نویسنده: سلیمان صابر- خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: گسترش دامنه اختلافات و در نهایت سقوط و کشاندن افغانستان به هرج و مرج نقشه امریکا و شرکای غربی اش برای افغانستان است و در این چارچوب فرقی نمی کند جمهوریت باشد یا امارت.

ملا هبت الله آخوندزاده، رهبر معنوی و سیاسی طالبان، در اظهاراتی تازه اطاعت از فرامین و دستورات خود را در حقیقت پیروی از اوامر خداوند دانسته است.
به گزارش رسانه ها، رهبر طالبان چند روز پیش طی سخنانی در مسجد دانشگاه قندهار گفت فرمان های وی از آنجاییکه با مشورت علمای دین از قرآن و حدیث صادر می شود، اوامر خداست.
از سویی هم، با هک شدن سیستم امنیتی و حکومتی طالبان در هفته گذشته اسناد مهمی فاش شد که برخی از اسرار پشت پرده روش طالبان در اداره کشور را برملا می ساخت؛ براساس برخی اسناد فاش شده طالبان از درون و در سطوح مختلف رهبری دچار اختلاف هستند و بسیاری از تصامیم مهم سیاسی و جابه جایی ها در پست های کلان کشوری براساس فرمان مستقیم ملا هبت الله و میزان نزدیکی افراد به وی اتخاذ می شود.
در این راستا و با نگاهی سطحی به پازل اوضاع سیاسی کنونی کشور می توان گفت طالبان در مخفی نگه داشتن اختلافات درونی خود ناکام بوده اند و اختلافات موجود در سطوح مختلف رهبری طالبان(حکومت سرپرست) که می توان آن را جنگ قدرت نامید، می تواند خشونت های تازه ای را در افغانستان به وجود آورد.
طالبان از آغاز مبارزه یا به تفسیر خودشان جهاد علیه کفار (نیروهای امریکایی و ناتو )و همچنین جنگ علیه دولت های جمهوری پیشین که به زعم طالبان دست نشانده و عروسک خیمه شب بازی امریکا بود تا امروز که حدود چهار سال از تسلط دوباره شان بر افغانستان می گذرد، هیچ وقت به این پیمانه دچار اختلاف نبوده اند؛ طالبان همواره چهره ای هماهنگ و منسجم از خود به دنیا نشان داده بودند و این درست همان چیزی بود سبب قدرت آنها می شد، اینک اما اختلافات داخلی طالبان که در هفته های اخیر شدت گرفته، طالبان را در وضعیت دو مینوی قدرت قرار داده که سقوط یکی نابودی کل آنها را در پی خواهد داشت.
مشکل اصلی در این میان اما از دخالت قدرت های بیرونی در امور داخلی افغانستان نشأت می گیرد؛ براساس مشاهدات، تجربیات و اسناد موجود جنگ و صلح افغانستان همواره از سوی قدرت های استعماری و استثماری تعیین شده است و این قضیه در مورد طالبان نیز صدق می کند.
اگر بپذیریم که افغانستان تحت کنترل و حکومت طالبان در چهار سال گذشته از امنیت سراسری قابل پذیرش برخوردار بوده و پروژه های عمرانی و اقتصادی در حد توان مالی حکومت سرپرست در ولایات مختلف افغانستان تطبیق شده است، آنگاه باید به نگرانی عمده امریکا و غرب از تحکیم پایه های مردمی طالبان اشاره کرد. امریکا و غرب با نکاهی ابزاری به طالبان هیچگاه به دنبال تقویت حکومتداری در افغانستان نبوده و نیستند، همان نگاهی که به دولت های به اصطلاح جمهوری پیشین در افغانستان نیز داشتند.
در این راستا اگر طالبان بتوانند در یک ژرف نگری سیاسی، اتحاد و انسجام خود را حفظ کنند، می توانند اوضاع را به نفع خود و البته در بلندمدت به نفع افغانستان تغییر دهند.
ایجاد اختلاف، گسترش دامنه اختلاف و در نهایت سقوط و کشاندن افغانستان به هرج و مرجی دیگر نقشه امریکا و شرکای غربی اش برای افغانستان است و در این چارچوب فرقی نمی کند جمهوریت باشد یا امارت.
مسأله تأسف انگیز اما وجود عناصر وابسته به امریکا و غرب در صفوف حکومتی افغانستان چه در جمهوریت و چه در امارت می باشد، گروهی که برای معامله خلق شده اند و در کل با نظم و سیستم میانه خوبی ندارند.
نویسنده: سلیمان صابر