دستهای ستون پنجم را در حمله به انترکانتیننتال پیدا کنید!
عدهای فکر میکنند که با دادن امتیازهای یک طرفه، میتوانند این گروه دهشتافگن را به پای میز مذاکره بکشانند و از طریق دادن دفتر در کابل به آنها چهره به اصطلاح سیاسی بدهند، واقعیت این است که طالبان نه تمایل به گفتوگو با دولت افغانستان دارند و نه هم برنامهای برای بازکردن دفتر در کابل.
حمله بر هوتل انترکانتیننتال در کابل نشان میدهد که گروههای تروریستی تصمیم جدی شان را در قتل و آدمکشی و نابودی ملت ما گرفته و مطابق با پلانهای خارجی نقشه اجرا میکنند، میکشنند و نابود میکنند و با نیرنگهای گوناگون گاه این گروه آدمکش گاه آن گروه جلاد مسئولیت آن را به عهده میگیرند و سوگمندانه اینکه در مقابل این اعمال تکراری، دولت ما جز با محکومیتهای نه چندان خوشآیند هیچگونه اقدامی برای امنیت مردم و نابودی قاتلان حرفوی روی دست نمیگیرد.
انتظار مردم، سیاسیون، رهبران جهاد و مقاومت این است تا دولت در راستای گرفتن امنیت مردم اقداماتی را روی دست گیرد که نتیجه عملی آن برای مردم در ارتباط به آرامش و امنیت محسوس باشد، اما متاسفانه روند کاری حکومت وحدت ملی نه تنها درین مسیر حرکت نمیکند که هیچ اعتنایی در پیشنهادات و خواست مردم از خود نشان نمیدهد، سالهاست که بسیاری از شخصیتهای ما «ستون پنجم» دشمن را خطرناکترین جبهه در درون دولت میداند که هم چون موریانه پایههای لرزان حکومت را میبلعد و به سوی نابودی میبرد، سالهاست که مردم ما از وجود فساد گسترده در درون این دولت رنج میبرد و آن را مظاهر حضور تروریستان و رخنه نمودن آنها در درون دولت میداند، اما هیچگوش شنوایی در درون دولت به فریادها لبیک نمیگوید، اینها و دهها مثال برجسته در ارتباط با ندانم کاریهای این حکومت باعث میگردد تا دشمنان قسمخورده مردم باخیال راحت نقشه نابودی مردم ما را بکشد و جلو چشمان همه مردم جهان به اهداف اسلامی مردم ما ریشخند زنند و باز هم تکرار آن را در سر بپرورانند.
طالبان از آغاز پیدایشش تا به امروز، یکی از بزرگترین تهدیدهای امنیتی برای افغانستان، منطقه و جهان بوده است. مخالفت این گروه با دولت اسلامی افغانستان که در یک شرایط استثنایی آغاز گردید توام بوده است با کشتار، ویرانی و نابودی کشور.
اگر از شعارهای صلحخواهانه طالبان که در آغاز پیدایشش آن را سر میدادند بگذریم، به خوبی در مییابیم که طالبان با پشتیبانی حلقات معین در پاکستان، چیزی جز تقویت گروههای تروریستی، کشتار و ویرانی و….. به ملت ما نیاورده است، پشتیبانی این گروه از جریان «القاعده» و در راس آن «بن لادن» کشور ما را در محور توجه جهانیان قرار داد. پس از نابودی برجهای دوقلوی نیویارک، این مردم مظلوم ما بود که در اثر جنایتهای جریان جنایتپیشه طالبان قربانی اعمال آنها گردید و سرزمین ما جولانگاه بسیاری از کشورهای جهان گردید، ارتباط این جریان با گروههای دهشتافگن «القاعده» و دهها گروه تروریستی دیگر «اظهر منالشمس» است، طالبان پس از ادعای ملا عمر به عنوان امیرالمومنین در واقع در راس گروههایی قرار گرفت که داعیه اقامه حکومت به اصطلاح «خلفاء راشدین» را در سر میپرورانید و بدینگونه با تمام گروههای تروریستی که درین مسیر میاندیشیدند، همنوا شد و افغانستان را در محور توجه تمامی گروههای تروریستی قرار داد.
پس از تحولی که در افغانستان به وجود آمد و ملت ما پس از سالها درد و رنج ناشی از حضور گروههای تروریستی، دارای دولت قانونی شد بازهم طالبان با اعمال جنایتکارانه شان مانع استقرار صلح و ثبات در کشور گردید و در همکاری با گروههای تروریستی صدها و هزارها مانع برای ملت ما به وجود آورده است، از قتلهای زنجیرهای که بزرگترین شخصیتهای افغانستان را نشانه گرفتند تا انتحار و انفجار و قتلهای گروهی، از فعالیتهای این جریان تروریستی است.
در زمان حاکمیت رییس جمهور کرزی تلاش وسیعی به خرج داده شد تا شاید این گروه آدمکش را در پروسه صلح بکشاند. این مسئله تا آنجا پیش رفت که آقای کرزی آنها را برادران ناراضی اعلان نمود، اما واکنش این گروه در مقابل کرزی چیزی جزء تشدید خشونت و کشتار، چیز دیگری نبود.
تاسف بارتر اینکه عدهای فکر میکنند که با دادن امتیازهای یک طرفه، میتوانند این گروه دهشتافگن را به پای میز مذاکره بکشانند و از طریق دادن دفتر در کابل به آنها چهره به اصطلاح سیاسی بدهند، واقعیت این است که طالبان نه تمایل به گفتوگو با دولت افغانستان دارند و نه هم برنامهای برای بازکردن دفتر در کابل، اینگونه تبلیغات در رابطه با طالبان چیزی جز افتادن به دام توطئههای پلان شده پاکستانیها، چیزی دیگر نیست. نشست با دکاندارانی به نام طالب در ترکیه نشان داد که ما هر بار در دام میافتیم که پاکستانیها آن را پلانگزاری میکنند و اینک حمله بر انترکانتیننتال نشان داد که خلق نمودن مصروفیتهای کاذب صلحخواهانه پاکستان چیزی جز اغفال دولت افغانستان در حملههای انتحاری و انفجاری چیز دیگری نیست.
اینک دستهای پلید انتحار و انفجار طالبان بار دیگر فاجعه آفرید و این بار بهرغم ساحه کاملاً امنیتتی از طریق ستون پنجمش در آشپزخانه انترکانتیننتال با دهشتافگنی جان بیشتر از چهل تن از وطنداران آگاه وبیدار ما را گرفت و باعث زخمی شدن دهها تن دیگر گردید. چنین حملات وحشیانه در شرایطی صورت میگیرد که سفارت امریکا در کابل با نشر اعلامیهای از برنامه یک حمله احتمالی به هوتلها در شهر کابل خبر میدهد و سوگمندانه برغم این هشدار، سکتورهای امنیتی ما نه تنها هیچگونه عمل پیشگرانه را روی دست نمیگیرند که با ندانمکاریهای شان باعث هارتر شدن تروریستها میگردد و تروریستان را قادر میسازد تا از خلای یک برنامه امنیتی دست به فجیعترین اعمال ضد انسانی و اسلامی بزنند.
جای شکی نیست که چنین اعمال وحشتبار با روح و روان اسلام مخالف بوده و عاملین آن دهشتآفرینانیاند که نه به افغانستان و نه به اسلام و نه هم به انسانیت، ایمان ندارند.
شريف ناصرزاده