آخرین اخبارافغانستانتحلیلترجمهسیاست

کی افغانستان را ویران کرد؟

برای نجات افغانستان از ویرانی بیشتر، این کشور باید روند دموکراتیک و کثرت‌گرایی سیاسی را دنبال کند و مدارا، حکومت‌داری خوب و حاکمیت قانون را ترویج کند

کی افغانستان را ویران کرد؟

آنالنا بئربوک وزیر امور خارجه آلمان در جریان سفر رسمی اخیرش به پاکستان، حکومت طا-لبان را به دلیل «ویران کردن افغانستان» به باد انتقاد گرفت و آن‌ها را متهم کرد که در جهت اشتباه حرکت می‌کنند. او گفت: «والدین نمی‌دانند چگونه به فرزندان خود غذا بدهند. دختران از حق تحصیل محروم شده‌اند. زنان از جامعه طرد شده‌اند. صداهای مخالف سرکوب می‌شوند و اقتصاد در حال فروپاشی است.» وی در نشست خبری مشترک با بلاول بوتو زرداری وزیر امور خارجه پاکستان، گفت: «تا زمانی که آن‌ها این مسیر را طی کنند، جایی برای عادی‌سازی و حتی به رسمیت شناختن طا-لبان به عنوان حاکمان مشروع نمی‌بینم». طالبان «مصائب و گرسنگی باورنکردنی را برای مردم افغانستان به ارمغان آورده اند.» او هشدار داد که این بحران عواقبی در خارج از مرزهای افغانستان خواهد داشت و ممکن است پاکستان بیشترین آسیب را متحمل شود.
اظهارات وزیر خارجه آلمان مبنی بر اینکه حکومت طا-لبان به دلیل اقدامات خشن و غیرمنطقی مسئول ویرانی افغانستان است، باید جدی گرفته شود. او حکومت طا-لبان را متهم کرد که با ممانعت از تحصیل دختران و دنبال کردن سیاست‌های نابخرد که باعث تشدید بحران‌های اقتصادی و انسانی در این کشور می‌شود، درد و رنج مردم افغانستان را تشدید می‌کند. طبیعتاً، این کشور در این شرایط رسمیت یا مشروعیت بین ‌لمللی به دست نخواهد آورد. با این حال، این وضعیت نیاز به تحلیل انتقادی دارد. از ۱۱ سپتمبر بدینسو، آلمان نقش مهمی در کنار سایر کشورها در افغانستان ایفا کرده است. بنابراین، فقط مقصر دانستن طا-لبان در بحران کنونی غیرواقعی است. شایسته است بررسی شود که چه کسی مسئول آغاز جنگ و درگیری مسلحانه در افغانستان است.
تاریخ افغانستان مملو از حوادث ناگوار است که حتی قبل از روی کار آمدن طا-لبان و اولین دوره حکومت‌شان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، این کشور در ورطه ویرانی قرار داشت. روند ویرانی افغانستان با وقوع انقلاب ثور در اپریل ۱۹۷۸ و متعاقب آن مداخله نظامی شوروی در دسمبر ۱۹۷۹ آغاز شد. در جریان انقلاب ثور، صدها و هزاران نفر کشته شدند که سرانجام به مداخله شوروی و درگیری درون‌گروهی مجاهدین انجامید. در فبروری ۱۹۸۹، ارتش شوروی خارج شد. میلیون‌ها افغان آواره شدند و کشور شاهد یکی از بدترین مراحل خشونت بود. ظهور طا-لبان در پاییز ۱۹۹۴ با هدف ایجاد صلح و تامین امنیت مردم بود که به دلیل درگیری‌ها بین گروه‌های مجاهد و جنگ‌سالاران از بین رفت. مردم از طا-لبان استقبال کردند، امری که آن‌ها را قادر ساخت تا کابل را در سپتمبر ۱۹۹۶ تصرف کنند.
با این حال، طا-لبان وقتی برای برقراری صلح به قدرت رسیدند و کشورشان را از شر وحشیگری جنگ‌سالاران خلاص کردند، خودشان دست به اقدامات قهری علیه مردم زدند. آن‌ها شیوه زندگی خود را بر اساس تفسیری که از شریعت داشتند، تحمیل کردند. در طول اولین دوره حکومت شان، طا-لبان مشغول تقویت کنترول خود بر افغانستان بودند و نتوانستند مانع اسامه بن لادن و ایمن ظواهری از تشکیل شبکه القاعده شوند. این امر در نهایت کشور را به مرکز تروریزم بین‌المللی تبدیل کرد که منجر به حوادث ۱۱ سپتمبر و فروپاشی حکومت آنها شد.
مقاومت طا-لبان در برابر اشغال خارجی و تحمیل حکومت‌های دست‌نشانده حامد کرزی و اشرف غنی به مرحله دیگری از جنگ داخلی منجر شد که با بازگشت طا-لبان به قدرت پس از خروج ارتش ایالات متحده در سال گذشته به اوج خود رسید. بنابراین، طا-لبان را نمی‌توان به تنهایی مقصر ویرانی افغانستان دانست، زیرا این کشور بار سنگین مداخلات نظامی و اشغال‌گری شوروی و ایالات متحده را متحمل شد.
چه کسی افغانستان را ویران کرد و چرا این کشور همچنان از درگیری‌های مسلحانه رنج می‌برد، باید از سه زاویه به تحلیل و بررسی آن پرداخت؟

نخست، در تاریخ معاصر هیچ کشور سه مداخله خارجی را تجربه نکرده است. ابتدا مداخله بریتانیا، سپس اتحاد جماهیر شوروی و در نهایت ایالات متحده. با این حال، در کنار قدرت‌های خارجی، نخبگان و مردم افغانستان باید مسئول ایجاد شرایطی قرار داده شوند که مداخله خارجی و درگیری‌های بعدی را تضمین می‌کنند. در حال حاضر، افغانستان با یکی از بدترین بحران‌های بشری در جهان مواجه است. دسته‌بندی مرحله واحد امنیت غذایی شامل برنامه جهانی غذا و زراعت سازمان ملل متحد نشان داد که «ناامنی شدید غذایی در سراسر افغانستان ادامه دارد، چنانچه اقتصاد در حال فروپاشی و خشکسالی ۲۰ میلیون افغان را از غذا محروم کرده است.» در ابتدا، ایالات متحده ۹٫۵ میلیارد دالر از پول افغانستان را مسدود کرد، اما در ماه فبروری اعلام کرد که ۳٫۵ میلیارد دالر را برای کمک به افغانستان در مدیریت بحران غذایی و بشردوستانه‌اش در اختیار سازمان‌های غیردولتی قرار خواهد داد. با وجود این، بیشتر مردم افغانستان هنوز با گرسنگی و کم‌بود دارو مواجه هستند که معیشت آن‌ها را تهدید می‌کند. بسیاری افغان‌ها احساس می‌کنند که با چرخه دایمی ستم و محرومیت مواجه هستند.
دوم، نخبگان و مافیای افغانستان مدت‌هاست به بی‌ثباتی سیاسی و درگیری‌های ملکی در این کشور دامن زده‌اند. قدرت‌های خارجی و کشورهای همسایه در واقع برای حل این مشکلات تلاش کرده‌اند. با این حال، برخی محافل افغانستان، پاکستان را به دخالت در امور داخلی این کشور و تشدید بیشتر بحران انسانی متهم می‌کنند. در مقابل، پاکستان خود را از مسایل داخلی افغانستان آزاد کرده و به بیش از ۳ میلیون پناهنده افغان پناه داده است. کمک‌های اقتصادی و آموزشی نیز انجام داده است. این در حالی است که پاکستان خود به دلیل جنگ افغانستان و مواد مخدر و سلاح و همچنین افزایش افراط‌گرایی و خشونت‌های فرقه‌ای آسیب دیده است.
در نهایت، برای نجات افغانستان از ویرانی بیشتر، این کشور باید روند دموکراتیک و کثرت‌گرایی سیاسی را دنبال کند و مدارا، حکومت‌داری خوب و حاکمیت قانون را ترویج کند. طا-لبان باید با دادن حق مشارکت در انتخابات، از رویکرد عمل‌گرایانه پیروی کنند؛ حقوق برابر برای زنان را تضمین و ذهنیت و ایده‌های بسته خود را که واپس‌گرا هستند، تغییر دهند. مردم افغانستان ده‌ها سال است که رنج می‌کشند، زمان آن فرا رسیده است که افغانستان به یک کشور عادی تبدیل شود و بر توسعه اجتماعی و انسانی تمرکز کند.

نویسنده

داکتر مونس احمر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا