مترجم: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: پاکستان از سرمایهگذاریهای چین در معادن و زیرساختهای افغانستان سود اقتصادی خواهد برد و در مقابل، خطر قرار گرفتن پاکستان در رقابت دیپلماتیک پیچیده، عامل خارجی منفی است، چنانچه چین از یک سو و ایالات متحده و هند از سوی دیگر با هم درگیر هستند.
خروج نیروهای امریکایی از افغانستان در آگست ۲۰۲۱ نقطه عطفی در جیوپولیتیک منطقه بود و به این ترتیب مکانی برای سایر بازیگران ایجاد شد تا جای ائتلاف غربی قدم بگذارند. در چند سال گذشته، چین به دلیل انگیزههای تجاری و امنیتی مشارکتش را در افغانستان افزایش داده است. با توجه به عناصر مثبت و منفی خروج، این تغییر مزایا و نقایصی برای پاکستان در پی دارد. پاکستان در حال شکل دادن روابطش با چین و افغانستان است.
منافع راهبردی چین در افغانستان؛ منابع طبیعی و ثبات
در افغانستان، ذخایر معدنی به ارزش حدود یک تریلیون دالر وجود دارد. چین علاقهمند به ذخایر لیتیوم، مس، فلزات خاکی کمیاب و طلا در افغانستان است تا صنایع و پروژههای کمبند و جاده خود را تحقق بخشد. لیتیوم، آغاز حیاتی در طرح انرژی سبز چین است، زیرا یک ماده ضروری برای وسایل نقلیه الکتریکی است. بر اساس منابع مختلف، افغانستان دارای ۱.۴ میلیون تن لیتیوم است و میتواند بهعنوان یکی از بزرگترین تامینکنندگان جهان شناخته شود.
چین همچنین به معدن مس عینک که یکی از بزرگترین منابع مس اکتشافنشده جهان است، علاقه دارد. اعتقاد بر این است که این معدن حاوی حدود ۴۵۰ میلیون تن سنگ معدن است. این پروژه که اکنون متوقف شده، حدود ۳ میلیارد دالر هزینه خواهد داشت. چندین سال است که این پروژه به دلیل مسایل امنیتی متوقف مانده است. اکنون که طالبان بهدنبال سرمایهگذاریهای تازه جهت حمایت از حاکمیت پرتنشاش است، پکن احساس میکند تا زمانی که امنیت و نظم سیاسی حفظ شود، برنامههایش بهخوبی پیش خواهد رفت.
جدا از عامل اقتصادی، چین معتقد است که افغانستان باید باثبات بماند زیرا ایالت سین کیانگ در غرب این کشور فقط ۷۶ کیلومتر با افغانستان فاصله دارد. اقدام طالبان برای اجازه ندادن به فعالیت گروههایی مانند جنبش ترکستان شرقی در افغانستان، تضمینی برای تثبیت این مرز است.
نقش پاکستان؛ میانجی در روابط چین و افغانستان
دلایل میانجیگری میتواند موقعیت جغرافیایی پاکستان نسبت به افغانستان، روابطش با طالبان و ارتباط جداگانهاش با چین باشد. اسلامآباد از زمان تاسیس به دنبال تبدیل شدن به واسطهای بین پکن و کابل بوده و تلاش کرده است که پل ارتباطی اساسی بین چین و افغانستان باشد. پاکستان میخواهد از فرصت چین برای افزایش سرمایهگذاری در افغانستان بهویژه گسترش دهلیز اقتصادی چین و پاکستان در افغانستان استفاده کند. این دهلیز اقتصادی که بخشی از کمربند و جاده است، از ۲۰۱۵ تاکنون بیش از ۶۲ میلیارد دالر پول نقد چین را به پاکستان جذب کرده است.
با این حال، برخی تهدیدات احتمالی وجود دارد که پاکستان باید در تحقق این مشارکت راهبردی با آن مواجه شود. این درهمتنیدگی فزاینده ممکن است به پاکستان مزایای اقتصادی بدهد، اما همچنین پاکستان را در برابر ایجاد تعادل میان سایر قدرتها، بهویژه هند و ایالات متحده، آسیبپذیر میکند.
چین؛ نیروی تثبیت کننده. تهدیدات امنیتی و واقعیتهای دیپلماتیک در منطقه
منافع چین در افغانستان گاهی بهعنوان تلاشی برای تبدیل شدن به نیروی مثبتی دیده میشود که میتواند منطقه را باثبات کند. چین طالبان را از نظر سیاسی و مالی بهرسمیت شناخته و حمایت کرده است و در مقابل، پکن خواستار ثبات، بازسازی و سرمایهگذاری است. رییس جمهور شی جین پینگ با کمک به افغانستان گفت که چین در ۲۰۲۱ میلادی، ۳۱ میلیون دالر کمک بشردوستانه به افغانستان فراهم کرده است. در همان سال، چین همچنین از سایر کشورها خواست پولهای مسدود شده افغانستان را آزاد کنند.
این بدان معناست که ثبات نسبی افغانستان میتواند به طور قطعی به کاهش چالشهای امنیتی داخلی در پاکستان کمک کند. با این حال، پاکستان باید اطمینان حاصل کند که در میان ایجاد توازن ابرقدرتها، به صحنه عملیات دو بلوک قدرت تبدیل نشود.
با این حال، از آنجایی که این غول آسیا تعاملش را افزایش میدهد، ایالات متحده همچنان به نفوذ این ابرقدرت در حال ظهور، در منطقه، بهویژه پس از حضور دو دههای غرب در افغانستان، مشکوک است. این امر گزینههایی پرتنشی را برای اسلامآباد فراهم میکند تا برای چین کار کند؛ چینی که با آن شراکت راهبردی دارد اما همیشه متحد نزدیک واشنگتن بوده است.
نگرانی هند و جایگاه دیپلماتیک پاکستان
نمیتوان واکنش هند به نفوذ فزاینده چین را در افغانستان دستکم گرفت. دهلی نو که روابط خوبی با دولت قبلی افغانستان ایجاد کرد، نگران بازگشت طالبان به قدرت و نفوذ فزاینده چین در منطقه است. بیش از ۳ میلیارد دالر سرمایهگذاری هند در بخشهای زیربنایی در معرض تهدید قرار دارد، زیرا افغانستان در حال نزدیکتر شدن به چین، همسایه شمالیاش، است.
با وجود همکاری معتدل اسلامآباد و پکن، و همچنین نقش محوری در اقتصاد و سیاست افغانستان، هند باید نگران محاصره آینده باشد.
از این نظر، این امر برای پاکستان چالش خاصی است زیرا این کشور باید تعادلی را پیدا کند. از سوی دیگر، در موقعیتی قرار دارد که از سرمایهگذاریهای اقتصادی چین در افغانستان سود ببرد. از طرفی هم، اگر دهلینو همچنان احساس کند که در دوستی چین و پاکستان کنار گذاشته شده است، تنشهای پاکستان با هند، بهویژه در امتداد مرز شرقی، میتواند تشدید شود.
پیامدها برای پاکستان: گرفتار بین قدرتها؟
با ابراز نفوذش در افغانستان؛ پاکستان از نظر تعامل با چین با چالشهای پیچیدهتری ظاهر شده است. بازدههای اقتصادی خوبی وجود دارد که میتوان از آنها بهره برداری کرد و هنوز هم خطرات گرفتار شدن در رقابت بین این دو ابرقدرت وجود دارد. ایالات متحده که از نظر نظامی در افغانستان غایب است، همچنان کنترل سیاستهای ضد تروریزم و عملیات ضد تروریزم را در منطقه در اختیار دارد. البته، همکاری منطقه را با خود ندارد. دولت بایدن هنوز راهبردی برای تعامل گسترده با منطقه، فراتر از خروج، ارایه نکرده است. انتظار میرود که واشنگتن نسبت به گرم شدن روابط اسلامآباد و راولپندی با پکن محتاط بماند.
تهدیدات امنیتی مختلفی وجود دارد که پاکستان باید در داخل با آنها روبرو شود. تحریک طالبان پاکستان تقویت شده و حملات مرگباری را در پاکستان ترتیب داده است.
چین میخواهد افغانستان با ثبات بماند تا مانند پاکستان همسایه بیثبات دیگری نداشته باشد، اما اگر این دو کشور نتوانند افراطگرایان را مهار کنند، کل آسیای مرکزی در خطر است.
نتیجهگیری
فرصتها و چالشها: پاکستان از سرمایهگذاریهای چین در معادن و زیرساختهای افغانستان سود اقتصادی خواهد برد. در مقابل، عامل خارجی منفی، خطر قرار گرفتن پاکستان در رقابت دیپلماتیک پیچیده است، چنانچه چین از یک سو و ایالات متحده و هند از سوی دیگر با هم درگیر است. برای پاکستان، موضوع کنترل توازن میان قدرتها است و تلاش میکند رقبای افراطی بر یکدیگر مسلط نشود. در این روند، دیدگاه دیپلماتیک و امنیتی پاکستان در تعیین مسیر آینده افغانستان، نقش تعیین کنندهای خواهد داشت.
نویسنده: وانیا جهانگیرخان
منبع: اوراسیا ریویو – Eurasia Review