اسلایدشوافغانستاناقتصاد و توسعهتحلیل و ترجمهترجمهسیاست

گرد و خاک امپراتوری‌ها، شروع مجدد بازی بزرگ!

خبرگزاری دید: مسأله فقط راه آهن نیست، بلکه درباره بازنویسی نقشه‌ی جیوپولیتیک است ــ ریل به ریل. روسیه در حال ایجاد یک دروازهٔ پنهانی به سوی جنوب آسیا است. آسیای مرکزی در حال بیمه‌کردن خود با گزینه‌های مختلف است. افغانستان؟ از «گورستان امپراتوری‌ها» به یک میدان پرسرعت در بازی بزرگ جدید تبدیل شده است.

گرد و خاک امپراتوری‌ها، ریل‌هایی به‌سوی آینده و شروع مجدد بازی بزرگ

روسیه پس از دهه‌ها دوباره وارد تعامل مستقیم با طالبان شده است؛ این بار از طریق پروژه‌های راه آهن، نه با نیروی نظامی. در دنیای امروز که مسیرهای اقتصادی به قدرت سیاسی منتهی می‌شوند، افغانستان به کلیدی برای اتصال اوراسیا تبدیل شده است.

چرا حالا؟
تحریم‌های غرب بر روسیه، قدرت‌یابی هند، بی‌ثباتی پاکستان، رونق بندر چابهار و آشفتگی‌های حمل‌ونقل جهانی، اهمیت افغانستان را دوچندان کرده است.

ازبکستان و ترکمنستان؛ رقابت در دهلیزها
ازبیکستان از ۲۰۱۸ بر ساخت خط ترمز ـ کابل ـ پیشاور تمرکز داشته و پس از سقوط کابل در ۲۰۲۱ همچنان با طالبان تعامل خود را حفظ کرده است. پروژه‌های جدید از مسیر قندهار نیز در دست بررسی است.
ترکمنستان بر توسعه مسیر تورغندی ـ هرات تمرکز کرده تا با وصل‌شدن به ایران و پاکستان، جایگاه منطقه‌ای‌اش را تثبیت کند، در حالی که بی‌طرفی سیاسی‌اش را حفظ کرده است.

روسیه؛ احیای پل زمینی به جنوب آسیا
روسیه اکنون پروژه‌های راه آهن ازبیکستان و ترکمنستان را همزمان پیش می‌برد تا دو مسیر ترانزیتی جدید برای اتصال خود به هند ایجاد کند. این اقدام مکمل پروژهٔ دیگر روسیه از طریق ایران است و برای مقابله با تحریم‌ها یا بی‌ثباتی احتمالی طراحی شده است.

افغانستان؛ میدان رقابت جدید
طالبان به عنوان قدرت مسلط، با باز نگه داشتن درها به روی چین، روسیه و کشورهای منطقه، پروژه‌های زیربنایی متعددی را پیش می‌برند.
امنیت: با وجود تهدیداتی در برخی مناطق در سال‌های ۲۰۲۴ ـ ۲۰۲۵ و به لطف توافق‌ها با قبایل محلی، شاهد پیش‌رفت نسبی در ثبات مسیرهای اصلی بوده‌ایم.
این‌جا شاید سوییس نباشد، اما برای راه آهن و واگن‌های باری به اندازه کافی ثبات دارد.
مسأله فقط راه آهن نیست، بلکه درباره بازنویسی نقشه‌ی جیوپولیتیک است ــ ریل به ریل. روسیه در حال ایجاد یک دروازهٔ پنهانی به سوی جنوب آسیا است. آسیای مرکزی در حال بیمه‌کردن خود با گزینه‌های مختلف است. افغانستان؟ از «گورستان امپراتوری‌ها» به یک میدان پرسرعت در بازی بزرگ جدید تبدیل شده است.
به دنیای جیوپولیتیک ۲.۰ خوش آمدید؛ جایی که امپراتوری‌های واقعی بر روی ریل حرکت می‌کنند.

مثلث جنوب آسیا؛ پاکستان، ایران، هند ـ صفحه شطرنج پشت خطوط آهن

پاکستان؛ بین راهبرد و بحران
اسلام‌آباد از «دهلیز کابل» ـ مسیر ریلی شمال ـ جنوب از پیشاور به آسیای مرکزی ـ حمایت می‌کند. روی کاغذ، پروژه‌ منطقی به نظر می‌رسد. اما درگیری‌های مرزی و حملات هوایی به خاک افغانستان در ۲۰۲۴، اوضاع را بسیار حساس کرده است. حالا مسیر امن‌تر؟ خط چمن ـ قندهار ـ هرات که از مناطق پشتون‌نشین پرتنش دور می‌گذرد. برای پاکستان، هدف کم‌تر جاه‌طلبانه و بیشتر کاهش ریسک است.

ایران؛ چابهار، برگ برنده تهران
تهران فقط درباره پروژه‌های لوجستیکی حرف نمی‌زند؛ آن‌ها را می‌سازد. خط چابهار ـ زاهدان ـ دلارام کاملا در حال پیش‌رفت است و خط خواف ـ هرات نیز در حال ارتقاء است. با حمایت دهلی نو، ایران می‌خواهد بندر چابهار را به یک قطب مهم لوجستیکی منطقه تبدیل کند. در ۲۰۲۴، تهران توافقی برای ساخت خط آهن به ولایت نیمروز با کابل امضا کرد و در اوایل ۲۰۲۵، یک شرکت مشترک میان راه آهن ایران و افغانستان تأسیس شد. پیام واضح است: ایران قصد ندارد در بازی ترانزیتی نقش درجه دوم را بازی کند؛ می‌خواهد نقش رهبری را داشته باشد.

هند؛ قطع دست واسطه
برای هند، دهلیزهای افغانستان فقط مسیر تجارت نیستند؛ یک راهکار جیوپولیتیک‌اند. دور زدن پاکستان الزامی است. به همین دلیل، هند بر روی چابهار سرمایه‌گذاری گسترده کرده و از ۲۰۲۴ در پایانه‌های باربری در هرات و قندهار سرمایه‌گذاری می‌کند. مسیر قندهار به هند این امکان را می‌دهد که نه تنها به ایران، بلکه به ازبیکستان و قلب آسیای مرکزی متصل شود. این فقط خط تأمین نیست؛ یک شریان راهبردی است.

پیوند همه‌چیز؛ نقش دهلیز بین‌المللی شمال ـ جنوب (INSTC)
خط آهن ترانزیتی افغانستان به‌سرعت به عنوان شاخه جنوبی INSTC مطرح می‌شود ـ و این تنها یک اصطلاح بوروکراتیک نیست. وزارت توسعه اقتصادی روسیه گزارش داده که در ۲۰۲۴، حمل و نقل از طریق INSTC به بیش از ۱۸ میلیون تُن رسید؛ افزایشی ۳۳ درصدی نسبت به ۲۰۲۳. از این مقدار، حدود ۴ میلیون تُن در مسیر روسیه ـ ایران و ۱.۳ میلیون تُن به سوی هند و پاکستان جابه‌جا شده است.
افغانستان چه چیزی ارائه می‌کند؟ ساده اما انقلابی: کاهش زمان سفر میان روسیه و جنوب آسیا از ۳۰ روز به فقط ۱۲ روز.
در اجلاس «روسیه ـ آسیای مرکزی» در ۲۰۲۵، توافقنامه‌هایی برای هماهنگ‌سازی تعرفه‌ها و تسهیل گمرک‌ها امضا شد تا افغانستان به‌طور کامل در این دهلیز ترانزیتی ادغام شود.
سرمایه‌گذاری و آمار (۲۰۲۴ ـ ۲۰۲۵)
سرمایه‌گذاری کلی در زیرساخت ریلی آسیای مرکزی: ۱۱.۸ میلیارد دالر (توسط EDB و AIIB)، که ۲.۷ میلیارد دالر مستقیماً به پروژه‌های راه آهن اختصاص یافته است.
ازبیکستان: ۱۱۵ میلیون دالر برای مطالعات امکان‌سنجی مسیرهای کابل و قندهار اختصاص داده، که ۳۵ میلیون دالر آن با همکاری امارات متحده عربی تأمین شده است.
ایران: خط ۶۲۸ کیلومتری چابهار ـ زاهدان را در سال ۲۰۲۵ تکمیل کرده و پروژه توسعه به دلارام در دست اجراست.
پاکستان: پروژه نوسازی خط آهن کویته ـ چمن ـ سپین بولدک با حمایت ۹۰۰ میلیون دالری چین.
روسیه: شرکت RZD در همکاری نزدیک با ADL Ulanish حدود ۲۱۰ میلیون دالر برای مطالعات امکان‌سنجی و سروی مسیرهای افغانستان اختصاص داده است.

