آخرین اخباراجتماعافغانستانتحلیلسیاست

صلح را در قوت و وحدت جست‌وجو کنید نه در خیرات دشمن و بیگانه !

بیایید فراتر از هیجان زود گذر فکر کنیم. هیچ یک از رهبران حوزه ضد طالبان نمی‌دانند که این تحولات دراماتیک و سریع استوار بر چیست. آیا امریکا به یک تفاهم بزرگ با
پاکستان رسیده است؟ نمی‌دانیم. آیا هدف این است که با این نمایش زمینه تداوم قدرت یک حلقه خاص برابر شود



صلح یک نیاز ملی است. لبیک به صلح یعنی لبیک به حکم خدا و لبیک به خواسته همه ذرات وجود ما.  اما بیاد باید داشت که آتش‌بس کنونی به معنای صلح نیست.  به نکات ذیل توجه نمایید.

اول:-  ما آگاهی از بحث استراتژیک، منطقوی و دلایل اجماع جهانی مبنی بر این‌که به یک باره‌گی طرفدار آتش‌بس‌اند نداریم. این آتش‌بس هیچ‌ربط به ابتکار رییس جمهور افغانستان ندارد. او سخنگوی این طرح است نه مهندس و مبتکر آن. اگر او مهندس و مبتکر این طرح می‌بود امروز نباید هدایت دوازده ماده‌ای او که گفته بود، طالبان مسلح داخل شهر ها نشوند زیرپا می‌شد. هدایت این بود که اگر طالب می‌خواهد به ساحه دولتی داخل شود باید ثبت نام نماید و سلاح خود را به پوسته‌های دولتی موقتاً تسلم نماید. اما هزاران طالب تا دندان مسلح داخل چندین شهر افغانستان شده‌اند.

دوم:-  فرض بفرمایید طالبان بپذیرند که این آتش‌بس را با مشخص ساختن ساحه کنترول دو طرف تمدید نماید. در آن‌صورت طالبان امروز با طالبان ماه رمضان فرق دارند؛ یعنی امروز بنابر مبهم بودن روش تطبیق آتش‌بس، طالبان توانسته‌اند ساحه کنترول خود را تا پل کوته سنگی کابل  گسترش بدهند در حالی‌که هیچ مامور دولتی اجازه رفتن به ساحات آن‌ها را ندارد و یا کسی تا حال جرات نکرده است که به ساحات آن‌ها سفر کند.

سوم:-  بیایید فراتر از هیجان زود گذر  فکر کنیم. هیچ یک از رهبران حوزه ضد طالبان نمی‌دانند که این تحولات دراماتیک و سریع استوار بر چیست. آیا امریکا به یک تفاهم بزرگ با پاکستان رسیده است؟ نمی‌دانیم. آیا هدف این است که با این نمایش زمینه تداوم قدرت یک حلقه خاص برابر شود؟ نمی‌دانیم.

آیا هدف این است که با این کار روابط پنهان طالب با روس و ایران برهم بریزد؟ نمی‌دانیم.

آیا کشتن ملا فضل‌الله توسط قوای خاص امریکا جزء توافقات پنهانی بود؟ نمی‌دانیم.

آیا سرازیر شدن طالبان به شهرهای زیر سلطه دولت و آن‌هم به صورت منظم واقعاً یک نیت انسانی و نیک است و یا این‌که یک عملیات فریبنده و غافل‌گیر کننده است؟  نمی‌دانیم. اگر خدای ناخواسته این آتش‌بس به هم خورد، آیا دولت توانایی دفاع از شهرهایی را که اکنون به هزاران طالب در آن جابجا شده است، دارد؟ نمی‌دانیم . آیا اگر در صورت شکست این آتش‌بس طالبان در ده‌ها نقطه کابل جنگ را‌ آغاز نمایند و با حمله به سرک میدان هوایی کابل یگانه مسیر مطمئن رفت و آمد رهبری دولت با ولایات را فلج سازند دولت توانایی خنثا سازی ده‌ها حمله در شهر کابل را دارد؟ نمی‌دانیم.

چهارم:-  چرا هیچ یک از شخصیت‌های مهم و مطرح حوزه ضد طالبانی در جریان جزییات این آتش‌بس قرار ندارند؟ نمی‌دانیم.

فرض بفرمایید طالبان این آتش‌بس را تمدید نمایند و در روزهای آینده بیست هزار نفر را داخل کابل سازند، در آن‌صورت سیاست دولت چیست؟ نمی‌دانیم.

پنجم:- چرا در ولایت خوست که کمربند امنیتی آن در اختیار نیروهای مورد حمایت مستقیم سی آی ای یا سازمان اطلاعاتی امریکاست و آن‌ها توانسته‌اند از دخول طالبان مسلح به شهر جلوگیری نمایند، طالبان داخل شده نتوانسته‌اند؟ نمی‌دانیم. شاید در هر شهری‌که طالب داخل شده است در واقع رهبری  امنیتی نظامی آن شهر ضعیف بوده است.

ششم:- وقتی جنرال باجوا به کابل آمد یک ساعت و نیم در  پشت درهای بسته با محمد اشرف غنی ملاقات داشت. درین ملاقات چه بحث شد و چرا چنین سری ومخفی  بود؟ نمی‌دانیم.

هفتم:- چگونه شد که ملا فضل‌الله رهبر طالبان پاکستانی کشته شد و ما نوید کشته شدن او را به پاکستانی‌ها گفتیم و دادیم اما هیچ نوع اعلامیه‌ای به ملت افغانستان ندادند؟ نمی‌دانیم.

هشتم:- جنگجویان عادی طالبان وسایل و هیزم سوخت‌اند. آن‌ها نمی‌دانستند که چرا می‌جنگیدند و حالا نیز نمی‌دانند که چرا آتش‌بس  کرده‌اند. آیا کسی می‌داند که در سطح استراتژیک چه دستانی در کار است؟ نمی‌دانیم.

نهم:-  طالب به هر بهانه و دلیل که داخل روند صلح شود در ظرف کمتر از شش ماه منحل می‌شود و هیچ می‌شود؛ زیرا طالب پیام سیاسی و روایت همه پسند ندارد. قوت طالب در خشنوت و سلاح اوست. چرا آن‌ها یک شبه تن به آتش‌بس دادند در حالی‌که از دید مشروعیت، حکومت حامد کرزی در حالت بهتر قرار داشت. آیا به گفته آقای کرزی صلح و جنگ در جیب دیگران است و ما صرفاً قربانی و بازیچه استیم؟ جای برای تبصره دارد.  این را می‌گذاریم به بحث‌های بعدی.

 

دهم:-  اگر طالبان به آن نواحی شهر کابل که نفرت عمیق در مورد این گروه به دلایل مختلف وجود  دارد، گشت‌زنی کنند و در نتیجه مردم دست به سلاح ببرند و جنگ کنند نیرو های دولتی این جنگ را چگونه خاموش می‌سازند. من اطلاع دارم که مردم با ناامیدی از روش دولت خود تلاش به مسلح شدن و مقاومت‌های مردمی دارند. سیاست و پالسی دولت در ارتباط به درگیری بین مردم و طالب چیست ؟  نیرو های امنیتی چه روشی را در پیش خواهند گرفت ؟ نمی‌دانیم.

یازدهم:- همین اکنون سخن از سه پرچم و سه بیرق  است. بیرق ملی که از آن دولت دفاع می‌کند و حرمت می‌کند. پرچم طالبان که از آن نیز با سلاح حراست می‌شود. استفاده از پرچم مخلوع حکومت مجاهدین نیز به عنوان نماد ضد طالب در حالت گسترش است. سیاست دولت به خاطر آبا و جلوگیری از فروپاشی ملی به اساس خطوط سمتی چیست ؟ نمی‌دانیم .

دوازدهم:- اگر طالبان سر از فردا در کابل قرارگاه های مسلح ایجاد نمایند و دست به تطیق به اصطلاح قانون طالبانی بزنند، دولت چه خواهد کرد؟ نمی‌دانیم.

پس هموطن  متوجه باش که:

همه صلح می‌خواهیم. همه تشنه ثبات استیم . اما این همه گفتن‌های من شامل دشمنان ما نمی‌شود. این خاک ده‌ها بار قربانی ساده اندیشی شده است. تا آن‌زمان که مطمئن نشده‌ایم اعتماد نمی‌کنیم. اعتماد نمی‌کنیم. و اعتماد نمی‌کنیم. ما با آن‌که صلح را استقبال می‌کنیم اما تردیدهای مشروع ما را باید پاسخ بدهند. ما زخم خورده‌ایم. اما نمرده‌ایم.

امرالله صالح رییس پیشین امنیت ملی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا