کشتار شیراز و سکوت معنادار غرب
احتمال دوم که از سکوت رسانههای غربی ـ عبری ـ عربی در قبال فاجعه مرگبار شیراز ناشی میشود دال بر آن است که این حادثه، مورد تأیید دشمنان ایران، غرب، اعراب و اسرائیل است و برای آنان نقطه مطلوب آن خواهد بود که اغتشاشات جاری در ایران به تدریج به سمت خشونت و ناامنی سوق داده شود
یک تروریست تکفیری شامگاه چهارشنبه گذشته (۴ عقرب) زائران حرم شاهچراغ در شهر شیراز ایران را هدف تیراندازی مرگبار قرار داد. در این رویداد تروریستی، ۱۵ نفر از جمله شماری زن و کودک کشته و دست کم ۴۰ نفر دیگر زخمی شدند.
مسئولیت این حمله را گروه تروریستی داعش بر عهده گرفت و هویت مهاجم، به طور رسمی تایید نشده، اما برخی منابع از قول مقامهای ایران نقل کردهاند که او احتمالا بحرینی است و از طریق یکی از کشورهای همسایه ایران وارد آن کشور شده است.
این رویداد در بحبوحه اعتراضات خیابانی ایرانیانی صورت گرفت که مرگ بحثبرانگیز مهسا امینی را دستمایه راهپیماییهای خشونتآمیز خود ساخته و رسماً براندازی نظام را هدف غایی شورش و اغتشاشی میدانند که بر پایه بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، مخصوصاً از سوی سازمان سیا رهبری میشود.
این در حالی است که رسانههای غربی ـ عبری ـ عربی نیز با تمرکز بیسابقه ۲۴ ساعته بر اغتشاشات در ایران، افزون بر آن که به دامن زدن به شرایط آشفته جمهوری اسلامی کمک میکنند، با زیر پای گذاشتن اصول اخلاقی ژورنالیزم، حتی ساخت مواد انفجاری و چگونگی خلق خشونت و یورش معترضان به اماکن و تأسیسات دولتی را به آشوبگران آموزش میدهند.
همچنین محدودیتهایی که پیش از این برای انتشار تصاویر خشونتآمیز از سوی شبکههای اجتماعی اعمال میشد، اکنون در مورد اغتشاشات ایران برداشته شده و کاربران به راحتی میتوانند تصاویری از درگیریها و آتش زدنها و خشونتهای خیابانی را به صورت زنده در شبکههای اجتماعی که عمدتاً خاستگاه امریکایی دارند، منتشر میکنند تا در تحریک و تهییج مردم برای پیوستن به آشوبگران، سنگ تمام بگذارند.
اعتراضات جاری ۴۰ روزه در ایران، به مرگ مشکوک و مبهم دختری به نام مهسا امینی برمیگردد که در بازداشت پولیس اخلاقی ایران درگذشت. او یک نفر بود و هنوز به روشنی ثابت نشده که چگونه و در اثر چه اتفاقی جان باخته است، اما در رویداد تروریستی حرم شاهچراغ در شیراز که ۱۵ نفر به شهادت رسیدند و دهها نفر دیگر توسط یک تروریست ارهابی داعشی زخمی شدند، رسانههای فارسیزبان غربی ـ عبری ـ عربی حتی برای چند ثانیه هم حاضر نشدند این رویداد مرگبار را تیتر خبری خود بسازند.
دوگانهرفتاری رسانههای غربی ـ عبری ـ عربی در خصوص مرگ مهسا امینی و قربانیان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ، پرسشهای زیادی در خصوص رویکرد و کارکرد رسانهای آنان ایجاد کرده و دستکم مخاطب را نسبت به راستگویی و بیطرفی آنان بدبین و بیاعتماد میسازد.
با توجه به این رویه پارادوکسیکال است که از طرح دو احتمال زیر در مورد اهداف و اغراض این رسانهها نمیتوان چشم پوشید:
- اولین احتمال این است که میان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ در شیراز و اعتراضات جاری در ایران، رابطه معناداری برقرار است و نشان میدهد که هم معترضان اغتشاشگر، که مرگ مهسا امینی را دستمایه آشوب و اعتراض خود ساختهاند، و هم مهاجم تروریستی که دهها انسان بیگناه و از جمله زنان و کودکان زائر حرم شاهچراغ را به رگبار بست، مرجع و مبدأی واحد و خاستگاه و آبشخوری یگانه دارند.
- احتمال دوم که از سکوت رسانههای غربی ـ عبری ـ عربی در قبال فاجعه مرگبار شیراز ناشی میشود دال بر آن است که این حادثه، مورد تأیید دشمنان ایران، غرب، اعراب و اسرائیل است و برای آنان نقطه مطلوب آن خواهد بود که اغتشاشات جاری در ایران به تدریج به سمت خشونت و ناامنی سوق داده شود و ایران به عنوان یکی از امنترین کشورهای منطقه، در معرض موج فزاینده ناامنی و ناآرامی و بیثباتی و ترورها و کشتارهای هدفمند و سازمانیافته و سیستماتیک قرار گیرد.
به این ترتیب، اعتراضات، از مسیر مسالمتآمیز و معطوف به مطالبات مشروع و اصلاحطلبانه نخستین معترضان خارج خواهد شد و تحت تأثیر تبلیغات و پمپاژ رسانهای دشمنان جمهوری اسلامی، وارد حریم امنیت و ثبات ایران خواهد گردید؛ چیزی که خواست اصلی دشمنان بینالمللی و منطقهای جمهوری اسلامی است تا ایران را به باتلاق سیاسی ـ امنیتی مشابه عراق و سوریه و افغانستان بیندازند.
مؤید این موضوع، حمایت بیدریغ سران و رهبران غربی و عربی و اسرائیلی از اعتراضات جاری و ترغیب اغتشاشگران به براندازی نظام از یک سو و خودداری از محکومیت اقدام تروریستی علیه زائران و نمازگزاران بیگناه حرم شاهچراغ شیراز و خودداری از به کار بردن تعبیر «تروریستی» در مورد آن از طرف دیگر است.
در نهایت قدرتهای غربی و اذیال و اذناب منطقهای آنان در پی آن هستند که شرایط امنیتی ایران را متشنج و خارج از کنترول بسازند و نسخه تروریستی سوریهسازی خود را در ایران نیز اعمال و اجرا کنند. در این میان، تنها نقطه امیدبخش برای جلوگیری از دست یافتن آنان به سناریوهای مورد نظر خود، بیداری و بصیرت ملت فهیم و فرهیخته ایران و تدابیر بازدارنده نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی از عملیاتی شدن طرحهای توطئهآمیز امریکا و اعراب و اسرائیل است.