آیا انسان در جهان هستی تنهاست؟
انسان تا کنون پیامهای بسیاری به دوردستهای کیهان فرستاده است. وقتی از دوردستها صحبت میکنیم مقصودمان واقعاً جایی در دوردست هاست. به حدی دور که مدت زمان لازم برای رسیدن پیام به آنجا، از تمام تاریخ تمدن انسان بر روی زمین طولانیتر است.
از نگاه ناظران باستانی، تمام جهان هستی شامل زمین مسطحی بود که سقفی از ستارگان در بالای آن قرار داشت. احتمالاً از زمانی که بشر دریافت که خورشید، خود یک ستاره است، این ایده شکل گرفت که چه بسا ستارگان بالای سر ما هر کدام خود خورشیدی برای سیارات مسکونی دیگر باشند. آنچه که انسان را بیش از هر چیز به حیرت وا میدارد این است که فهم امروزین ما از ابعاد کیهان چندان عقبه تاریخی ندارد. تا همین ۹۵ سال پیش، یعنی تا سال ۱۹۲۳ میلادی بشر بر این باور بود که تمام جهان هستی تنها از کهکشان راه شیری درست شده است. این ادوین هابل کیهان شناس بود که نشان داد آندرومدا بر خلاف تصور آن زمان، درون کهکشان راه شیری نیست و بلکه جایی آن بیرون و میلیونها سال نوری دور از کهکشان ما قرار دارد. امروزه ما با وجود تلسکوپهای فضایی و رادیوتلسکوپها بخشهایی از کیهان را رصد میکنیم که پیش از اینها بشرهیچ شناخت و درکی از آن نداشت. کیهان شناخته شده در زمانه ما به مراتب بزرگتر از آن است که گالیله و نیوتن و کپلر و کپرنیک تصور میکردند. امروزه دانشمندان قطر جهان قابل مشاهده را حدود ۹۳ میلیارد سال نوری تخمین میزنند. جهانی که به گفته آنها حدود چهارده میلیارد سال پیش آغاز شده، در حال انبساط است و صدها میلیارد کهکشان دارد. استیون هاوکینگ بر این باور بود که در عالمی با بیش از ۱۰۰ میلیارد کهکشان، که در هر یک از آنها صدها میلیون ستاره وجود دارد بعید است زمین تنها جایی باشد که در آن موجودات زنده پدیدار شدهاند. امروزه کیهان شناسان نه تنها در پی کشف رمز و راز کیهان وچگونگی پیدایش جهاناند بلکه با یک پرسش بنیادین مواجهاند که در حیطه اخترزیستشناسی Astrobiology قرار میگیرد. آیا در بین صدها میلیارد کهکشان و ساختارهای عظیم کیهانی، جایی اثری از حیات پیدا خواهد شد؟ آیا ما تنها موجوداتی هستیم که تصادفاً گوشهای در این کیهان پهناورظاهر شدهایم و میتوانیم چنین سوالاتی را بپرسیم؟ آرتور سی کلارک نویسنده بریتانیایی داستانهای علمی-تخیلی جایی گفته بود:«دو حالت وجود دارد. یا ما در این گیتی تنهاییم یا تنها نیستیم. هر دو به یک اندازه ترسناک است».
تلاش برای برقراری تماس یک طرفه
ارتباط احتمالی با بیگانگان فضایی نظیر هر تماس دیگری دو سو دارد: گیرنده و فرستنده. لیکن انسان تا کنون هیچ پیامی که دال بر وجود موجودات هوشمند فرازمینی باشد دریافت نکرده است. تنها سیگنال مشکوک، سیگنال فضایی مرموز و ناشناخته WOW بود که منشاء آن هم پس از چهار دهه رمزگشایی شد. با مطالعات دانشمندان در سالهای اخیر مشخص شد که این سیگنال دریافتی، سیگنال ایجاد شده توسط یک دنبالهدار بوده است و نه پیام ارسالی از یک حیات هوشمند فرازمینی. با این تفاسیر ظاهراً بشر با پیشرفت تکنالوژی به تدریج به این ایده رسیده که خود برای ایجاد ارتباط با بیگانگان فضایی احتمالی پیش قدم شود. کیهان شناسان میدانند که اگر حیات هوشمند فرازمینی وجود داشته باشد لااقل این نزدیکیها و در منظومه شمسی خبری از آن نیست و ما احتمالاً در محلهای متروکه و بدون همسایه در فضا زندگی میکنیم. این بدان معنی نیست که جایی در ماه یا مریخ نشانههایی از حیات پیدا نخواهد شد اما مقصود ما در اینجا از حیات فرازمینی، موجودات هوشمند و تمدنهای فرازمینی است و نه به عنوان مثال حیات باکتریایی.
پیامهای بشر برای بیگانگان فرازمینی ارسال پیام برای بیگانگان فضایی موضوع تازهای نیست. بشر از حدود ۷۰ سال پیش به این سو به شکلی غیرعامدانه در حال ارسال سیگنالهای رادیویی و تلویزیونی به فضا بوده است. به عبارت دیگر کرهای پر از سیگنالهای رادیویی و تصاویر تلویزیونی با شعاع بیش از ۷۰ سال نوری زمین را احاطه کرده و همچنان با آهنگ یک سال نوری در حال رشد است. تا حدود ۳۰ سال آینده، این کره هر جامعه احتمالی از موجودات هوشمند فرازمینی در فاصله ۱۰۰ سال نوری از زمین را پوشش خواهد داد. تمدنهای فرازمینی اگر وجود داشته باشند خواهند توانست به آثار گفتاری و تصویری و صوتی ما دسترسی پیدا کرده و زندگی روزمره ما را بررسی کنند. البته سیگنالهای رادیویی و تلویزیونی تنها پیامهایی نیستند که از ما به دست تمدنهای احتمالی هوشمند در کیهان میرسند. فضاپیماهای پایونیر۱۰ و ۱۱ که منظومه شمسی را ترک کردهاند الواحی به همراه دارند که بر آن طرحی از مرد و زن، از اتوم هایدروجن و همچنین از موقعیت زمین و خورشید نقش بسته است. اگر یک موجود هوشمند فرازمینی به صورت اتفاقی این الواح را در نقطهای دور در فضا پیدا کند یک نمودار تصویری خواهد یافت که نشان میدهد ما در کجای عالم هستیم. ماموریتهای پایونیر تنها سازههای دست بشر نیستند که به فضاهای دوردست فرستاده شده و پیام انسان برای تمدنهای بیگانه فضایی را همراه خود دارند. هر دو فضاپیمای وییجر Voyager ، لوحی را حمل میکنند که در آن هم نشانی جایگاه زمین در منظومه شمسی و کهکشان راه شیری را میتوان یافت و هم صدای رعد و برق و یا صدای برخورد امواج به ساحل وهم گزیدهای از موسیقی ملل. با گذشت چهار دهه از پرتاب دو کاوشگر وییجر ۱ و ۲ این دو منظومه شمسی را ترک کردهاند و اینک وییجر ۱ چیزی حدود ۲۱ میلیارد کیلومتر از زمین دور شده است. (برای به دست آوردن درک بهتر از این فاصله کافیست تصور کنیم که فاصله میان زمین و پلوتو چیزی در حدود ۵ میلیارد کیلومتر است.) اعجاب آور ترین دادههایی که بر روی صفحه طلایی وویجر ضبط شده اما شاید پیامهایی با محتوای درود و تهنیت به بیگانگان فضایی باشد. پیامهایی کوتاه در ۵۵ زبان مختلف که زبان فارسی را نیز شامل میشود. پیامی با شعر سعدی که در وبسایت ناسا قابل شنیدن است.
بیدار کردن شیر خفته
انسان تا کنون پیامهای بسیاری به دوردستهای کیهان فرستاده است. وقتی از دوردستها صحبت میکنیم مقصودمان واقعاً جایی در دوردست هاست. به حدی دور که مدت زمان لازم برای رسیدن پیام به آنجا، از تمام تاریخ تمدن انسان بر روی زمین طولانیتر است. برای مثال پیام آرسیبو که در ۱۶ نوامبر ۱۹۷۴ و به صورت سیگنالهای رادیویی از رصدخانه آرسیبو به فضا ارسال شد پیامی با محتوای پیچیده بود که توسط دو اخترفیزیکدان مشهور یعنی فرانک دریک Frank Drake و کارل سیگن Carl Sagan نوشته شد. مقصد این پیام نیز جایی در خوشه ستارهای کروی مسیه ۱۳ (M13) واقع در صورت فلکی هرکول تعیین شده بود که چیزی در حدود ۲۵ هزار سال نوری از زمین فاصله دارد. خوشهای با بیش از ۳۰۰ هزار ستاره که به باور بسیاری از ستاره شناسان چه بسا بخت وجود حیات در آن نیز وجود داشته باشد. اگر تمدنهای فرازمینی هوشمندی این پیام را دریافت و رمزگشایی کنند اطلاعات بسیاری درباره زندگی ما بر روی زمین به دست خواهند آورد. ازعدد اتومی عناصر تشکیل دهنده DNA گرفته تا جمعیت زمین و از همه مهم تر: آدرس زمین در کیهان. مسدلهای که نگرانی برخی از دانشمندان را نیز برانگیخته است. بسیاری نگرانند که شاید پیام ارسالی ما نجوایی باشد که شیر خفته را بیدار کند و از کجا معلوم که یک تمدن فرازمینی ویرانگر، برای غارت و نابودی حیات روی زمین به سراغ مان نیاید؟ مارتین رایل Martin Ryle و تعداد دیگری از ستاره شناسان این نگرانی را به سطح اتحادیه بینالمللی اخترشناسی IAU کشانده و خواستار آن شدهاند که ارسال پیامهایی ازاین دست متوقف شود. استیون هاوکینگ حدود ۸ سال پیش گفته بود «اگر موجودات فضایی به دیدار ما بیایند به نظر من پیامد آن مانند کشف قاره امریکا توسط کریستف کلمب خواهد بود. میدانید که نتیجه این سفر برای بومیان امریکا چندان مطلوب نبود.» با این وجود برخی دیگر از دانشمندان چنین نگرانیهایی را موجه نمیدانند و بر این باورند که فاصله مسیه ۱۳ تا زمین به قدری زیاد است که حتی به فرض وجود تمدنهای فوق پیشرفته و در عین حال نابودگر و یا بی رحم، باز هم خطری زمین را تهدید نخواهد کرد.