آیینه کربلا
ویژه محرم-بخش پانزدهم- رضا محمدی- شاعر
در ین مرثیه که از متفاوتترین و برجسته ترین مراثی کربلاست، او با روایتی متفاوت و پرسش و پاسخهای کوتاه، سعی کرده جزئیات حادثه کربلا را به شیوه ذاکران و روضه خوانان شرح بدهد
محمدعلی گلشن مشهور به قاآنی ملک الشعرای قاجار و از سرآمدان چکامه سرایی پارسی ست. او در دوران حضیض شعر فارسی که شعر از میان نخبگان به کوچه و بازار آمده بود و شعرهای عوام پسند و سطحی، تبدیل به ذوق عمومی شده بود، سربلند کرد و توانست این ذوق فراگیر را بشکند. بسیاری معتقدند اگر او در زمان و زمانهای دیگر متولد شده بود، با شاعران درجه یک، همتراز بود. اگر چه هنوز هم بعضی از استادان ادبیات مثل رهنورد زریاب او را از جمله برترین شاعران میدانند. دایره وسیع واژگانی و ریتم پر ضرباهنگ و تصویرسازیهای او بیمانند است. او زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسوی را به خوبی میدانست و در فلسفه و ریاضیات هم استاد بود. دیوان اشعار او بالغ بر بیست هزار بیت است و همچنین، کتابی به نام پریشان به نثر در سبک گلستان سعدی نوشت که نمونه بارز نثر فارسی در دوره قاجار است.
در ین مرثیه که از متفاوتترین و برجسته ترین مراثی کربلاست، او با روایتی متفاوت و پرسش و پاسخهای کوتاه، سعی کرده جزئیات حادثه کربلا را به شیوه ذاکران و روضه خوانان شرح بدهد. چون شعر درین دوره، نقل کوچه و بازار و محافل عوام بوده، او روایت ساده و عام پسند را برگزیده که در همان سیاق قابل فهم، شکلی متفاوت داشته باشد و وارد عمق ماجرا و نشانه بخشی به معانی دیگر داستان نشده است. شعر با سوالی درباره باران آغاز میشود، اما بارانی که خونین است و دو راوی بینام، حکایت این باران و بعد دلایل آن را چون گفتوگوی یک نمایشنامه با هم باز میگویند. این شعر از جانبی جزو اولین تلاشها برای مدرن سازی شعر فارسی یا نزدیک ساختن آن به شعر اروپاییست که پر از دیالوگ و آمیخته به نمایش اَست.
در مصیبت فخرالثقلین حضرت اباعبدالله الحسین:
بارد چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز و شب! چرا؟
از غم! کدام غم؟ غم سلطان اولیا
نامش که بد؟ حسین! ز نژاد که؟ از علی
مامش که بود؟ فاطمه، جدش که؟ مصطفی!
چون شد؟ شهید شد! به کجا؟ دشت ماریه
کی؟ عاشر محرم، پنهان؟ نه برملا
شب کشته شد؟ نه روز، چه هنگام؟ وقت ظهر
شد از گلو بریده سرش؟ نی نی از قفا
سیراب کشته شد؟ نه! کس آبش نداد؟ داد!
که شمر از چه چشمه؟ ز سرچشمهٔ فنا
مظلوم شد شهید؟ بلی، جرم داشت؟ نه
کارش چه بد؟ هدایت، یارش که بد؟ خدا
این ظلم را که کرد؟ یزید! این یزید کیست؟
زاولاد هند، از چه کس؟ از نطفهٔ زنا!
خود کرد این عمل؟ نه! فرستاد نامهای
نزد که؟ نزد زادهٔ مرجانهٔ دغا
ابن زیاد زادهٔ مرجانه بد؟ نعم!
از گفتهٔ یزید تخلف نکرد؟ لا
این نابکار کشت حسین را به دست خویش؟
نه او روانه کرد سپه سوی کربلا
میر سپه که بد؟عمرسعد! او برید؟
حلق عزیز فاطمه نه شمر بیحیا
خنجر برید حنجر او را نکرد شرم
کرد از چه پس برید؟ نپذرفت ازو قضا
بهر چه؟ بهر آن که شود خلق را شفیع
شرط شفاعتش چه بود؟ نوحه و بکا!
کس کشته شد هم از پسرانش؟ بلی دو تن
دیگر که نه برادر دیگر که اقربا
دیگر پسر نداشت؟ چرا داشت آن که بود
سجاد چون بد او به غم و رنج مبتلا
ماند او به کربلای پدر؟ نی !به شام رفت
با عز و احتشام؟ نه ! با ذلت و عنا
تنها؟ نه ! با زنان حرم؛ نامشان چه بود؟
زینب سکینه فاطمه کلثوم بینوا
بر تن لباس داشت؟ بلی! گرد رهگذار
بر سر عمامه داشت؟ بلی !چوب اشقیا
بیمار بد؟ بلی چه دوا داشت؟ اشک چشم
بعد از دوا غذاش چه بد؟ خون دل غذا
کس بود همرهش؟ بلی اطفال بیپدر
دیگر که بود؟ تب !که نمی گشت ازو جدا
از زینب و زنان چه به جا مانده بد؟ دو چیز
طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا
گبر این ستم کند؟ نه! یهود و مجوس؟ نه!
هندو؟ نه! بتپرست؟ نه! فریاد ازین جفا
قاآنی است قایل این شعرها بلی
خواهد چه؟ رحمت! ازکه؟ ز حق! کی؟ صف جزا!