آخرین اخبارآزادی بیاناسلایدشوافغانستانتحلیلحقوق بشرسیاستعلم و دانش

علم و دین؛ تناقض نه! تکامل آری

نویسنده: حکیم شجاع – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: امروز افغانستان درگیر جنگ «دین و علم» شده است، ماستر و داکتر باید تایید مولوی و عالم دین را داشته باشند تا بتوانند راه به جایی ببرند. امروز دین در مقابل علم و علم در مقابل دین قرار گرفته است، مولوی و ملا همه کاره است؛ سیاست، طبابت، اقتصاد و تمام امور زندگی مردم در دست مولوی و ملا قرار دارد. امروز به علم و تحصیلات عالی در افغانستان انگار نیازی نیست و داکتر و ماستر باید نزد مولوی امتحان سویه بدهند!

علم و دین؛ تناقض نه! تکامل آری

خوب به یاد دارم وقتی پس از روی کار آمدن نظام جدید سیاسی، برای اولین بار پس از سالها مهاجرت و دوری از وطن به افغانستان بازگشتم شب را در منزل یکی از دوستان در منطقه جبرئیل در هرات سپری کردم؛ صبح زود زمانیکه برای وضو و اقامه نماز صبح از خواب برخواستم، فرزندان جوان صاحب خانه را دیدم که با اشتیاق و در حالیکه بگ(کیف) در دست داشتند خانه را ترک کردند.

مقصد فرزندان را پرسیدم و پدر خانواده با اشتیاقی زیادتر از فرزندان پاسخ داد دختر و پسر جوانش به پوهنتون(دانشگاه) می روند؛ آنها در شیفت صبح یکی از دانشگاه‌های خصوصی هرات درس می خواندند: صنف شان از ساعت پنج و نیم شروع و ساعت هشت به پایان می رسید. بعد از ساعات درسی آنها در یک شرکت کار می‌کردند!
این شور و شعف، هیجان و انرژی و خواستن و پیشرفت کردن فرزندان دوستم برایم بسیار جالب بود؛ اراده‌هایی از جنس فولاد که در کنار استعدادهایی خدادادی قرار گرفته بود و نسل جوان افغانستان را به سنگرهای علم و دانش می‌کشاند. نسل جوانی که پس از سالها جنگ، اینک فرصت یافته بودند با دستان خود درخت علم و دانش را بر خاکسترهای سیاه جهالت گذشته بکارند.
اینک اما دقیق نمی‌دانم آن فرزندان تحصیل کرده دوستم و البته هزاران دختر و پسر جوان تحصیل کرده دیگر کجا هستند و چه می‌کنند!
فقط همین قدر می‌دانم که پس از آگوست سیاه دو هزار و بیست و یک میلادی از ترس جان از کشور به سوی مقاصد نامشخص گریختند!
وطن امروز از این پتانسیل بزرگ علمی خالی شده است، پوهنتون‌ها از شور و شوق دانشجویان خالی‌ست، چوکی‌های دانشجویان خاک می‌خورد و اندک دانشجو و استادی که در کشور باقی مانده‌اند در یک بی عدالتی محض به کارهای خلاف شأن و تخصص خود روی آورده‌اند تا لقمه نانی آغشته در ناامیدی پیدا کنند.
امروز افغانستان از نیروی انسانی متخصص خالی شده است، نیروهایی که به مدد کمک‌های خارجی طی دو دهه گذشته در پوهنتون‌های خصوصی و دولتی تربیت شده بودند اینک دیگر نیستند تا افغانستان همچون دهه‌های سیاه گذشته تنهایی و مظلومیت را فریاد بزند.

امروز افغانستان درگیر جنگ «دین و علم» شده است، ماستر و داکتر باید تایید مولوی و عالم دین را داشته باشند تا بتوانند راه به جایی ببرند. امروز دین در مقابل علم و علم در مقابل دین قرار گرفته است، مولوی و ملا همه کاره است؛ سیاست، طبابت، اقتصاد و تمام امور زندگی مردم در دست مولوی و ملا قرار دارد. امروز به علم و تحصیلات عالی در افغانستان انگار نیازی نیست و داکتر و ماستر باید نزد مولوی امتحان سویه بدهند!
اوضاع به گونه‌ای ست که انگار مردم مسلمان افغانستان از دین و دینداری چیزی نمی‌دانند و باید در مدرسه دین و دینداری را نو یاد بگیرند!
امروز انگار شکم‌ها و جیب‌ها همه پر، خانه‌ها همه گرم و اوضاع در تمام زمینه‌ها عالی‌ست و تنها مشکل موجود نقص در دین مردم است، آن هم دینی که عده‌ای خاص باید تاییدش کنند.
امروز هرکس با ایدئولوژی عده‌ای خاص همسو و همراه نباشد باید افغانستان را ترک یا به کنج انزوا پناه ببرد.
در این شرایط اسف بار که ریشه‌های یادگیری، آموزش و علم خشک شده دانایی جرم انگاشته می‌شود. تداوم این شرایط نسل آینده را در جهل نگه خواهد داشت.
امروز عاملان ایجاد جنگ بین دین و علم باید بدانند که یک مسلمان واقعی باید عالم نیز باشد همان طور که عالم بودن به معنای نفی دین نیست.
علم و دین ضدیتی با یکدیگر ندارد و عده‌ای محدود با توسل به تفاسیر نادرست خود از دین نباید نسل جوان افغانستان را از یادگیری محروم کنند.
افغانستان خانه مشترک همه افغانستانی هاست و تک تک افغانستانی ها حق دارند و باید با کسب علم و دانش به پیشرفت و آبادانی کشور خود کمک کنند! نسل آینده نباید هزینه جهالت عده ای خاص را پرداخت کنند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا