استراتژی خطرناک ترکیه در قبال افغانستان
ترکیه ممکن است به همان اندازه که مشکلات را برطرف میکند، ایجاد نیز کند. اردوغان سیاست خارجی مبهمی را پیش میبرد که همیشه با منافع غرب مطابقت ندارد
منبع: Heritage Foundation
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
افغانستان قبرستان امپراتوریها نیست، بلکه چهارراه آن است. این امر در عصر رقابت قدرتهای بزرگ نیز درست است.
خروج ناگهانی جو بایدن رییس جمهور ایالات متحده از افغانستان نه تنها راه را برای بازگشت طالبان هموار کرد، بلکه زمینه را برای سایر ملتها نیز مساعد ساخت تا نفوذ خود را تعمیق بخشند. توجهات روی نقش چین، ایران و روسیه است. اما یک سئوال کلیدی این خواهد بود که ترکیه چه خواهد کرد؟
رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه به تازگی اعلان کرد که برخلاف سایر اعضای ناتو، انقره حضور دیپلماتیک خود را در کابل حفظ میکند.
انقره همچنان در نظر دارد میدانهوایی کابل را مدیریت کند. در واقع، انقره پیش از خروج ناگهانی متحدان، توافق کرده تا میدانهوایی را مدیریت کند. چهار روز قبل از آنکه آخرین نظامی امریکا افغانستان را ترک کند، میدانهوایی کابل محور نخستین گفتوگوها بین ترکیه و طالبان بود.
مقامات ترکیه به تازگی گفتند که انقره میدانهوایی را مدیریت نمیکند مگر اینکه طالبان با حضور نیروهای امنیتی ترک موافقت کنند. شاید پذیرفتن این شرایط برای طالبان دشوار باشد، اما احتمالاً این کار را خواهند کرد. اگر این توافق صورت گیرد، دو طرف برای مدیریت دروازه افغانستان به سوی جهان به یکدیگر وابسته میشوند.
بر بنیاد گزارشها، اردوغان در نظر دارد توافقنامه همکاری امنیتی شبیه توافقنامه انقره-تریپولی را با طا-لبان امضا کند. توافقنامه انقره-تریپولی به اردوغان اجازه داد تا غرب لیبیا را زیر کنترول ارتش خود در آورد و به طور فزایندهای نفوذ ترکیه را افزایش دهد.
اردوغان در مصاحبهای با دیلی صباح گفت: «من نمیتوانم بگویم که انجام توافقی همانند لیبیا دور از ذهن است. اگر بتوانیم یک طرف گفتوگوکننده بیابیم، میتوانیم چنین توافق مشابهی انجام دهیم».
چرا اردوغان، در جایی که بایدن میترسد، میخواهد قدم بگذارد؟
انقره نفوذ بر افغانستان را عامل کلیدی برای گسترش اقتصاد و سیاست خود در آسیای میانه میبیند.
انقره همچنان میخواهد از بروز مشکل پیش از وقوع آن، جلوگیری کند. ترکیه در حال حاضر میزبان ۱.۷ میلیون پناهجوی سوریه است. بیثباتی در افغانستان میتواند موجی بزرگ از مهاجرت دیگر را ایجاد کند. جلوگیری از وقوع سونامی بشری دیگر میتواند اردوغان را کمک زیادی کند و حسن نیت آن را در اروپای غربی افزایش دهد.
اردوغان همچنین ممکن خود را به عنوان میانجی بین ناتو و بازیگران دخیل در خاک افغانستان ببیند؛ کسی که میتواند در مورد برخی منافع امریکا – مانند خروج شهروندان، دوستان و متحدان – با طالبان مذاکره کند، بدون اینکه واشنگتن مستقیماً با طالبان در تعامل شود.
با این حال، هنوز هم خطرات واقعی برای ترکیه و ایالات متحده وجود دارد. طالبان جدید شباهت زیادی به طالبان قبلی دارد و انقره ممکن است با یک شریک منفور تنها بماند. علاوه بر این، ترکیه ممکن است به همان اندازه که مشکلات را برطرف میکند، ایجاد نیز کند. اردوغان سیاست خارجی مبهمی را پیش میبرد که همیشه با منافع غرب مطابقت ندارد. با وجود پایبندی ترکیه به ناتو، اردوغان روابط متعادل خود را با روسیه و چین گسترش داده است.
آنچه میتوان در همکاری ترکیه و ایالات متحده به دست آورد، احتمالاً برای هر دو ملت اندک، اما مفید باشد – به ویژه برای اردوغان جهت مهار خطرات در افغانستان. این راهی است که انقره و واشنگتن باید در لیبیا میداشتند، اما نداشتند. با این حال، آیا هر دو میتوانند از اشتباهات خود درس بگیرند؟