معضل اصلی؛ خطرات و موانع
نگرانی‌های امنیتی
بلوچستان (پاکستان) و هلمند (افغانستان) همچنان مناطق پرخطر باقی مانده‌اند و شورشیان در این نواحی پروژه‌ها و کارگران را هدف قرار می‌دهند.
اگرچه در مسیرهای اصلی ثبات نسبی برقرار شده، اما خطر حملات هنوز به‌طور کامل رفع نشده است، مخصوصاً خارج از مناطق تحت نفوذ قبایل همسو با حکومت مرکزی.

مشکل طالبان
نبود به‌رسمیت‌شناسی بین‌المللی باعث شده نهادهای مالی جهانی در افغانستان سرمایه‌گذاری نکنند و امریکا و اروپا تلاش می‌کنند همکاری با کابل را کُند کنند.

جنگ دهلیزها
مسیرهای کابل و قندهار در رقابت هستند؛ چین نیز از طریق دهلیزر چین ـ پاکستان (CPEC) در حال پیشنهاد مسیرهای جایگزین است.

سه سناریو برای ۳ تا ۵ سال آینده:
۱. تثبیت دهلیز (احتمال ۶۰٪):
ازبیکستان و ترکمنستان همکاری می‌کنند و یک شبکه ریلی واحد از افغانستان به ایران و پاکستان می‌سازند. این دهلیز اوراسیا را به‌هم متصل کرده و افغانستان را به مرکز جیوپولیتیکی جدید تبدیل می‌کند.
۲. انقسام جیوپولیتیکی (احتمال ۲۵٪)
هر کشور مسیر خودش را پیش می‌برد؛ رقابت منطقه‌ای افزایش می‌یابد، هزینه‌ها بالا می‌رود و همکاری منطقه‌ای شکست می‌خورد.
۳. موفقیت ایران (احتمال ۱۵٪)
با افزایش فشار بر پاکستان، مسیر چابهار به مسیر اصلی تبدیل می‌شود؛ ایران و هند سرمایه‌گذاری بیشتری انجام می‌دهند و مسیرهای ایران-افغانستان-آسیای مرکزی اهمیت پیدا می‌کند.

عوامل کلیدی موثر
هند در حال گسترش تعاملات جیواقتصادی خود با ایران است تا از گلوگاه پاکستان عبور کند.
ایران نیز این فرصت را غنیمت شمرده تا خود را به‌عنوان یک قدرت لوجستیکی منطقه‌ای بازتعریف کرده و جریان‌های سرمایه‌گذاری جدید را جذب کند.
ایالات متحده و اتحادیه اروپا، با وجود تحریم‌های رسمی، ممکن است به‌طور ضمنی از این مسیر حمایت کنند تا پروژه‌ی CPEC چین را تضعیف کرده و پاکستان را از مرکز توجه خارج کنند.

پیامدها برای جمهوری آذربایجان
خط آهن آستارا–رشت در داخل ایران بسیار باارزش‌تر می‌شود، زیرا به شبکه حمل‌ونقل جنوب متصل خواهد شد.
تقاضا برای ظرفیت ترانزیتی باکو افزایش می‌یابد، به‌ویژه برای جریان‌های باری از روسیه، ترکیه و اروپای شرقی که به سمت هند یا بالعکس در حرکت هستند.

اما مشکلاتی نیز وجود دارد
این سناریو به‌شدت به‌ثبات داخلی ایران و فشار تحریم‌های غرب وابسته است.
نقش افغانستان در این مسیر همچنان به دلیل ضعف امنیتی و نبود یک دولت مقتدر مرکزی واقعی مختل شده است.
با توجه به روندهای کنونی، محتمل‌ترین گزینه سناریوی شماره ۱ است: بازیگران منطقه‌ای درک می‌کنند که جنگ بر سر قلمرو راه به‌جایی نمی‌برد و با همکاری یکدیگر، یک دالان ترانزیتی واحد با شاخه‌های مختلف در افغانستان ایجاد می‌کنند.
این تنها راهکاری است که منافع همه را ـ از تاشکند و عشق‌آباد تا مسکو، تهران و دهلی نو ـ در یک راستا قرار می‌دهد.

ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب ـ خبرگزاری دید
منبع: شبکه باکو – Baku Network

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا