آسیبپذیری مهاجران در ایران؛ به مشکلات از ریشه رسیدگی کنید!
دست کم با مبارزه جدی علیه دار و دستههای قاچاق انسان در ولایات مرزی کشور با ایران، میتوان جلو بروز بیشتر رخدادهای این چنینی را گرفت.
هنوز چیزی بیشتر از یک ماه از غرق شدن مهاجران افغانستانی در مرز با ایران نگذشته که خبر میرسد سه شهروند ما در یک موتر میسوزد و چهار تن دیگر زخمی بر میدارد.
به دنبال رویداد در آتش سوختن مهاجران ما در ایران، وزارت خارجه اعلامیه داد که این رویداد را به گونه جدی بررسی میکند و پیرو آن به سفیر کشور در تهران نیز دستور داده که شخصا این موضوع را پیگیری کند.
اما این گونه قضایا همواره دو بعد دارد. ۱ بعد خارجی و ۲ بعد داخلی.
۱ – بعد خارجی
ایران از سال ۱۳۵۷ خورشیدی که همزمان است با کودتای کمونستی در کشور میزبان مهاجران افغانستان بوده است. درصدی درشتی از مهاجران نیز از راههای غیر قانونی و قاچاقی وارد این کشور میشوند و بدون مدارک هویتی در آن زندگی میکنند. مهاجران افغانستانی در ایران طبقه کارگر ساده بوده و خیلی گسترده بازار کار آن کشور را اشغال میکنند. هرچند که طبقه سرمایه دار در ایران از کارگر افغانستانی خوش است، معکوس آن طبقه متوسط ایرانی از «افغانی جماعت» نفرت دارد؛ چون فرصتهای شغلی آنان را بدون بیمه صحی، بیمه امنیتی و با دستمزد کمتر میرباید. زمانی که مهاجر به صورت غیر قانونی وارد کشور دوم شود و تازه بازار کاری آن را نیز به صورت غیر قانونی اشغال کند، طبیعی است که با استقبال و «خوش آمدید» از او پذیرایی نخواهد شد. ایران نیز همانند تمام کشورهای دیگر، با مهاجران غیر قانونی برخورد خشن میکند و از بعد دیپلماسی این رفتار پولیس ایران با مهاجران افغانستانی در دایره حاکمیت ملی تعریف و توجیه میشود. از ایران انتظار نمیرود که با اتباع غیر قانونی افغانستان در آن کشور همانند اتباع خودش برخورد داشته باشد.
۲ – بعد داخلی
اما مهمترین بخش این مثنوی هفتادمن کاغذ، داخلی است و باید در داخل کشور بررسی، ریشهیابی و درمان شود؛ چه زمانی که در کشور کار نیست، امنیت نیست، قتل و غارت و فقر بیداد میکند و بازار قاچاق انسان نیز پر رونق است، از این دست قضایا نیز همواره رخ خواهد داد.
به لطف رسانههای اجتماعی، چنین قضایایی امروزه مکتوم نمانده و همگانی میشود که تبعاً نهادهای مسئول را وادار به موضع گیری مینماید، اما بررسی این قضیه و قضایای مشابه دیگر نه میتواند دردی از مهاجران درمان کند و نه به سریال اینگونه رخدادها نقطه پایان بگذارد.
مهاجران افغانستانی تنها در ایران نیست که با مشکلات جدی مواجه هستند، در کشورهای دیگر نیز آنان با خشونت مواجه بوده و نیاز است که مشکلات آنان از ریشه خنثی شود.
دست کم با مبارزه جدی علیه دار و دستههای قاچاق انسان در ولایات مرزی کشور با ایران، میتوان جلو بروز بیشتر رخدادهای این چنینی را گرفت.
قاچاق انسان در نفس خود غیر انسانی است، اما رفتار قاچاق بران در مرزها با کارجویان و مهاجران افغانستان، در نوع خود بدترین نوع رفتار با آدمی بوده و باید جلو آن گرفته شود.
خطری که مهاجران را از ناحیه قاچاق بران تهدید میکند باید جدی گرفته شود؛ چه این گروههای قاچاق مثلا ۱۶ یا ۲۰ مهاجر را در موتری که ظرفیت حمل ۶ سواری را دارد، سوار میکنند و طبیعی است که در کوره راهها و دشت و درههای مرزی فجایع رخ داد.
پس اگر واقعاً باید به مشکلات مهاجران رسیدگی شود، باید از مبارزه با قاچاق بران انسان در ولایت نیمروز آغاز شود، امنیت بهتر گردد و زمینه کار در داخل کشور فراهم گردد، تا در آینده از سفرهای قاچاقی جوانان کشور به صورت غیر قانونی به کشورهای همسایه جلوگیری شده و تراژدیهای آنچنانی رخ ندهد.