ تخمین می‌زند که این ذخایر بالغ بر ۲٫۳ میلیارد تن سنگ آهن، ۳۰ میلیون تن مس و ۱٫۴ میلیون تن مواد خاکی کمیاب است. همچنین اعتقاد بر این است که این کشور دارای ذخایر قابل توجه لیتیوم است – عنصری حیاتی برای ساخت باتری‌های EV و گذار از سوخت‌های فوسیلی – که به طور بالقوه با بولیویا که در حال حاضر بزرگ‌ترین ذخایر جهان را دارد، رقابت می‌کند.

بدبینان چین، مانند نویسندگان بروکینگز که می‌خواهند استدلال کنند استخراج این مواد معدنی در کشوری که تقریباً هیچ زیرساخت حمل و نقل یا اقتصاد صنعتی ندارد، بسیار گران تمام می‌شود. اما این امر مانع اولین قرارداد چین با طا-لبان در ماه جنوری نشد. این قرارداد با یکی از شرکت‌های تابعه شرکت ملی نفت چین برای استخراج نفت از حوضه شمال آمودریا منعقد شد. اما بدبینان همچنین فراموش کردند که چین مسیر روشنی برای ورود به افغانستان دارد، به لطف متحد سابق ایالات متحده که به دولت مشتری دیگر در منطقه تبدیل شده بود: پاکستان.

مشارکت چین و پاکستان به عنوان پیش‌نمایشی برای آنچه قرار است در افغانستان اتفاق بیفتد عمل می‌کند. با بدتر شدن روابط بین واشنگتن و اسلام‌آباد در طول جنگ با تروریزم، پکن وارد عمل شد. در سال ۲۰۱۵ دهلیز اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) به ارزش ۶۲ میلیارد دالر را که بیش از ١ هزار و ٨٠٠ مایل امتداد دارد، به عنوان بخشی از کمربند و جاده در سراسر آسیای مرکزی و جنوبی تأسیس کرد. دهلیز اقتصادی چین و پاکستان که مبتنی بر دریا و خشکه است، وابستگی چین به واردات انرژی را از خاورمیانه و از طریق مسیر دریایی آسیب‌پذیر تنگه مالاکا بین مالیزیا و اندونیزیا کاهش داد. این ابتکار شامل خطوط لوله انرژی و یک بندر عمیق در گوادر در دریای عرب و همچنین یک جاده و خط آهن از گوادر به ایالت سین کیانگ در غرب چین می‌شود – به عبارت دیگر، ساخت خطوط ریلی دقیقاً در جایی که در حال ارتکاب نسل کشی علیه مسلمانان اویغور است. نه حاکمان پاکستان و نه طا-لبان به اقلیت اویغور اهمیتی نمی‌دهند. با وجود ناآرامی‌های سیاسی اخیر، مقامات پاکستانی پیش‌بینی می‌کنند که این دهلیز CPEC تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۲٫۳ میلیون شغل ایجاد خواهد کرد و ۲ تا ۲٫۵ درصد به رشد اقتصادی سالانه این کشور اضافه خواهد کرد. راست می‌گویند یا خیر، بحث دیگری است. اما این ابتکار در عمل پاکستان را به گونه‌ای وارد اقتصاد جهان می‌کند که اتحاد چند دهه‌ای‌اش با ایالات متحده هرگز این کار را نکرد.

اکنون طا-لبان برای سرمایه‌گذاری مشابه آماده است، زیرا چین دهلیز اقتصادی CPEC خود را به افغانستان گسترش می‌دهد. در بیانیه مشترک ۹ می، این سه دیپلمات مجدداً «تعهد خود را به پیشبرد همکاری‌های سه جانبه تحت ابتکار کمربند و جاده و گسترش مشترک دهلیز اقتصادی چین و پاکستان به افغانستان، از جمله از طریق بندر گوادر» تأیید کردند.

مقایسه برنامه‌های چین برای سرمایه ‌گذاری در پاکستان و افغانستان با سرمایه‌گذاری ایالات متحده در آنجا، با جان و مال، جالب است. بر اساس گزارش موسسه واتسون در دانشگاه براون، ایالات متحده ۲٫۳۱۳ تریلیون دالر را برای جنگ، از جمله عملیات در افغانستان و پاکستان هزینه کرده است، در حالی که ۲۴۰۲ امریکایی در این جنگ جان خود را از دست داده و ۲۰۷۱۳ نفر مجروح یا معلول شده‌اند.

کاخ سفید خود می‌گوید که از سال ۲۰۰۲ به این طرف، ایالات متحده نزدیک به ۸۸ میلیارد دالر کمک امنیتی، ۳۶ میلیارد دالر کمک غیرنظامی و نزدیک به ۳٫۹ میلیارد دالر کمک بشردوستانه به افغانستان داده است که از زمان خروج امریکا همچنان ادامه دارد. با این حال، هیچ یک از این گشاده‌دستی کاری برای تاسیس امن حکومت طرف‌دار ایالات متحده یا جلوگیری از بازگشت طا-لبان به قدرت یا از ورود چین برای پر کردن خلاء انجام نداده است.

ما فداکاری کردیم؛ چین پاداش‌ها را می‌برد. واضح است که امریکا به الگوی جدیدی برای نحوه استفاده از نفوذ و قدرت خود، از جمله قدرت نظامی نیاز دارد.

برای مثال، اعزام‌های به اصطلاح تنبیهی با شدت بالا، جایگزینی برای سندرم «جنگ بی‌پایان» ارایه می‌دهد. به لطف تحرک استراتژیک بی‌نظیر ارتش و درجه بلند آمادگی، امریکا می‌تواند تعداد زیادی سرباز را در مدت کوتاهی در کشورهای متخلف مستقر کند و دوباره آن‌ها را بیرون کند.

ما این کار را در جریان تهاجم اولیه خود به افغانستان در سال ۲۰۰۱ انجام دادیم. سرنگونی طا-لبان در سال‌های ۲۰۰۱-۲۰۰۲ هزینه‌ای معادل ۲۰٫۸ میلیارد دالر و ده‌ها کشته در جنگ در پی داشت. بعد تصمیم گرفتیم بمانیم و دموکراسی بسازیم. بیست سال و بیش از ۲ تریلیون دالر بعد، ما در طرح نیروی نظامی علیه دشمنان درس سختی آموختیم که چه چیزی موثر است و چه چیزی نه.

افغانستان درس دیگری برای آینده است. ما نمی‌توانیم اجازه دهیم تمرکز کنونی مان بر جنگ در اوکراین و جنگ احتمالی بر سر تایوان توجه ما را از تحولات سایر مناطق استراتژیک جهان مانند جنوب آسیا و خاورمیانه منحرف کند. زیرا در جایی که امریکا از مسئولیت‌های خود فاصله می‌گیرد، چین وارد عمل می‌شود و آینده آزادی در همه جا تاریک‌تر از همیشه به نظر می‌رسد.

نویسنده

آرتور هرمان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا