خبرگزاری دید: کتاب مامان و معنی زندگی، اثری درخشان از دکتر اروین د. یالوم، استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد، یکی از برجستهترین آثار در حوزهی رواندرمانی و فلسفهی وجودی است.

یالوم که به عنوان یکی از پیشگامان رواندرمانی اگزیستانسیال شناخته میشود، در این کتاب، به گونهای شگفتانگیز میان دانش روانشناسی و هنر داستانسرایی پلی میزند و با قلمی فصیح و روایتی پرمایه، خواننده را به سفری در ژرفای روان آدمی دعوت میکند.
این اثر، نه صرفا متنی علمی، بلکه آمیزهای از تأملات عمیق فلسفی و قصههایی است که در بستر جلسات رواندرمانی روایت میشوند. یالوم در این کتاب، از تجربههای خود در مقام یک درمانگر بهره میگیرد و با مهارتی کمنظیر، لحظاتی را به تصویر میکشد که در آنها، بیماران با دردها، ترسها و اضطرابهای بنیادین خویش روبهرو میشوند. اما آنچه این کتاب را از سایر آثار روانشناختی متمایز میکند، نگرش یالوم به مرگ و معنای زندگی است. او در خلال این روایتها، سؤالی را مطرح میکند که ذهن هر انسانی را در مقطعی از زندگی به خود مشغول میکند: چگونه میتوان در جهانی که پایان آن مرگ است، زندگیای معنادار داشت؟
ساختار کتاب: قصههایی در دل رواندرمانی
این کتاب متشکل از شش داستان است که هر یک روایتی مستقل از مواجههی انسان با ترسهای درونی، زخمهای کهنه و گرههای حلنشدهی روانیاش را ارائه میدهد. اما در عین استقلال، تمامی این روایتها در یک نقطهی مشترک به هم میرسند: تلاش برای یافتن معنا در جهانی سرشار از رنج و ناپایداری.
از مهمترین داستانهای این مجموعه، میتوان به “مامان و معنی زندگی” اشاره کرد که عنوان کتاب نیز برگرفته از آن است. این داستان، روایت مردی است که سالها در نزاعی پنهان با مادر خود زیسته و حتی پس از مرگ او، همچنان در جستوجوی تأییدش است. یالوم در این قصه، پیچیدگیهای رابطهی مادر و فرزند را واکاوی میکند و نشان میدهد که چگونه زخمهای عاطفی کودکی میتوانند تا سالیان سال در روان فرد باقی بمانند.
در داستانهای دیگر، یالوم به موضوعات متنوعی چون مواجههی انسان با مرگ، نقش خاطرات در شکلگیری هویت، و تأثیر رواندرمانی در تغییر سرنوشت افراد میپردازد. یکی از این روایتها، حکایت زنی است که از بیماری لاعلاجی رنج میبرد و در واپسین روزهای زندگی خود، با نگرشی متفاوت به مرگ و زیستن مینگرد. یالوم با زبردستی، احساسات انسانی را در لحظهی رویارویی با نیستی به تصویر میکشد و این پرسش را پیش میکشد که آیا میتوان در آغوش مرگ، آرامش را یافت؟
مرگ، اضطراب و جستوجوی معنا
یکی از مهمترین درونمایههای این کتاب، اضطراب مرگ و تأثیر آن بر زندگی انسان است. یالوم که عمیقاً تحت تأثیر آموزههای فلسفهی اگزیستانسیالیسم قرار دارد، در این اثر به کاوشی عمیق در این زمینه میپردازد و تلاش میکند به خواننده نشان دهد که چگونه مواجههی آگاهانه با مرگ، میتواند خود به عاملی برای یافتن معنای زندگی تبدیل شود.
او در خلال داستانهایش، بر این حقیقت تأکید میکند که بسیاری از اضطرابهای روزمرهی ما، ریشه در ترس از پایان یافتن دارند. بسیاری از ما، ناخودآگاه درگیر این هراسیم که روزی، همه چیز به پایان خواهد رسید و حضورمان در این جهان، همچون سایهای محو خواهد شد. اما یالوم، به جای آنکه مرگ را امری هولناک و تاریک بداند، از آن به عنوان فرصتی برای بیداری سخن میگوید.
در نگاه او، اگر بپذیریم که زندگی محدود است، آنگاه هر لحظهی آن را ارزشمندتر خواهیم شمرد. اگر درک کنیم که زمان ما در این جهان بیانتها نیست، آنگاه روابطمان را ژرفتر، احساساتمان را خالصتر و زندگیمان را پررنگتر تجربه خواهیم کرد.
رواندرمانی به مثابهی قصهگویی
از ویژگیهای منحصربهفرد مامان و معنی زندگی، سبک روایت یالوم است که میان علم روانشناسی و هنر داستانسرایی پیوندی لطیف برقرار میکند. او، برخلاف بسیاری از روانپزشکان که به زبان خشک و تکنیکی متون علمی سخن میگویند، از قصه برای درمان استفاده میکند.
او رواندرمانی را نوعی قصهگویی میداند؛ جایی که درمانگر و بیمار، در کنار هم، روایتهایی تازه میآفرینند و از خلال واژهها، معنا را کشف میکنند. این نگاه، نشان میدهد که چگونه داستانگویی میتواند همچون ابزاری برای شفابخشی عمل کند و به افراد کمک کند تا گذشتهی خود را بازخوانی کرده، زخمهایشان را ترمیم کنند و از نو، معنای تازهای برای زندگی بیابند.
عشق، خاطرات و پیوندهای گسسته
در کنار مضامین فلسفی، مامان و معنی زندگی اثری است که از عشق، دلبستگی و نقش خاطرات در شکلگیری هویت سخن میگوید. یالوم در داستانهایش نشان میدهد که چگونه عشق، حتی پس از مرگ عزیزان، همچنان زنده میماند و چگونه خاطرات، گاه همانند زخمهایی قدیمی، و گاه همچون مرهمی آرامبخش، تا پایان عمر ما را همراهی میکنند.
در یکی از روایتهای کتاب، بیمار، پس از سالها، همچنان درگیر خاطرات مادر خود است؛ خاطراتی که نه تنها از میان نرفتهاند، بلکه در تار و پود زندگی او تنیده شدهاند. یالوم با مهارتی استادانه، این پیچیدگیهای روانی را ترسیم میکند و نشان میدهد که چگونه گذشته، اگر نادیده گرفته شود، میتواند همچون سایهای، بر حال و آیندهی انسان سنگینی کند.
چرا باید این کتاب را خواند؟
مامان و معنی زندگی، فراتر از یک اثر روانشناختی، سفری به درون روح انسان است. کتابی که نه تنها خواننده را با مبانی رواندرمانی آشنا میسازد، بلکه او را به تأملی عمیق در باب مرگ، عشق، خاطرات و معنای زندگی فرامیخواند.
این اثر، مناسب تمام کسانی است که در پی درکی عمیقتر از خویشتناند؛ کسانی که میخواهند بدانند چرا برخی زخمها هرگز التیام نمییابند، چرا برخی خاطرات هرگز از یاد نمیروند، و چگونه میتوان در دنیایی ناپایدار، معنایی ماندگار یافت. یالوم، با قلمی گیرا و زبانی صمیمی، قصههایی روایت میکند که نهتنها خواندنی، بلکه تأثیرگذار و تکاندهندهاند. قصههایی که شاید در ابتدا، از آنِ بیماران او به نظر برسند، اما در نهایت، آینهای در برابر چشمان خواننده قرار میدهند و این حقیقت را آشکار میکنند که هر یک از ما، به نوعی، بیمارِ گذشتههای خویشیم. پس، اگر میخواهید روایتی عمیق، انسانی و اندیشمندانه از روابط، زخمها و معناهای گمشدهی زندگی بخوانید، این کتاب را از دست ندهید.
نویسنده: صبور بیات – خبرگزاری دید