صلح با طالبان و تجربه کوریای شمالی؛ بایدها و نبایدهای امریکا
این معضل متوالی که طالبان اول مایل به گفتوگو با واشنگتن هستند، در حالی که تمام احزاب دیگر میخواهند طالبان اول با کابل صحبت کنند، مانع مذاکرات صلح به مدت یک دهه شده است، اما راههایی برای متوقف کردن آن بدون این که با خواست طالبان عمل کرده و حکومت افغانستان را غیر مشروع کند، وجود دارد.
تمایل دولت ترامپ به ریسکهای غیرطبیعی ممکن است بهترین فرصت را در دههها برای صلح در شبهجزیره کوریای شمالی ایجاد کند، به رغم لفاظیهای متضاد اخیر از هر دو طرف، موانع فراوانی که هنوز پیش رو است. سوال این است که آیا این شیوه دیپلماتیک دیگر در کجاها موثر خواهد بود؟
افغانستان یک کاندیدای قوی است، چرا؟ مشکلات کوریای شمالی و افغانستان شباهتهای نزدیکی دارد. هریک به بُنبست درگیری رسیده که بعید به نظر میرسد از کانال نظامی حل و فصل شود؛ هریک درگیر تجاوزگران بینالمللی است که میخواهد حصارها را با ایالات متحده ترمیم کنند و هر کدام فرصت کمی دارد. افغانستان عمدتاً مدیون یک آتشبس سه روزه در ماه گذشته است. واشنگتن و دیگران باید ازاین مزیت استفاده کنند. پنج درس از مذاکرات کوریای شمالی نشان میدهد که چگونه یک مخالف را به محور دعوت کنید.
نخست، در حالی که پیونگیانگ و طالبان برای چندین دهه بازیگران سرکش بودهاند، هر دو امیدوارند روزی اعتبار بینالمللی را به دست آورند که به امریکا اهرمی را ارایه میکند. تمایل ترامپ برای شرکت دادن کیم جونگ اون، گزینه آخری را در سطح جهانی افزایش داده است. این کار سرآغازی شد برای به دست آوردن اهدافی که پیونگیانگ نمیتوانست از طریق مقابله به دست آورد.
طالبان نیز این علاقهمندی را برای روابط بهتر با جهان خارج دارد، همانطور که درخواستهای مکرر عمومی برای به رسمیت شناختن یک «دفتر سیاسی» بینالمللی و آسودگی از تحریمهای سازمان ملل متحد بیانگر این مدعا است. پیشنهادی است برای یک شریک مذاکره کننده دوامدار تا گروههای تروریستی مانند القاعده یا دولت اسلامی.
اهرم حضور نظامی امریکا
دوم، مثال کوریای شمالی نشان میدهد که حضور نظامی امریکا اهرمی قوی مذاکره را ارایه میدهد؛ البته در صورتی که مذاکره کنندهگان ایالات متحده مجاز به استفاده از آن باشند. تمایل ترامپ برای بحث در مورد نگرانیهای امنیتی «کیم» و تعلیق فعالیتهای نظامی که برای کوریای شمالی تحریکآمیز به نظر میرسید، کمک کرد تا «کیم» درگیر شود. به همین ترتیب، تعریف هدف طالبان نیز این است که کاهش نیروهای خارجی تامین شود.
اگر واشنگتن تمایل به گفتوگو داشته باشد، این درخواست اهرم مفیدی را فراهم میکند و در نهایت حضور نظامی امریکا را – به عنوان بخشی از یک روند صلح رسمی – و در واکنش به نقاط قوت مهم مانند کاهش مداوم خشونتها، تغییر دهد.
اشرف غنی رییس جمهور افغانستان و مایک پمپئو وزیر امور خارجه امریکا این اهرم را در سخنان خود در ماه جون به طور صریح اظهار داشتند و تأکید کردند که هرگونه مذاکره جدی بنا به ضرورت وضعیت نیروهای خارجی را نیز به بحث میکشاند. این یک علامت مثبت است.
با طرف مقابل مستقیم مذاکره کنید
سوم، مذاکرات مستقیم با پیونگیانگ در اواخر فصل بهار توسط پمپئو – زمانی که رییس سی آی ای بود – مسلماً طی چند هفته به این مسئله شتاب بیشتر داد تا کانالهای غیر مستقیم طی ۱۵ سال گذشته. مذاکرات با طالبان نیازی به شروع در سطح مقام پمپئو ندارد، اما یک کانال مستقیم نیز میتواند هم ایالات متحده را در تواناییاش برای پاسخگویی به منافع امنیتی کلیدی در افغانستان بهبود بخشد و هم شک و تردید وسیع را در افغانستان و منطقه کاهش خواهد داد و این که واشنگتن صادقانه صلح را از طریق مذاکرات دنبال میکند. روزنامه نیویارک تایمز نیز در گزارش اخیرش گفته است که دولت ترامپ چنین کانال مستقیم را تایید کرده است. اگر درست باشد، گامی مهم است.
اعتماد به نفس و حسن نیت را در سطح محلی ایجاد کنید
چهارم، اقدامات جهت ایجاد اعتماد به نفس برای آغاز روند کوریای شمالی بسیار مهم بود. کیم زندانیان امریکایی را رها کرد، یک محل آزمایش اتومی را از بین برد و آزمایشهای موشکی و هستهای را تعلیق کرد. ترامپ نیز تمرینات نظامی را تعلیق کرد و نشان داد که برای اعزام دوباره نیروهای امریکایی آزاد است. چنانچه در بسیاری مذاکرات، این اقدامات اعتمادسازی از لحاظ سیاسی خطرناک و اغلب برگشت پذیر است، اما همچنین میتواند حسن نیت ایجاد کند.
اقدامات اعتمادسازی گذشته با طالبان، از جمله انتقال زندانیان سال ۲۰۱۴ که سرباز «بوی برگدال» را به خانه آورد، تفرقهآمیز بود، اما این اقدامات میتواند به شکاف میان مذاکرات صلح اساسی کمک کند. اکنون، اقدامات احتمالی میتواند شامل باز کردن رسمی دفتر طالبان، لغو تحریمها بر اعضای طالبان که در سالهای پس از سال ۲۰۰۱ نقش قابل توجهی در هراسافکنیها ایفا نکرده است، راههای برای آتشبس اضافی و یا کاهش خشونتها به دنبال آتشبس اخیر باشند.
از راههای موازی برای تمام طرفها استفاده کنید
در اخیر، تاکنون ایالات متحده و کوریای جنوبی تا حد زیادی به کانالهای تکمیلی با پیونگیانگ ادامه دادهاند. «مون جایه این» رییس جمهور کوریای جنوبی – به خاطر تمایل واشنگتن برای درگیر کردن پیونگیانگ به گونه موازی – به طرز چشمگیری در مذاکرات خود پیشرفت کرده است. رییس جمهور غنی برای صلح با طالبان انعطاف پذیری و ابتکار خلاقانهای از خود ارایه کرده است، اما طالبان میخواهند بدانند که آیا ایالات متحده نیز همین طور متعهد است.
این معضل متوالی که طالبان اول مایل به گفتوگو با واشنگتن هستند، در حالی که تمام احزاب دیگر میخواهند طالبان اول با کابل صحبت کنند، مانع مذاکرات صلح به مدت یک دهه شده است، اما راههایی برای متوقف کردن آن بدون این که با خواست طالبان عمل کرده و حکومت افغانستان را غیر مشروع کند، وجود دارد.
مذاکرات بین ایالات متحده و طالبان در حال حاضر میتواند راههای جدیدی را برای مذاکره بین کابل و طالبان در آینده نزدیک نشان دهد.
یک واسطه بیرونی میتواند بلافاصله اجازه مذاکرات نزدیک را میان طرفین فراهم کند و بحثهای مقدماتی مجاز میتواند نمایندگان غیر رسمی را جمع کند تا معلوم شود؛ کی باید در میز مذاکره بنشیند.
نویسنده گان: «جانی ولش» – کارشناس ارشد در امور افغانستان در انستیتوت صلح ایالات متحده امریکا و «کورتنی کوپر» – همکار بینالمللی در شورای روابط خارجی تحت حمایت ایالات متحده امریکا.
منبع: The Hill
برگردان: طاهر مجاب