طالبان و پاکستان؛ استراتژی امنیتی با چاشنی تروریزم
طالبان در تبانی با پاکستانیها، حقانیها و داعشیان را برای بعد از خود آماده جنگ و تحقق استراتژیهای پاکستان مینمایند و امریکا نیز از آنجا که خواهان خروج هر چه عاجل تر از افغانستان است زیر فشارهای این گروه قرار گرفته و در مواردی همچنان خودش همکار جدی است تا برنامه هایش تحقق بیابد و زودتر افغانستان را ترک کند.
این که پاکستان بانی و حامی گروههای تروریستی میباشد دیگر برای هیچ کشوری پنهان باقی نمانده است، اما آنچه مهم است درک درست از بازیهای تروریستی این کشور میباشد تا برنامههای تروریستی را که علیه جامعه جهانی و کشورهای منطقه و به خصوص همسایه خود راه اندازی میکند، شناسایی و در محو آن تلاش صورت بگیرد. با توجه به توافقنامه صلح گروه طالبان با ایالات متحده امریکا آنچه واضح میشود این است که پاکستان به عنوان کشور حامی مالی، تجهیزاتی، آموزشی و مشورتی گروه طالبان در ۲۵ سال گذشته، اکنون در سیاست خارجی خود نسبتاً تغییر ایجاد کرده و میخواهد با نشان دادن چهره تازه از گروه طالبان این گروه را مطابق به میل خود وارد بدنه دولت افغانستان نموده و گروههای دیگر چون گروه داعش و شبکه حقانی را جایگزین این گروه به منظور تحقیق اهداف استراتژیک دراز مدت تروریستی خود نماید. یکی از موارد قابل توجه که میتواند این ادعا را مستحکمتر سازد، خواسته تسلیمی اسلم فاروقی رهبر گروه داعش شاخه خراسان از حکومت افغانستان به محض گرفتاریاش است که از سوی حکومت افغانستان رد شد. حال گفته میشود که طالبان خواستار رهایی اسلم فاروقی رهبر شاخه خراسان داعش از امریکا شدهاند. گروه طالبان چندی قبل برای این که توانسته باشند فشارهای لازم را بر جانب امریکا در این مورد اضافه کنند، یک پیمان کار امریکایی را به نام مارک فریش- ۵۷ ساله- که عضو اسبق آب بازان نیروی دریایی امریکا و مدیر عامل شرکت لوجستیکی میباشد، در ولایت خوست ربودند که واکنش دولت امریکا به شمول زلمی خلیزاد را دربر داشت. اما اکنون بعد از دیدارها برای آغاز گفتوگوهای بینالافغانی میان زلمی خلیلزاد و نمایندگان دفتر سیاسی گروه طالبان در قطر این گروه رهایی اسلم فاروقی رهبر گروه داعش را که در قید امنیت ملی افغانستان است برای آغاز گفتوگوهای صلح با حکومت به جانب امریکا شرط گذاشته است و در کنار آن میخواهند «فریش» پیمانکار امریکایی را نیز وسیله این درخواست خود سازند. اما آنچه در لابلای این بازیها پنهان به نظر میرسد، بازیهای جدید پاکستان برای تروریستان در محور گروه طالبان است که میخواهد با تحقق آن خواستههای استراتژیک خود را تحقق ببخشد؛ ذیلاً به بعضی از آنها در این نوشته میپردازیم:
۱- همان گونه که در بالا ذکر کردیم، پاکستان در تلاش است تا از گروه طالبان چهره جدید به نمایش بگذارد و آنها را مطابق به میل خود به گونهای خیلی زیرکانه با کسب امتیاز وارد بدنه دولت افغانستان نماید و از آنجا که طالبان به تنهایی در دستگاه دولت افغانستان به سهم خود نمیتوانند خواستههای پاکستان را در افغانستان تحقق بخشند، بناءً پاکستان قبل از به توافق رسیدن طالبان با حکومت افغانستان میخواهد تا هستههای گروه داعش را که در افغانستان از سوی نیروهای امنیتی نابود شده است، دوباره احیا کند و شخص اسلم فاروقی تنها کسی است که میتواند با اشاره «ای اس ای» این کار را انجام بدهد. بناءً پاکستان میخواهد با رهایی اسلم فاروقی گروه داعش را به عنوان جایگزین طالبان در کنار شبکه حقانی جابجا کند. در غیر آن علاقمندی پاکستان به اسلم فاروقی چی بوده میتواند، در حالی که خود را در ظاهر دشمن تروریستان مینماید اما در باطن خواهان رهایی تروریستان میگردد تا به اهداف خود دست یابد.
۲- نوع تقویت رابطه گروههای تروریستی یعنی گروه داعش، حقانی و طالبان میان یکدیگر به منظور هماهنگی اجرای برنامهها و تحقق برنامههای استراتژیک این کشور، برنامه دیگری است تا این گروهها در هماهنگی یکدیگر بتوانند کار کنند و پشتوانه هم باشند. خواسته رهایی اسلم فاروقی از سوی طالبان به جانب امریکا نشان میدهند که رابطه میان گروه داعش، القاعده و حقانی به واسطه پاکستانیها قبل از گذشته تقویت شده است و این همچنان نشان میدهد که طالبان به تعهد خود نسبت به قطع روابط با گروههای تروریستی متعهد نبودهاند بلکه برعکس خواهان تقویت این رابطهاند و پاکستان آنها را در این مورد همکاری میکند.
این که گروه طالبان به جز از اطاعت پاکستانیها از این همکاری چی سود میبرد پاسخ به آن قبل از وقت است. در کل آنچه از بازیهای پاکستان، همکاری طالبان و خاموشی امریکا به نظر میرسد، آن است که طالبان در تبانی با پاکستانیها، حقانیها و داعشیان را برای بعد از خود آماده جنگ و تحقق استراتژیهای پاکستان مینمایند و امریکا نیز از آنجا که خواهان خروج هر چه عاجل تر از افغانستان است زیر فشارهای این گروه قرار گرفته و در مواردی همچنان خودش همکار جدی است تا برنامه هایش تحقق بیابد و زودتر افغانستان را ترک کند.
یادداشت: آرای مطرح شده در این مقاله، مربوط به نویسنده بوده و خبرگزاری دید در قبال آن مسئولیت و دیدگاه مشخص ندارد.