از تجارت قطریها تا انتقال پولیس سرحدی به وزارت دفاع
مرزهایی که در آن، پول و تریاک بالا و پایین میشود. یکی دو روز گذشته نیز، مسئولیت پولیس سرحدی و مناطق مرزی از وزارت داخله به وزارت دفاع انتقال یافت. انتقالی که به باور برخی منتقدین نظامی و سیاسی، تفاوت چندانی در مناطق مرزی ایجاد نمیکند. اما شاید این انتقال به مسائل پشت پرده بیربط نباشد.
سال گذشته سفیر امارات متحده عربی در حادثهای مشکوک و فجیع، با تیمش در مهمانخانه والی قندهار کشته شد. ضربهای که اماراتیها را برای مدت زیادی از افغانستان دور کرد. اماراتیها به بهانههای مختلف در افغانستان سرمایهگذاری میکردند؛ از ساختن مساجد و مدرسههای دینی تا غیره، اما بعد از این حادثه، تا امروز عزادار ماندهاند. در همان روزها و قبل از آن، تاجرین قطری در هرات و فراه مشغول تفریح و تفرج در کوهپایه های هم مرز ایران بودند، آنها به بهانه شکار پرندگان آمده بودند و با استقبال مقامات محلی نیز مواجه شدند. قطریها بعد از انفجار مشکوک قندهار شروع به گسترش سرمایهگذاریهای مختلف در افغانستان کردند. از ساختمانسازی و شهرکسازی برای معلولین در قصبه و موارد مشابه. چند ماه پیش نیز، دولت عربستان سعودی و کشورهای دیگر عربی قطر را به اتهام حمایت از تروریزم تحریم کردند.
حال افغانستان میدان خیرخواهی قطریها شده است. چندی پیش در فراه نیز قطریها و ایرانیها بر سر فتح تپهای در مرزهای ایران، مثل بازی «بیترینو» چال بالا میکردند. ابتدا ایرانیها فلان قدر پرداختند و سپس قطریها چال را میلیون دلاری بالاتر بردند و بازی را بردند. تپهای که شکارگاه خوبی ست. شکارگاه خوبی برای نشانزنی پرندههای کمیاب در جهان که در بازی خون و قدرت مردم افغانستان، در اولویت دوم قرار داشت. اولویت اول کشتار انسانهاست و هنوز وقت نکردهاند که به پرندگان توجه کنند. اما بلندپروازی قطریها آنها را یافت.
شکار دوم قطریها در فراه، نشانزنی کشور همسایه و تجارتهای پنهانی آنهاست. مرزهایی که میتواند هم بازار تجارت غیرقانونی باشد، هم بازار تجارت استخباراتی. مرزهایی که در آن، پول و تریاک بالا و پایین میشود. یکی دو روز گذشته نیز، مسئولیت نیروهای مرزی و مناطق مرزی از وزارت داخله به وزارت دفاع انتقال یافت. انتقالی که به باور برخی منتقدین نظامی و سیاسی، تفاوت چندانی در مناطق مرزی ایجاد نمیکند. اما شاید این انتقال به مسائل پشت پرده بیربط نباشد. طی سالهای گذشته که رهبری در اختیار وزارت داخله بود، تجارتهای پرسود افغانستان نیز از این مرزها میگذشت و میآمد. حال، دولت میخواهد این معبر پولساز کشور را به سمت دیگری سوق بدهد. وزارت داخله در تقسیمبندیهای دولتی و قدرت، همیشه سهم گروههای خاصی بوده است. گروههایی که فعلاً با دولت مخالف شدهاند. در حال حاضر عواملی در دولت، میخواهند این شاهرگها را دست خودشان بگیرند. طی این یکی دو سال نیز، در تسویه حسابهای شخصی، چندین تن از تاجرین و نخبههای ملی کشور در پروندههای فساد لُچ شدند و بیآبرو. حال پروندهها تکمیلتر شده و عوامل مربوط، به آرزوی دیرینهشان رسیدهاند.
قطریها نیز، در این بازیهای پر دردسر بینصیب نماندند. بعد از «ناکاوت» خونین اماراتیها در قندهار، قطر نقش ناجی و سازنده را در افغانستان بازی میکند. اماراتیها چنان « ناکاوت » شدهاند که مدتهاست جرئت نمیکنند کسی را برای افتتاح و تحویل شهرک معلولین در قصبه، به کابل بفرستند. اما قطریها همچنان ساختمان میسازند و استادیوم فوتبال درست میکنند. در این میان، فشارهایی نیز بر دولت برای نشاندن عوامل نزدیک به خودشان در مرزها وارد میکنند. بازی تازه دولت قطر از طرفی، مردم را در سطوحی شاد میکند. ساخت ساختمانهای کلان برای خانواده شهدای نیروهای امنیتی به قدر کافی محبوبیت دارد. ساخت ورزشگاه برای نسل کوچه و خیابان این سرزمین به اندازه کافی محبوبیت دارد که کسی، به سمت دیگر موضوع فکر نکند.
شخصاً، به این هوش و ذکاوت قطریها آفرین میگویم. حال تاجرین قطری میتوانند با خیالی آسوده، شترهایشان را بار کنند، بیایند و بروند. بیآنکه کسی متوجه شود.
مصطفی هزاره – خبرگزاری دید