آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

نشست تهران؛

گام دوم همسایگان برای افغانستان پساجمهوریت

نشست تهران حاوی این پیام مهم بود که سرنوشت آینده افغانستان با جلب نظر همسایگان آن عمیقاً گره خورده است و نمی‌توان فارغ از مطالبات مشروع آنان، بافت فرهنگی ـ تمدنی مشترک این حوزه و منافع مشروع و متقابل همه همسایگان، الگوهای سیاسی وارداتی بی‌ریشه را به بار و بر نشاند

راحل موسوی
امروز، چهارشنبه ۵ عقرب، تهران میزبان وزیران خارجه کشورهای همسایه افغانستان (ایران، چین، پاکستان، ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان) بود تا در باب آینده افغانستان و نوع مواجهه با حکومت طالبان، رایزنی کنند. وزرای خارجه چین و روسیه به صورت مجازی در آن شرکت کرده بودند و از طالبان برای شرکت در این نشست دعوت نشده بود.
پیام ویدئویی ثبت‌شده آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل نیز از نیویارک در نشست تهران پخش شد.
دبیرکل سازمان ملل نسبت به موارد «نقض حقوق بشر و حملات» در افغانستان از زمان تسلط طا-لبان به شدت ابراز نگرانی کرد و خواستار تلاش برای «مبارزه با تروریزم» و قاچاق مواد مخدر شد.
او همچنین گفت که افغانستان با یک «بحران فزاینده انسانی» مواجه است و نیاز به اقدام فوری دارد.
پس از نشستی که یک هفته پیش در مسکو با عنوان «فارمت مشورتی مسکو درباره افغانستان» برگزار ‌شد، نشست تهران، دومین نشست مهم منطقه‌ای برای افغانستان است. نقش پررنگ و تعیین‌کننده ایران در معادلات منطقه‌ای و جهانی، یکی از محورهای اهمیت‌بخش به این نشست است.
اهمیت دیگر این نشست در مطالباتی است که در آن مطرح شد. به نظر می‌رسد مهم‌ترین مطالبه مطروحه در نشست تهران، تشکیل دولت فراگیر در افغانستان پساجمهوریت است. حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران ابراز امیدواری کرد که این نشست زمینه‌ای برای ایجاد دولتی فراگیر در افغانستان باشد.
طرح چنین موضوعی با این ادبیات، نشانه آن است که شرکت‌کنندگان در نشست تهران، ابزارها و اهرم‌های فشار تعیین‌کننده و تأثیرگذاری در اختیار دارند که می‌تواند طا-لبان را به تغییر مسیر نسبت به ساختار سیاسی آینده افغانستان وادار کند.
بنابراین، نشست تهران حاوی این پیام مهم بود که سرنوشت آینده افغانستان با جلب نظر همسایگان آن عمیقاً گره خورده است و نمی‌توان فارغ از مطالبات مشروع آنان، بافت فرهنگی ـ تمدنی مشترک این حوزه و منافع مشروع و متقابل همه همسایگان، الگوهای سیاسی وارداتی بی‌ریشه را به بار و بر نشاند؛ آنچنان که بیست سال حضور پرهزینه بزرگترین قدرت‌های جهانی با شعارهای آبدار دموکراسی و مبارزه با تروریزم و تأمین حقوق بشر و… راه به جایی نبرد و در نهایت پس از صرف تریلیون‌ها دالر و کشتارهای وسیع و ویرانی‌های بسیار، ناگزیر شدند افغانستان را ترک کنند تا میدان برای بازیگری و نقش‌آفرینی دوباره همسایگانی باز شود که بیش از همه امکان و ظرفیت تعامل با آن را دارند.
آنچه سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز در این نشست مورد تأکید داد، دال بر همین واقعیت بود که مشکلات منطقه را باید قدرت‌های منطقه‌ای حل و فصل کنند؛ چرا که ورود قدرت‌های فرامنطقه‌ای به افغانستان یا هر کشوری دیگر در منطقه، خود نقطه آغاز تشدید بحران خواهد بود نه تکیه‌گاهی برای برون‌رفت از آن.
آقای لاوروف گفت که «ما از کشورهای همسایه افغانستان می‌خواهیم که اجازه حضور نظامی نیروهای امریکا و ناتو را که قصد دارند پس از خروج از افغانستان به آنجا بروند، ندهند».
طرح چنین خواسته‌ای از پیچیدگی شرایط امنیتی افغانستان و منطقه محاکات می‌کند و مدلول آن سناریوهای پشت پرده‎‌ای است که پس از خروج امریکا و ناتو از افغانستان، توسط واشنگتن و بروکسل دنبال می‌شود. این سناریوها مطمئناً معطوف و مبتنی بر تقویت داعش و بزرگنمایی از آن به منظور فرصت‌سازی‌های راهبردی برای بازگشت دوباره نظامیان غربی به افغانستان اما به بهانه‌ای دیگر است؛ بهانه‌ای که بازگشت داعش به میدان نبردهای خونین در افغانستان فراهم می‌سازد و اهدافی فراتر از افغانستان را دنبال می‎‌کند.
این که کالین کال معاون سیاسی وزیر دفاع امریکا مدعی شده که مطابق تازه‌ترین ارزیابی شبکه اطلاعاتی ایالات متحده، داعش در افغانستان می‌تواند تا شش ماه دیگر به ایالات متحده حمله کند چنان که قصد این کار را نیز دارد، خود دال بر آن است که واشنگتن درصدد تکرار سناریوی یازده سپتمبر ۲۰۰۱ و بهانه‌سازی برای حضور دوباره نظامی در افغانستان است.
امریکا حاضر نیست مسئولیت فجایع پس از خروج از کشور را بر عهده بگیرد، اما در پی آن هست که با دامن زدن به ناامنی در افغانستان و منطقه از مجرای بزرگ‌نمایی داعش، بار دیگر زمینه حضور مستقیم خود در افغانستان را فراهم سازد، ولی پرسش این است که آیا این بار هم همه‌چیز طبق میل و برنامه ایالات متحده پیش خواهد رفت؟

نشست‌های تهران و مسکو و اقداماتی که پیشتر از سوی کشورهای آسیای میانه از برگزاری رزمایش‌های گسترده نظامی در نواحی مرزی با افغانستان انجام شد، نشانگان آن است که نوعی همسویی عمیق منطقه‌ای برای خنثاسازی طرح‌ها و توطئه‌های امریکا شکل گرفته و همسایگان افغانستان و قدرت‌های منطقه‌ای مانند روسیه، حاضر نیستند جغرافیای خود را میدان تاخت‌وتاز داعش برای اهداف استراتژیک ایالات متحده و ناتو بسازند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا