آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

چین در افغانستان به دنبال چیست؟

پکن به دنبال برداشتن تمام موانع از برابر رشد اقتصادی و ثبات سیاسی خود است و در این راستا موفق شده که رقیب منقطه‌‌ای‌اش هند و رقیب جهانی‌اش امریکا را به خوبی عقب براند

شکوهمند- خبرگزاری دید
چند روز پیش خبرهایی منتشر شد مبنی بر این که نیروهای نظامی چین وارد میدان هوایی بگرام شده‌اند؛ میدانی که به نماد اشغال افغانستان از سوی امریکا در دو دهه گذشته مبدل شده است. این موضوع از آنجایی آغاز شد که پس خروج نیروهای امریکایی، برای نخستین بار سه روز پیش چراغ‌های آن از طرف شب روشن شده بود.
یک روز پس از انتشار اخباری مبنی بر حضور چین در پایگاه بگرام، مقامات طا-لبان آن را رد کردند. سپس وزارت خارجه چین نیز این مسئله را کذب خوانده و رد کرد.
با عنایت به این که دولت چین همواره بر عدم اعزام سرباز و سازوکار نظامی به کشورهای دیگر تاکید می‌کند، بعید به نظر می‌رسد که به افغانستان نیز سرباز روانه کند، اما سیاست پکن بیشتر بر تسخیر اقتصادی و در دست گرفتن شاهرگ‌های حیاتی کشورهایی است که در آن سرمایه گذاری می‌کند.
در این زمینه مثال‌های بسیاری وجود دارد از پاکستان گرفته تا سریلانکا و آیسلند و شرق افریقا و یکی از دلایل علاقمندی چین به افغانستان نیز می‌تواند مسایل اقتصادی و استخراج معادن باشد.
چین رشد سریعی را تجربه می‌کند و صنایع آن نیاز به مواد خام دارد. افغانستان نیز کشوری دست نخورده است و مواد معدنی خام سرشاری دارد که هر ماشین صنعتی را به شدت جذب می‌کند، ولی از آن طرف پوتانسیل استخراج معادن نیز مهم است که در مقطع کنونی چین از عهده آن بر آمده می‌تواند و مابقی کشورها چنین توانایی را ندارند.
چالش‌های زیادی نیز در افغانستان وجود دارد که مستقیماً هرنوع سرمایه گذاری اقتصادی و صنعتی را تهدید می‌کند، از جمله عدم امنیت سرتاسری و حضور شبکه‌های تروریستی که سرمایه گذاری ایجاب می‌کند باید نخست این تهدیدها حذف شود. مسایل اقتصادی یکی از دال‌های مرکزی پکن برای علاقمندی به افغانستان است؛ اما توجه ویژه سرزمین اژدها به افغانستان دو بعد دیگر نیز دارد که نباید از آن غافل شد.
برخلاف باور عام، چین موافق خروج نیروهای امریکایی از افغانستان نبود؛ زیرا حضور امریکایی‌ها در دو دهه گذشته برای پکن امنیتی را تامین می کرد که اکنون عملاً وجود ندارد.
عوامل مهم دیگری که اژدها را به حضور در افغانستان راغب می‌کند، پروگرام کمربند و جاده، جلوگیری از نفوذ هند و کنترول ایغورها است.
هند: هند با چین مشکلات مرزی دارد. این دو کشور در زمینه اقتصادی رقبای همدیگر هستند و پکن نیز همانند اسلام‌آباد از نفوذ هند در افغانستان به خاطر مسئله ایغورها نگرانی دارد. از همین سبب است که پکن به طا-لبان نزدیک شده و می‌خواهد که خلاء به وجود آمده را پیش از آن که قدرتی دیگر پر کند، اشغال نماید.
ایغورها: ایغورها اقلیت مسلمانی در غرب چین است که از سوی پکن به عنوان تهدید تجزیه طلب و بی ثبات کننده تعریف شده و آزار و اذیت می‌شوند. اردوگاه‌ها تربیتی برای ایغورها که از سوی دولت چین احداث شده، هرچند آن را پکن در راستای سیاست‌های داخلی خود رده بندی می‌کند، اما عملاً به آپارتاید و آزار و شکنجه مسلمانان انجامیده و سازمان‌های حقوق بشری آن را جنایت علیه بشریت و نقض حقوق بنیادی بشر تعریف کرده‌اند. تلاش ترکیه برای نزدیکی با طا-لبان نیز یکی از عواملی است که چین را تحریک می‌کند؛ زیرا ترکیه مسئله پان ترکیزم را علم کرده و ایغورها را به سبب ملیت ترکی شان در واقع حمایت همه جانبه می‌کند.
کمربند و جاده: پکن برنامه‌های بلندپروازانه بسیاری روی دست دارد که باید اجرا شود. یکی از این برنامه‌های چند تریلیون دالری، کمربند و جاده است که الزاماً و باید از خاک افغانستان بگذرد و به غرب آسیا گسترش یابد. چین به دنبال تطبیق این پروژه عظیم است و بدش نمی‌آید که در این راستا با طا-لبان همکار باشد.
بنا بر این، حضور و علاقه چین به افغانستان دو بعد اقتصادی و امنیتی دارد و باید در کانتکست معادلات منطقه‌ای و جهانی بررسی شود. پکن به دنبال برداشتن تمام موانع از برابر رشد اقتصادی و ثبات سیاسی خود است و در این راستا موفق شده که رقیب منقطه‌اش هند و رقیب جهانی‌اش امریکا را به خوبی عقب براند. در سال‌های آتی شاهد خواهیم بود که امریکا و متحدانش در آسیا-پاسفیک مشغول خواهند بود و غرب آسیا و خاورمیانه را اژدهای زرد خزنده جزو قلمرو خودش خواهد کرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا