برگزیدهتحلیل

کرزی و حکمتیار؛ گزینه‌هایی برای شورای عالی صلح

پروسه صلح به‌عنوان یک ضرورت اجتماعی و یک تاکید شرعی همواره مورد توجه آحاد جامعه بوده و نظام‌هاي سیاسی گذشته و حال با تبعیت از افکار عموم، ایجاد شورای عالی صلح را جزو اولویت‌های سیاسی و آجندای محوری خود شان قرار دادند، اما آنچه این نهاد ملی را به یک کنایه استفهامی و پرسش جدی مواجه ساخته، عدم دستاوردهای عملی و عدم تحقق کوچک‌ترین آرمان و آرزوی این مجمع بزرگ ملی و پرهزینه بوده است. اگرچه آسیب‌شناسان، عدم انطباق ترکیب و ساختار شورا را با واقعیت‌های موجود، ناکارآمد می‌پندارند.

اکنون افكار عموم منتظر اینست که بعد از درگذشت پیر سید احمد گیلانی، چه‌كسى جایگزين آن خواهد شد؟ گروهى براين باورند كه دو چهره مهم سياسى مي‌توانند اين خلاء‌ را پر كنند. حامد کرزی، رییس‌جمهور پیشین کشور و گلبدین حکمتیار، که قرار است به ریاست این شورا انتخاب شوند. در این رابطه، چند نکته را باید یادآور شد:

الف: حامد کرزی، از جمله موسسین نظام نوین افغانستان است که بیش از یک دهه حکمرانی، توانست به‌عنوان یک چهره‌ی همه‌پذیر در محیط سیاسی-اجتماعی افغانستان تبارز کند.

ب: وی در راستای رسیدن به صلح و تثبیت حاکمیت ملی، تمامی تلاش و توان را خود را به کار بست و حتی با از دست‌دادن برادرش، باز هم طالبان را«برادر» خطاب کرد، تا بدین‌وسیله تمامی جریانات و طرف‌های درگیر را به‌عنوان«افغان» در حاکمیت ملی شریک سازند. در نتیجه، کرزی به‌عنوان یک شخصیت ملی، با نقش‌آفرینی‌های کاریزماتیک خود توانست جامعه پرتنش و پراکنده افغانستان را حول یک محور، جمع نماید. لذا مطرح‌ساختن ریاست شورای عالی صلح، برای شخصیتی که هم موسس نظام موجود است و هم به‌عنوان یک زعیم ملی شناخته می‌شود، با وجهه و جایگاه کلان وی، مناسبت چندانی نداشته و در شرایط فعلی برای ایشان، زعیم ملی‌بودن بهتر از اینست که ریاست شورای عالی صلح را عهده‌دار شود. در آن سوی دیگر، گلبدین حکمتیار هم یکی از رهبران نام‌آشنای جهادی است که طی چندین دهه، به‌صورت‌های مختلف در بدنه‌ی سیاسی کشور، پایگاه و جایگاه داشته است. وی در دوران جهاد از رهبران نام‌آور بود و در دوران مقاومت نیز منافع علياى كشور را بر رقابت‌هاى شخصى و گروهى خودش ترجيح داده و در صف مقاومت پيوست.

آقای حکمتیار پس از استقرار نظام دموکراسی، در مقابل نظام ايستاد و علم مخالفت بلند کرد. با ورود گلبدین حکمتیار در روند صلح، به‌عنوان یک رهبر جهادی تاثیرگذار و یکی از طرف‌های عمده درگیری، تا حد زیادی فرصت مطلوب را برای حل منازعات کنونی، رقم خواهد زد. حضور ایشان در پروسه‌ی صلح، از یک‌سو، نقطه‌ی عطف جهت ختم بحران و تولید صلح و آرامش برای جامعه، به حساب می‌آید و از سوی دیگر، تحکیم پایه‌های سیاسی کشور و ختم اتهام از ناکارآمدی شورای عالی صلح را سبب می‌شود.

اکنون که ریاست جمهوری افغانستان پروسه صلح را به‌عنوان یکی از اولویت‌های کاری خود قرار داده است، گزینش حکمتیار می‌تواند مخالفت علیه نظام را کاهش داده و موجب تشویق سایر مخالفین مسلح به روند صلح و تثبیت حاکمیت شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا