استعفاهای حکومتی؛ اخراج یا جابهجایی؟
پُست سمبولیک او نیز کارایی چندانی نداشت، به صورتی که او در طی این چند سال در کنار مشاوران سمبولیک دیگر، نتوانست دفتر کاری در محوطه ارگ بیابد.
فرخنده زهرا نادری مشاور امور سازمان ملل ریاست جمهوری از سمتش استعفا داد.
او فرزند سید منصور نادری از نزدیکان سابق رییس جمهور و از چهرههای پس زده تیم جدید ریاست جمهوری است. چندی پیش فرزند دیگر سید منصور نادری، سعادت منصور نادری از وزارت شهرسازی و مسکن استعفا داد.
فرخنده به عنوان آخرین پایه لرزان خاندان نادری به راحتی فرو ریخت و آخرین پل ارتباطی آنها با حکومت بود.
در استعفای فرخنده زهرا نادری مواردی موجود است که نمیتوان به سادهگی از آن گذشت. مورد اول؛ میتواند فشار گروههای مذهبی برای گفتوگوهای صلح برای برکناری فرخنده و امثال او باشد. او نسبت به سایر جوانان و زنان در رتبههای بالای حکومتی، بیپرواتر و آزادتر بود.
مورد دوم نیز به سمبولیک بودن او در کنار صدها مشاور دیگر ریاست جمهوری ارتباط دارد. او علیرغم تلاشهای فراوان در چند سال گذشته برای نشان دادن روابط با نسل امروز، نتوانست وجههای در تیم جوان رییس جمهور داشته باشد. در کشاکش نبردها میان افراد به اصطلاح جوان ریاست جمهوری، از جمله نادر نادری، هارون چخانسوری، حمدالله محب، داکتر فاضل فضلی، شاهزمان میوندی و حتا شاهحسین مرتضوی که قرار است مسئولیت تکت انتخاباتی ریاست جمهوری را مدیریت کنند، فرخنده زهرا نادری نه سابقه همکاری و نه پایه محکمی برای ماندن داشت.
پُست سمبولیک او نیز کارایی چندانی نداشت، به صورتی که او در طی این چند سال در کنار مشاوران سمبولیک دیگر، نتوانست دفتر کاری در محوطه ارگ بیابد.
از طرف دیگر، سردی روابط خانواده نادری و نزدیکی به تیم حنیف اتمر، دلیل دیگری برای کنار گذاشته شدن او بود. تیم نادری در مقوله انتخابات نیز شانسی نداشت. آنها از ولایت بغلان که پایگاه اصلی قدرتشان بوده و زمانی با ساخت نیروهای خیزش مردمی، قطبی از این ولایت بودهاند، در این دوره از انتخابات حتا کاندید مشخصی را به میدان نفرستادهاند، ولایتی که اینروزها در کشاکش بازیهای قدرت گروههای قومی پشتون و تاجیک است.
استعفای او بیشتر شباهت به خروج خودخواسته پیش از «اخراج» دارد.
به نظر میرسد، آخرین پناهگاه فرخنده زهرا نادری برای بازیهای سیاسی، کنار پدر ماندن است.
مصطفی ميرهزار