نویسنده: حفیظالله رجبی – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: وزارت خارجه امریکا با سه انتصاب ارشد تازه، دستگاه دیپلماتیک خود را در قبال افغانستان را بازسازی کرده است. این انتصابها در حالی در استراتژی دیپلماتیک تازه امریکا رخ میدهد که باید از فاز تازهای از دخالتهای امریکا در امور افغانستان ترسید؛ امریکا علی رغم خروج نیروهای نظامیاش از افغانستان و تحمیل قربانیان جانی و مالی زیاد بر کشورمان هنوز به افغانستان به عنوان یک کارت بازی برای خودش نگاه میکند.
وزارت امور خارجه ایالات متحده امریکا با ایجاد یک تغییر عمده در دستگاه دیپلماتیک خود به دنبال یک استراتژی تازه در افغانستان میباشد.
وزارت خارجه امریکا با سه انتصاب ارشد تازه، دستگاه دیپلماتیک خود را در قبال افغانستان را بازسازی کرده است: در این بازسازی تازه خانم «رینا امیری به عنوان نماینده ویژه امریکا در زمینه حقوق بشر با تمرکز بر حقوق زنان و دختران، جان مارک پامرشایم و خانم کرن دکر به عنوان مسؤلین سیاست خارجی امریکا در افغانستان» تمام امور مربوط به سیاست های امریکا در افغانستان را به پیش خواهند برد.
این در حالیست که پیش از این «توماس وست»، نماینده ویژه امریکا در افغانستان، تمام مسؤلیتهای دیپلماتیک و سیاسی امریکا در افغانستان را بر عهده داشت.
این انتصابها در حالی در استراتژی دیپلماتیک تازه امریکا رخ میدهد که باید از فاز تازهای از دخالتهای امریکا در امور افغانستان ترسید؛ امریکا علی رغم خروج نیروهای نظامیاش از افغانستان و تحمیل قربانیان جانی و مالی زیاد بر کشورمان هنوز به افغانستان به عنوان یک کارت بازی برای خودش نگاه میکند.
بسیاری از کارشناسان نسبت به آینده روابط امریکا با طالبان خوشبین نیستند و موج تازهای از شرارتهای امریکا در افغانستان را پیشبینی میکنند.
گسترش تروریزم در افغانستان و حمایت مالی و تسلیحاتی گروههای تروریستی از جمله داعش شاخه خراسان از سوی امریکا در حالیکه این کشور با طالبان توافقنامه صلح امضا کرده و بر اساس آن میبایست به طالبان در مبارزه با تروریزم کمک کند، نشان میدهد امریکا هرگز در فکر ایجاد یک قدرت سیاسی مرکزی در افغانستان نیست.
به نظر می رسد امریکا این بار نیز با این شعار که از عملکرد طالبان در مبارزه با تروریزم در افغانستان رضایت ندارد و افغانستان همچنان به عنوان یک نگرانی عمده امنیتی برای امریکا و همپینانانش باقی مانده قصد دارد دخالتها و نقشههای شوم و منفعت طلبانه خود در آینده را در افغانستان توجیه کند.
از سویی هم امریکا با این تغییر ساختار روابط طالبان با کشورهای همسایه و منطقه را هدف گرفته است: به عنوان مثال باید به گزارشات فعالیت رسانههای امریکایی و غربی به تحریک طالبان پاکستان که در حال حاضر دشمن اصلی حکومت پاکستان به شمار می رود، در خاک افغانستان اشاره کرد، این قضیه بیش از آنکه جنبه مبارزه با تروریزم را داشته باشد نوعی راه جوری سیاسی علیه طالبان می تواند قلمداد شود.
به هر صورت بازسازی استراتژی دیپلماتیک امریکا در افغانستان نسخه تازهای از همان نقشه تکراری ست که با آن جمهوریت را زد و اکنون طالبان را هدف گرفته است و در این میان آنچه مهم نیست افغانستان و مردمش است: حال چه دولت بایدن باشد و چه دولت تازه ای که قرار است در امریکا در جنوری سال دو هزار و بیست و پنج میلادی روی کار آید.