کاری که پاکستان و طالبان افغان باید برای بهبود روابط انجام دهند
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: اسلامآباد باید ابتکار عمل را به دست گیرد و برای بازسازی روابط از بینرفته مسئولیت را به دوش بکشد. این امر محیط مناسبی را ایجاد میکند که در آن طالبان افغانستان میتوانند ژستهای پاکستان را بهنفع مردم دو کشور که به تاریخ مشترک، اخلاق فرهنگی، مذهب و پیوند متقابل خود افتخار میکنند، پاسخ دهند.

وقتی طالبان افغان در آگست ۲۰۲۱ دوباره وارد کابل شدند، پاکستانیها بسیار خوشحال بودند. از مردی که در خیابان تا آنهایی که در راهروهای قدرت بودند، همه امیدوار بودند تحت حاکمیت طالبان، روابط پاکستان-افغانستان رونق بگیرد.
گذشته از همه اینها، پاکستان نه تنها چندین دهه میزبان بسیاری رهبران و سربازان طالبان افغان بود، بلکه با اتخاذ رویکرد نرم در قبال این گروه شبهنظامی در برابر فشارهای شدید واشنگتن در طول اشغال افغاستان نیز ایستاد.
اما از زمان خروج ایالات متحده، مشکل پاکستان در افغانستان در مقایسه با زمانی که کابل توسط رهبران طرفدار غرب اداره میشد و نیروهای ناتو به رهبری ایالات متحده علیه طالبان افغان در این کشور عملیات میکردند، تشدید شده است.
وخامت روابط بین اسلامآباد و طالبان – که زمانی نمایندگان پاکستان شناخته میشد – سریع و برخلاف انتظار بسیاری ناظران پاکستانی-افغانستانی بوده است.
حملات هوایی اخیر پاکستان در داخل ولایت پکتیکای افغانستان، با هدف قرار دادن اردوگاههای ادعایی شبهنظامیان ضد پاکستانی، بر وخامت اوضاع تاکید دارد. افغانستانیها ظرف چند روز با گلولهباران کردن مواضع پاکستان از آن سوی مرز پاسخ دادند.
چه کسی میتوانست انتظار داشته باشد که روابط پاکستان و متحد سابقش به این حد برسد؟
از دیدگاه اسلامآباد، مشکلش با افغانستان به یک واقعیت ساده خلاصه میشود: بیمیلی کابل یا ناتوانی کابل در مهار ستیزهجویان ضد پاکستانی که از افغانستان به عنوان پناهگاه امن و بستری برای انجام حملات تروریستی در پاکستان استفاده میکنند. (حکومت سرپرست همواره این ادعاها را رد کرده است.)
بر اساس گزارش موسسه مطالعات درگیری و امنیتی پاکستان – اندیشکده مستقر در اسلامآباد – حملات تروریستی ۲۰۲۴ در پاکستان نسبت به ۲۰۲۳، چهل درصد افزایش یافت.
ناامیدی پاکستان از طالبان افغان را میتوان در اظهارات اخیر عاصم منیر، فرمانده ارتش پاکستان، دید. از دید وی، تنها تفاوت با کابل، حضور تحریک طالبان پاکستان (TTP) در افغانستان است…”و گسترش تروریزم… در آن سوی مرز، و تا زمانی که آنها (طالبان افغانستان) این موضوع را برطرف نکنند، همینطور خواهد بود”.
تیتیپی بیشتر در ایالت خیبر پختونخوا در شمال غرب پاکستان بهویژه در امتداد مرزهای افغانستان فعالیت میکند. به غیر از تیتیپی، پاکستان مدعی است که شورشیان ناسیونالیست بلوچ نیز از خاک افغانستان برای انجام حملات تروریستی، بهویژه در ایالت بلوچستان استفاده میکنند.
اما برای کابل، تروریزم همچنان مشکل داخلی پاکستان است که باید از طریق مذاکره با تیتیپی، که شامل قبایل پشتون پاکستان است، حل شود.
اگرچه پاکستان سابقه انعقاد قراردادهای صلح با ستیزهجویان فعال در منطقه مرزی این کشور را دارد، اما اکنون از انجام هرگونه مذاکره با تیتیپی خودداری میکند.
دلیل؟ همه قراردادهای گذشته از بین رفت و ستیزهجویان از دورههای آرامش نسبی برای سازماندهی مجدد و تثبیت مجدد مواضع خود استفاده کردند.
اسلامآباد میگوید که خواستههای تیتیپی غیرقابل مذاکره است زیرا خواهان تحمیل نسخه افغان-طالبان از اسلام تندرو در مناطق قبیلهای و عقبنشینی اصلاحات اداری در مناطقی است که زمانی کمربند قبیلهای نامیده میشد.
تنش گذشته
با این حال، پیچیدگی مشکل بین این دو همسایه بسیار عمیقتر است. به همان اندازه که ریشه در تاریخ دارد، از پویایی واقعیتهای کنونی نیز سرچشمه میگیرد.
قبایل پشتون پاکستان که تحت پرچم تیتیپی سازماندهی شدهاند، متحدان ایدیولوژیک طالبان افغانستان هستند و علیه نیروهای ناتو به رهبری ایالات متحده جنگیده بودند.
در دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، منطقه قبیلهای آنها همچنین بهعنوان مرکز مقاومت مسلحانه تحت حمایت بلوک ایالات متحده علیه دولت کمونیست وقت افغانستان و نیروهای اشغالگر اتحاد جماهیر شوروی سابق عمل میکرد.
این به این معنی است که منطقه آنها دارای سابقه ستیزهجوی چهار و نیم دههای است که طی آن دو ابرقدرت یکی پی دیگری با مقاومت روبرو شدند.
این قبایل پاکستانی نیز با طالبان افغان که بیشتر پشتون هستند، پیوند دارند.
بسیاری قبایل پشتون در دو طرف خط دیورند زندگی میکنند – مرزی به طول ۲ هزار و ۶۴۰ کیلومتر که در ۱۸۹۳ بین افغانستان و بریتانیا و هند در آن زمان ترسیم شد.
طالبان افغانستان مرز دیورند را «خط فرضی» میخوانند و میگویند که هرگز آن را بهعنوان مرز قانونی بهرسمیت نمیشناسند.
این نوع اظهارات طالبان افغانستان فقط باعث بدتر شدن روابط بین دو کشور شد.
با افزایش حملات تروریستی در پاکستان، اسلامآباد نیز موضعش را سختتر کرد و یک سری اقدامات سختگیرانه از جمله اخراج دهها هزار پناهجوی افغان ثبتنشده به کشورشان انجام داد.
این موضوع دیگری است که بسیاری آنها به پاکستان بازگشتند که بر رویکرد معیوب این سرمایهگذاری تاکید دارد.
پاکستان که در مارچ ۲۰۱۷ حصارکشی مرزهای خود با افغانستان را برای توقف جریان ستیزهجویان آغاز کرد، بهتازگی سیستم مهاجرتی سختگیرانهتری را معرفی کرده است.
پیش از این، افراد قبایل پشتون از هر دو طرف میتوانستند بر اساس یک برگه سفر صادرشده توسط مقامات محلی از مرز عبور کنند. خیلیها این سفر را بدون هیچ مدرکی انجام دادند.
اکنون، با ناامیدی طالبان افغان و مردم محلی که در دو طرف خط دیورند زندگی میکنند، پاکستان رژیم ویزا را معرفی کرد. پاکستان میگوید که این برای مبارزه با تروریزم و تثبیت حرمت مرزها حیاتی است.
مسیر پیشرو
چالش مبرم برای پاکستان و افغانستان اکنون کاهش تنشهای فزاینده و بازگرداندن عادی بودن و حسننیت در روابط است. با توجه به دامنه تفاوتها و بیاعتمادی طولانیمدت، گفتن این کار آسانتر از انجام آن است.
در اولین گام، دو طرف باید دوباره بدون سر و صدای رسانهای با هم تعامل کنند. این بدان معناست که بهجای گفتوگو با یکدیگر از طریق بیانیههای عمومی تند، دیپلماسی در پشت خاموش و پشت درهای میتواند گزینه بهتری باشد.
