اجماع سیاسی در انتخابات، بحران موجوده را مهار میکند
مهار هر نوع بحران سیاسی که در پی انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها ایجاد شود، نهایت دشوار خواهد بود. بنابراین لازم است که سران حکومت و چهرههای مؤثر سیاسی از همین حالا روی بعد سیاسی انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها کار کنند.
جامعه جهانی خواستار برگزاری انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها است. برای جامعه جهانی غیر از برگزاری انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها گزینه دیگری وجود ندارد.
جامعه جهانی به حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان ادامه میدهد. هدف جامعه جهانی حمایت از نهاد دولت است تا اینجا بار دیگر به پایگاه گروههای تروریستی بدل نشود. جامعه جهانی در اینجا به متحدان داخلی نیاز دارد؛ به متحدانی که مشروعیتشان را از انتخابات گرفته باشند. اینجا باید پارلمان، شورایهای ولایتی و شوراهای ولسوالیهایی سر کار باشد که مشروعیتشان را از رای شهروندان گرفته باشند. اگر چنین نباشد، برای جامعه جهانی دشوار است که دولت افغانستان را متحد خود بداند.
علاوه بر این، انتخابات با هویت نظام سیاسی پس از «بن» افغانستان گره خورده است. حکومتها و گروههای قدرت در افغانستان پیش از نشست بن، ادعا میکردند که مشروعیتشان را از مذهب، قوم، گروه، تنظیم و ایدیولوژی معین میگیرند. اما در افغانستان پس از بن، نماینده پارلمان، رییس جمهور، نماینده شورای محلی و سناتور مشروعیتش را از انتخابات میگیرد. در افغانستان پس از بن، رأی شهروندان منبع مشروعیتبخش دانسته شد، نه قوم، مذهب و ایدیولوژی. رأی شهروندان هم در انتخاباتهای پارلمانی، شوراهای ولایتی، شوراهای ولسوالیها و انتخابات ریاست جمهوری، تحقق خارجی مییابد یا از قوه به فعل بدل میشود.
در تقریباً چهار سالی که از عمر حکومت وحدت ملی میگذرد، انتخابات پارلمانی برگزار نشد. در حکومت کرزی، انتخابات شوراهای ولسوالیها برگزار نشد و به همین دلیل مشروعیت انتخاباتی نهادهای دولتی ناقص ماند. حکومت وحدت ملی تعهد کرده بود که از طریق برگزاری جرگه قانون اساسی به سمت تازه تشکیل شده مجری امور(ریاست اجرایی)، وجاهت قانونی میبخشد و آن را در قانون اساسی جا میدهد، اما این امر تحقق نیافت. حکومت وحدت ملی در اعاده مشروعیت انتخاباتی و قانونی نهادها شکست خورده است.
اما حالا، هم حوصله جامعه جهانی سر رفته است و هم حوصله مردم افغانستان. راه دیگری غیر از برگزاری انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها و اعاده مشروعیت انتخاباتی نهادها نیست. اما هر انتخاباتی در کنار ابعاد قانونی و تخنیکی، یک بعد سیاسی هم دارد. روشن است که به دلیل ناامنی و مشکلهای دیگر، رفع کامل خلاهای تخنیکی و امنیتی برای برگزاری انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها ممکن نیست. بنابراین بعد سیاسی انتخابات اهمیت پیدا میکند. باید بر مدیریت بعد سیاسی انتخابات توجه جدی صورت گیرد. از آن جایی که میزان مشارکت هم در انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها کم خواهد بود، به اهمیت بعد سیاسی انتخابات بیشتر پی میبریم.
انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها به دلیل برگزاری ناقص انتخاباتهای گذشته و نارضایتی گسترده مردم از کارکردهای پارلمان کنونی، با میزان مشارکت کمتر برگزار خواهد شد. بنابراین بسیار ضروری است که رییس جمهور، رییس اجرایی، سیاسیون مطرح و جریانهای مؤثر سیاسی روی بعد سیاسی انتخابات توافق کنند. باید روی نحوه نظارت از کمیسیون مستقل انتخابات، ترکیب پارلمان آینده، شمار حوزههای رأیگیری و مسایل دیگری که بعد سیاسی دارد، اجماع حاصل شود تا در فردای اعلام نتایج انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها این نتایج زیر سوال نرود.
انتخابات پارلمانی سال ۱۳۸۹ تجربه تلخی بود و افغانستان دیگر حوصله تکرار آن تجربه را ندارد. نه پایههای سیاسی حکومت وحدت ملی به اندازه پایههای حکومت کرزی وسیع است و نه مثل آن زمان در مورد افغانستان اجماع جهانی و منطقهای وجود دارد. مهار هر نوع بحران سیاسی که در پی انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها ایجاد شود، نهایت دشوار خواهد بود. بنابراین لازم است که سران حکومت و چهرههای مؤثر سیاسی از همین حالا روی بعد سیاسی انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها کار کنند.
اختر سهیل – خبرگزاری دید