استعفای ربانی؛ حرکت شخصی در سایه جمعیت اسلامی
استعفای صلاحالدین خان در تناقض مستقیم با منافع جمعیت و یک جمع کلان سیاسی قرار دارد. چنین میپندارم که استعفای ربانی هزینه کردن از اعتبار جمعیت اسلامی در یک بازی کاملاً شخصی است.
صلاحالدین ربانی وزیر پیشین خارجه روز گذشته از سمتش در این نهاد استعفا داد. او دلیل استعفایش را برخی اختلافات با جناح مخالف در حکومت و آنچه به باور او کارشکنی، برخوردهای سلیقهای و ایجاد ساختارهای موازی با نهادهای قانونی است، خوانده است.
استعفا از وظیفه به ویژه در میان ماموران عالیرتبه دولتی در جهان یک امر معمول است و تا این جا، جای سوال نیست، ولی دلایل استعفا و آنچه در چارچوب یک بازه زمانی مشخص و در یک اجتماع سیاسی استثنایی اتفاق میافتد قابل تامل و بحث برانگیز میشود. افغانستان به عنوان یک کلیت و حکومت وحدت ملی در آن استثنایی تاریخی است که مقتضای زمانه آن را خلق کرد. این استثنا مضایق و دقایق ویژه خودش را دارد و رخدادهای این چنینی باید در این بنیان از قوه به فعل درآید.
در این جا ما با یک مثلث مواجه هستیم: جمعیت اسلامی؛ حکومت وحدت ملی؛ وزارت خارجه.
هر ضلع این مثلث با اضلاع دیگر در هماهنگی کامل حکومت وحدت ملی را ایجاد کرده است و اگر یک ضلع را حذف کنیم، به ترکستان خواهیم رفت.
داکتر عبدالله عبدالله در انتخابات ۲۰۱۴ میلادی نامزد حزب جمعیت اسلامی بود. این حزب به شدت از آقای عبدالله حمایت کرد. اعضای حزب در همراهی با موضع عطامحمد نور ایستادند، بسیج شدند و مقاومت کردند تا بازی را که عبدالله باخته بود، دست کم به تساوی برسانند. اگر کمی واقع بین باشیم، ایستادگی و مقاومت عطامحمد نور در این مورد بارزتر از تمام تکت داکتر عبدالله و حزب جمعیت در آن زمان بود. هماو بود که با جدیت تمام بازی باخته را جمع کرد و فرمول جدیدی در نظام جمهوری به وجود آمد. از دل این فرمول که وساطت جان کیری وزیر پیشین خارجه امریکا نیز در آن نقش داشت، ساختار حکومت وحدت ملی خلق شد.
حکومت وحدت ملی ایجاد شد و وزارت خارجه سهم جناحی قرار گرفت که جمعیت اسلامی حامی و جبهه اصلی آن بود. در این هیچ شکی نیست که هیچ عضو جمعیت اسلامی مخالف حضور آقای ربانی در پُست وزارت امور خارجه نبود.
وزارت خارجه سهمیه جمعیت اسلامی است و در واقع صلاحالدین ربانی از آدرس جمعیت و حمایت قوی اعضای آن در این پُست گماشته شد.
اکنون به پاسخ آن سوال میرسیم که چرا استعفای آقای ربانی بحث برانگیز است و ایشان در سایه جمعیت اسلامی کارت شخصی خود را به میدان انداخته است. در این مرحله نیاز بود که اعضای شورای رهبری حزب فراخوانده میشد و در مشوره با آنها هر تصمیمی که لازم بود عملی میگردید، چون این کار نشده میتوان گفت که استعفای صلاحالدین خان در تناقض مستقیم با منافع جمعیت و یک جمع کلان سیاسی قرار دارد. چنین میپندارم که استعفای ربانی هزینه کردن از اعتبار جمعیت اسلامی در یک بازی کاملاً شخصی است.
گام بعدی
باید کمی تامل کرد که گام بعدی چیست. ربانی برای کدام مقصد استعفا داده و حرکت بعدی او چیست؟
به باور نویسنده، سه گزینه در برابر صلاحالدین خان قرار دارد یا به عبارت دیگر، ممکن سه عامل باعث استعفای او شده باشد.
بازی بزرگتر از آدرس جمعیت: شاید این استعفا در مشوره با داکتر عبدالله صورت گرفته است، دیدارها و گفتوگو با مقامات خارجی، احتمالاً در جناح عبدالله گمان ایجاد اداره موقت را تقویت کرده و استعفای ربانی در این راستا صورت گرفته باشد تا در حکومت موقت از آدرس جمعیت اسلامی مانورهای بزرگتر اجرا کند.
روند صلح: روند صلح یکی از جریانهای جدی موازی با انتخابات است و یک احتمال این است که ممکن صلاحالدین با این روند یک جا شود، اگر طالبان با کابل به توافق برسند، نیاز است که جمعیت اسلامی چانهزنی بیشتر کند. محور کرزی نیز در روند صلح وجود دارد، در این محور کرزی جهت دهنده است و شاید تلاش کند که ربانی را در راس جمعیت اسلامی با خود داشته باشد. یک جریان دیگر نیز در روند صلح وجود دارد و آن برخی اعضای شورای رهبری جمعیت اسلامی مانند عطامحمد نور، اسماعیل خان، قانونی و نقیبی است. اگر ربانی کمی انعطاف نشان دهد ممکن از سوی آنان پذیرفته شود.
رسیدگی به وضعیت جمعیت اسلامی: مدیریت صلاحالدین ربانی در رهبری این حزب یک علامت سوال بزرگ دارد، ضعف او نمایان است و جمعیت تقریباً در حال فروپاشی قرار دارد. شاید استعفای او برای رسیدگی به وضعیت جمعیت است. این حزب در زمان مدیریت صلاحالدین ربانی بیشترین افتراقات را تجربه کرده است. اکنون شاید او احساس کرده که بیش از این نباید روند فروپاشی حزب ادامه یابد. چانس او در این مسئله نیز در برابر رقبای قدرتمندی که دارد کمتر است. عطامحمد نور یکی از آلترناتیفهای اصلی او در رهبری جمعیت است. عطامحمد نور در چند سال گذشته نشان داده که گزینه عالی برای سکان داری جمعیت اسلامی است و پوتانسیل اتحاد، جلوگیری از فروپاشی و انسجام جمعیت را دارد. بدون شک اگر ربانی به سود آقای نور از رهبری جمعیت کنار برود، این حزب یک بار دیگر به اوج باز خواهد گشت و جایگاه مقتدر گذشته را احیا خواهد کرد. شاید نیاز است که ربانی عرصه را برای او خالی کند.
تعامل با تیم مخالف: این موضوع را جزء سه گزینه احتمالی حساب نکنید، ولی همواره یک راه فرار نیاز است.