آخرین اخباراسلایدشوافغانستانتحلیل

۱۶سال پس از ۱۱ سپتمبر؛ در کجا ایستاده‎ایم؟

دو روز پس از ترور احمد شاه مسعود در ۹ سپتمبر سال ۲۰۰۱ میلادی مرکز تجارت جهانی در نیویارک و وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) مورد حمله تروریستی از سوی هواپیما‏‎ربایانی که گفته می‎شد اعضای سازمان القاعده هستند، قرار گرفت.

پس از آن ایالات متحده امریکا ائتلاف جهانی را برای مبارزه با تروریزم تشکیل داد و به افغانستان زیر سلطه طالبان حمله کرد که موجب تغییرات و تحولات فراوان در منطقه و افغانستان شد.

در اثر حمله نظامی امریکا به افغانستان، سلطه ۵ ساله طالبان از کشور جمع شد، نشست بُن صورت گرفت و نظام جدیدی با اشتراک تمام جوانب سیاسی پایه‎گذاری شد و همچنان نیروهای مسلح تنظیمی منحل شده به جای آن نیروهای امنیتی ملی شکل گرفت.

از این موارد که بگذریم اینک ۱۶ سال از حمله نظامی ایالات متحده به افغانستان می‎گذرد. اکنون پرسش این است که ایالات متحده در این دوره زمانی چه دستاوردهایی داشته و وضعیت اجتماعی، سیاسی و نظامی افغانستان در چه حال است.

حکومت امریکا به رهبری جورج دبلیو بوش با سه شعار عمده به افغانستان لشکر کشی کرد.

۱-   مبارزه با تروریزم .

۲-   مبارزه با مواد مخدر

۳-   رفاه اجتماعی و تشکیل نظام در افغانستان پس از طالبان

حال اگر به طور اجمالی این سه مورد را بررسی کنیم دیده می‌شود که ایالات متحده و متحدان سنتی‎اش، در این راستا توفیق چندانی نداشته و برعکس در مواردی وضعیت بدتر از گذشته نیز شده است.

مبارزه با تروریزم

هرچند در اوایل حمله نظامی به افغانستان در مدت کم‌تر از یک ماه گلیم طالبان برچیده شده و زمینه پایه‌گذاری نظام جدید در کشور آماده شد، ولی رفته رفته با گذشت دو- سه سال طالبان دوباره منسجم شده و به عنوان یک نیروی متخاصم با حکومت نوپای افغانستان وارد جنگ شد.

آنچه باعث شکل‎گیری دوباره گروه طالبان شد مبهم است و می‎طلبد که بررسی و تحقیق همه‌جانبه رویش صورت گیرد تا عواملی که در جان گرفتن دوباره آن گروه اثرگذار بوده، شناسایی، آسیب‎شناسی و تجزیه و تحلیل شود، ولی در یک نگاه اجمالی می‎توان ضعف ساختار در نظام طرح‎ریزی شده از سوی غرب، قومی‎سازی مبارزه با تروریزم، گسترش فساد در نهادهای امنیتی و قضایی، ضعف در ساختار ارتش ملی و عدم تجهیز درست آن از سوی ناتو و مبارزه مبهم نیروهای خارجی در برابر آن‎ها را از عواملی شمرد که باعث جان گرفتن و سربازگیری دوباره طالبان شد.

پاکستان متهم درجه یک حمایت از طالبان است. این کشور بارها از سوی حکومت افغانستان متهم به حمایت از گروه‎های هراس‏افکن شده است. دولت‎مردان افغانستان از جامعه جهانی به ویژه ایالات متحده امریکا بارها خواستند که بر پاکستان فشار بیاورند تا دست از حمایت گروه‎های تروریستی بردارد، ولی امریکا و متحدانش این خواست افغانستان را نادیده گرفتند. پیدا شدن سر و کله اسامه بن لادن در چند کیلومتری پایتخت پاکستان هم موجب نشد که این کشور از سوی غرب زیر فشار قرار بگیرد.

مبارزه امریکا در برابر تروریزم جهانی در محدوده خاک افغانستان همیشه با دو نگاه همراه بوده است: یکی نگاه منتقدان و مخالفان و دیگری نگاه موافقان و متحدان که هردو نگاه در بررسی کارنامه ائتلاف جهانی به رهبری امریکا در مبارزه با تروریزم افراط می‎کنند.

با این‌همه به نظر می‎رسد که در این راستا هم دستاوردهایی وجود داشته و هم شکست‎های زیادی تجربه شده که باید از آن عبور کرد.

در کل اما تروریزم نسبت به سال‎های گذشته افزایش یافته و هر روز از مردم ملکی قربانی می‎گیرد.

مبارزه با مواد مخدر

یکی دیگر از شعارهایی که امریکا در حمله‎اش به افغانستان روی آن تاکید می‎کرد، مبارزه با مواد مخدر و کشت کوکنار در افغانستان بود.

در این زمینه هم عوامل زیادی در گسترش کشت کوکنار و افزایش قاچاق مواد مخدر در افغانستان دخیل است. حتا گزارش‎هایی که به تاز‎ه‎گی از سوی شماری از رسانه‎های غربی نشر شده نشان می‎دهد که نه تنها نیروهای خارجی در برابر آن مبارزه نکرده‎اند که در قاچاق و سود حاصل از آن دخیل هستند.

در اوایل حکومت جدید کشت کوکنار کاهش چشمگیری یافت، ولی زمانی که نیروهای انگلیسی در هلمند جا به جا شدند، یک‌باره این پدیده به گونه قارچ مانند تمام افغانستان را در نوردید و به یک معضل ملی و جهانی تبدیل شد.

گزارش‌های به نشر رسیده به اصطلاح معروف پروپاگندای سیاسی مخالفان حضور امریکا در این منطقه حساس آسیای میانه نیست، واقعیت عینی که در برابر چشم مردم افغانستان قرار دارد هم حاکی از این است که کشت کوکنار به گونه فاجعه‏باری افزایش یافته است.

هم‎اکنون افغانستان به تنهایی بیش از ۹۰ درصد کل تریاک جهان را تامین می‎کند و این یعنی فاجعه. پس از این‌همه حرف و حدیث و واقعیت‎های عینی نتیجه‎ای نمی‎توان گرفت، جز دخیل بودن نیروهای خارجی در قاچاق و تولید مواد مخدر در افغانستان. حال به جرئت می‎توان مدعی بود که شعار مبارزه با کشت کوکنار و قاچاق مواد مخدر از سوی غرب سرابی بیش نیست.

در یک کلام، واقعیت‎های عینی معضل مواد مخدر در افغانستان نشان می‌دهد که ایالات متحده و متحدانش  در مبارزه با مواد مخدر شکست سختی را تجربه کرده‎اند.

رفاه اجتماعی و تشکیل نظام جدید در افغانستان

در این عرصه چیز زیادی نباید گفت فقط یک گشت و گذار کوتاه در شهر کابل نشان‎دهنده عمق فاجعه است.

بیکاری به اوج خود رسیده، با گذشت هر روز فاصله مردم از حکومت بیش‌تر شده و صداهای مخالف بلند می‎شود، دولت‎مردان مورد حمایت غرب در حکومت اوج بی‌کفایتی را از خود بروز می‎دهند و کشور در راهی هدایت می‎شود که انجامش دیکتاتوری سیاسی- قومی است.

حاکمیت مخالفان مسلح دولت از ۲ تا ۳ درصد در سال‎های نخست نظام جدید به نزدیک ۵۰ درصد در حال حاضر رسیده است و در بسیاری از نقاط کشور تنها جاده اسفالت در اختیار حکومت است، ولی اطراف آن کلاً در اختیار گروه‎های مخالف آن.

با این اوصاف می‌توان به این نتیجه قطعی رسید که در کنار دستاوردهای کوچک ایالات متحده در افغانستان شکست‎های بزرگی را تجربه کرده و اگر به همین گونه ادامه بدهد، سقوط حکومت وحدت ملی “تابو” نخواهد بود.

ظاهر شکوهمند- خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا