۷ ثور؛ آغاز یک دوره سیاه در افغانستان
خبرگزاری دید: حزب حاکم با تحمیل ایدئولوژی کمونیستی، مخالفان را با مشت آهنین سرکوب کرد. روشنفکران، علمای دینی و متنفذین یا زندانی شدند یا به قتل رسیدند و نخستین موج مهاجرت هم به کشورهای دور و نزدیک آغاز یافت.

کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷، نقطه عطفی تاریک در تاریخ معاصر افغانستان بود. حزب دموکراتیک خلق با حمایت شوروی، محمدداوود خان و ۱۸ عضو خانوادهاش را در ارگ ریاستجمهوری به قتل رساند. این رویداد خونین، سرآغاز دورهای از خشونت و بیثباتی شد که تا امروز ادامه دارد. مورخان این کودتا را مبدأ بحرانهای کنونی افغانستان میدانند.
حزب حاکم با تحمیل ایدئولوژی کمونیستی، مخالفان را با مشت آهنین سرکوب کرد. روشنفکران، علمای دینی و متنفذین یا زندانی شدند یا به قتل رسیدند و نخستین موج مهاجرت هم به کشورهای دور و نزدیک آغاز یافت.
این سرکوبها خشم عمومی را شعلهور ساخت و اختلافات داخلی میان جناحهای خلق و پرچم، شکاف در حزب را عمیقتر کرد و رنج مردم را دوچندان نمود.
نورمحمد ترهکی، رهبر نخستین حزب خلق، جای خود را به حفیظالله امین داد که دوره صد روزهاش با خشونت و مداخله نظامی شوروی پایان یافت. ببرک کارمل با رویکردی نرمتر به قدرت رسید و تلاش کرد با اصلاحات، تقابل مردم و حکومت را کاهش دهد، اما خشم انباشته مردم، گویی امکان آشتی را از بین برده بود.
داکتر نجیبالله، آخرین رهبر حزب دموکراتیک خلق، با کاریزما و اصلاحات خود سعی کرد گذشته خونین حزب را به فراموشی بسپارد. خروج شوروی در ۱۳۶۸، او را واداشت تا برای جلب حمایت عمومی تلاش کند. با این حال، پایههای متزلزل حکومتش در برابر فشارهای داخلی و خارجی فروپاشید و راه را برای مجاهدین باز کرد.
حکومت مجاهدین هم برخلاف انتظار، دوام نیاورد و با آغاز و توسعه جنگهای داخلی میان گروههای جهادی به دولت مستعجل تبدیل شد. این درگیریها موج دوم مهاجرت را رقم زد و کشور را به ورطه هرجومرج کشاند. در این میان، طالبان در ۱۳۷۵ به قدرت رسید و پنج سال حاکمیت سختگیرانه را بر مردم افغانستان تحمیل کرد.
حملات ۱۱ سپتامبر بهانهای برای مداخله نظامی غرب در افغانستان شد. سقوط طالبان و آغاز حضور بینالمللی، امیدی برای بازسازی و ثبات ایجاد کرد. دو دهه تلاش برای توسعه، دستاوردهایی داشت، اما شکنندگی ساختارهای سیاسی و اجتماعی مانع پیشرفت پایدار شد.
در سال ۱۴۰۰، بازگشت طالبان به قدرت، امیدهای دو دهه اخیر را نقش بر آب کرد. این رویداد، بار دیگر کشور را به سوی بحران سوق داد. اکنون، پس از نزدیک به نیم قرن از کودتای ۷ ثور، افغانستان همچنان درگیر ناامنی، مهاجرت، فقر و منازعات قدرت است.
چرخه خشونت و بیثباتی که از ۷ ثور آغاز شد، زخمهای عمیقی بر پیکره جامعه افغانستان بر جای گذاشته است. هر دوره حکومتی، از کمونیستها تا مجاهدین و طالبان، با وعده بهبود آمد، اما جز تشدید بحران نتیجهای نداشت.
نویسنده: رحمت الله عنایتی-خبرگزاری دید