اسلامآباد – که در کشاندن طالبان افغان به میز مذاکره با امریکاییها نقش مهمی داشت – به احیا و راهاندازی مجدد تماسهای خود با حکومت حاکم در کابل نیاز دارد.
این به معنای بازتعریف شرایط تعامل است، با در نظر گرفتن اینکه طالبان افغانستان دیگر نیروی مقاومت نیستند، بلکه حاکمان یک کشور مستقل هستند.
اسلامآباد از نظر تجارت، سرمایهگذاری و حمایت دیپلماتیک چیزهای زیادی برای ارایه به افغانستان دارد. در حال حاضر، پاکستان در زمینه تامین برای افغانستان تحت موافقتنامه تجارت ترانزیتی افغانستان به عنوان شریان اصلی عمل میکند.
پاکستان پس از بهدست گرفتن قدرت، از طالبان افغانستان حمایت دیپلماتیک کرد. اکنون اسلامآباد باید این کار را در کنار سایر کشورهای دوست از جمله چین که سرمایهگذاران بزرگ در افغانستان هستند، ادامه دهد.
اسلامآباد باید در نظر گیرد که هند توانسته است بهطور رسمی با طالبان افغانستان وارد تعامل شود و این نشاندهنده تغییر در موضع دهلی نو در برابر این گروه است.
ویکرام مصری، معاون وزیر خارجه هند با امیرخان متقی سرپرست وزارت خارجه طالبان در دبی ملاقات کرد. این بالاترین سطح تماس دهلی نو با طالبان را نشان میدهد.
دیپلماتهای سابق پاکستانی پیشنهاد میکنند که در مقابل این پسزمینه، هدف اسلامآباد باید با کمک کشورهای دوست مانند چین و امارات تعامل سازنده با کابل باشد تا اطمینان حاصل شود که نگرانیهای امنیتی پاکستان برطرف میشود.
با این حال، باید در نظر داشت که در حدود ۴۵ سال گذشته، هیچ دولتی در کابل نتوانست کنترل کامل قلمروش را اعمال کند – حتی با کمک اتحاد جماهیر شوروی سابق یا نیروهای ترکیبی ایالات متحده و متحدانش.
این بدان معنی است که بیمیلی طالبان افغانستان برای اقدام علیه تیتیپی، با توجه به چالش داعش، ممکن است ناشی از عدم توانایی آنها برای تثبیت اختیارات یا ترس از تکان دادن قایق باشد.
از زمان بازگشت طالبان افغانستان به کابل، گروه تروریستی داعش چندین حمله را با هدفِ هدف قرار دادن طالبان افغان و رهبری آنها انجام داده است.
داعش با تلاش برای سربازگیری در میان پشتونهای افغانستان و پاکستان در تلاش است تا حضورش را در افغانستان گسترش دهد.
بعید است که طالبان افغانستان بر اساس درخواست اسلامآباد بر تیتیپی فشار بیاورند، زیرا ترس واقعی وجود دارد که داعش بتواند از آن برای ایجاد فاصله بین دو نیرو و استفاده از عنصر ناراضی علیه میزبانان استفاده کند.
بنابراین، پاکستان برای احیای روابط و حسننیت در میان افغانستانیها که در صحنه جهانی به دوستان منطقهای و جهانی نیاز دارند، به دیپلماسی ماهرانه ضرورت دارد.
اسلامآباد باید ابتکار عمل را به دست گیرد و برای بازسازی روابط از بینرفته مسئولیت را به دوش بکشد. این امر محیط مناسبی را ایجاد میکند که در آن طالبان افغانستان میتوانند ژستهای پاکستان را بهنفع مردم دو کشور که به تاریخ مشترک، اخلاق فرهنگی، مذهب و پیوند متقابل خود افتخار میکنند، پاسخ دهند.
احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی یکدیگر اولین گام در بازسازی اعتماد از دسترفته خواهد بود.
نویسنده: امیر ضیا
منبع: TRT World – تیآرتی ورلد