اجتماعاقتصاد و توسعهبرگزیدهتحلیل

الگوی ترقی و پیشرفت


(چگونه می‌توان مسلمانان را از حالتِ نابسامانِ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و… نجات داد؟)
اسلام دینی است که سعادتِ دنیا و آخرتِ پیروانش را تضمین کرده است. هر فردی که به اسلام دل بسته است، با توجه به نیتِ خالص، آن‌گونه که هر لحظۀ حیاتِ فردی، خانوادگی و اجتماعی‌اش را می‌تواند به عبادت مبدل کند، در صورتی‌که عرصه‌ی کاری‌اش را در محور خدمت به دین تنظیم کند، می‌تواند تمام عمرش را به عبادت مبدل سازد.
مسلمانان باید در هر گوشه‌ی دنیا و هر زمان، ثروتمند و نیرویِ حاکم بار آیند. در عصر کنونی مسلمانان تا زمانی که در عرصه‌های علمی و اقتصادی به برتری دست نیابند، نمی‌توانند با جهان کنار بیایند.
خداوند (ج) در قرآن کریم فرموده است:« خداوند هرگز به زیان مؤمنان به کافران راه نمی‌دهد.» یعنی خداوند با اسلوبِ مقدس بیان داشته است که بر تسلط یافتنِ کافران بالای مؤمنان هرگز رضایت ندارد. با توجه به این نکته، می‌توان گفت که پیرویِ فردی و اجتماعی مؤمنان از کافران، گناهِ بزرگی به شمار می‌آید. مثلاً، اگر در دنیا حیات اقتصادی را دیگران تعیین می‌کنند و ما دست به الاشه بنشینیم و کاری انجام ندهیم و برای رهایی از این فقر و مذلّت تلاش به خرج ندهیم، بدان معناست که پیوسته گناه ارتکاب می‌کنیم.
به باور مفسّرین، خداوند در این آیه از یک واقعیت تاریخی خبر داده است. این یک واقعیت است که در درازنای تاریخ، مؤمنان بارها زیر سلطه‌ی کافران قرار گرفته و در اسارت به سر برده‌اند. پس بدان معناست که این نظر مفسرین با واقعیتی که قرآن خبر داده است، در تقابل قرار دارد. حالانکه قرآن همواره حقیقت می‌گوید و از حقایق خبر می‌دهد. بنابراین، آیه فوق یک واقعه تاریخی را گزارش نمی‌دهد، بلکه هدف و غایه‌ای را نشان داده و از احیا و انشا سخن می‌گوید. از همین جهت، مؤمن باید دینامیک‌هایی را که او را در هر زمینه به برتری می‌رساند به کار ببرد و به برتری دست یابد. بنا به قول علامه بدیع‌الزمان، در دنیا همه چیز به علم وابسته است. تافلرِ فوتوریست(Alvin Toffler) نیز به عین نکته اشاره کرده است. از این‌رو جامعه‌ای که در برابر جهل، دینامیکِ علم را نتوانسته است به دست بیاورد، آن‌گونه که از میدان عصر خویش و از عرصه تکنولوژی روزگار خویش حذف و به حاشیه رانده می‌شود، جامعه‌ای که با وحدت و اتفاق در برابر اختلاف پیکار نمی‌کند، در برابر هم‌روزگارانش طعم شکست را می‌چشد. در روزگاری که جهان اتحادیه‌هایی چون اتحادیه اروپا، اتحادیه گمرکی و… را بنا نهاده است، اگر جامعه مسلمان نتواند از کشمکش‌ها و برخوردهای درونی خود فایق آید، در برابرِ اتحادهایِ شکل گرفته علیهِ خود تاب نمی‌آورد و به ناچار شکست را می‌پذیرد.
از طرفی، ملتی که در برابر فقر و ضرورت، راه‌های ثروت را جستجو نمی‌کند، دیر ویا زود زیر سلطه دیگران قرار خواهد گرفت. ملت مسلمانی که دچار چنین محکومیتی شده است، از آنجا که زیر سلطه کافران قرار گرفته است، در نزد خداوند مسئول و گنهکار شمرده می‌شود. به همین جهت، این وظیفه مسلمانان است تا در کنار پیروی از احکام و قواعد دین مبین اسلام، باید قوانین طبیعت را نیز رعایت کنند. زیرا رعایت قوانین جاری در کاینات، بنا به اصل سد ذرایع، حکم واجب را دارد.
با استناد به این اندیشه بنیادین، هر مؤمن در دایره‌ی مشروع حتماً باید راه‌های ثروتمند شدن را بجوید و ثروتمند شود. در صورت لزوم، باید ثروت‌ها را یکجا کرد و در داخل و خارج کشور در سکتورهای معتبر و رایج سرمایه‌گذاری کرد. برای به آغوش گرفتنِ عصرهای آینده به وسیله پرورش یافتگان علوم دینی و علوم مدرن، و برای تغییر دادنِ چرخ زمان به نفع خویش، موثریت اقتصاد در این زمینه را فراموش نباید کرد و نیروی اقتصادی را از دست کسانی که اقتصاد جهان را در اختیار دارند، بازپس گرفت. آنجا که الله(ج) در قرآن کریم فرموده است: بی‌گمان روی زمین را بندگان صالحِ ما به ارث خواهند برد(و آن را به دست خواهند گرفت.)
پس مؤمنان که جایگاهِ خویش در موازنه دنیا را به علت نابخردی و کار و تلاشِ ناهماهنگ شان، از دست داده اند، ناگزیر هستند آن را بازپس بگیرند. از این جهت، مؤمنان می‌باید راه‌های کسب ثروت را در داخل و بیرون از کشور دریابند و ثروتمند شوند. زیرا کسانی که در راه دست یافتن ملت ما به جایگاه‌اش در موازنه دولت‌ها تلاش می‌کنند، کار کردنِ شان در عرصه تجارت و در حفظ ثروت- بنا به نیت خالص- ممکن است ثوابی به دست بیاورند که سرباز هنگامِ پاسداریِ میهن‌اش در برابر دشمنان بدست می‌آورد. زیرا در راه خیر، حتی کارهایی که ظاهراً زشت به نظر می‌رسند، نیک شمرده می شوند.
به نظر فقها، هر سبب مشروعی که وسیله اعمال خیر می‌شود، عبادت است. پس هرگونه تشبث صنعتی و اقتصادی به هدف توسعه بخشیدنِ کشور در عرصه‌های آموزشی و اقتصادی، تامین اتحاد و یکپارچگی و احراز جایگاه مسلمانان در موازنه دولت‌ها، حکم عبادت را دارد.

نکته‌ی مهم دیگر، ایجاد همکاری و هماهنگی جدی میان نهادها و سکتورهای مسلکی است. پیش‌کسوتان هر مسلک باید در میان هم متحد و یکپارچه شوند، امور تجاری خویش را در نظم و سامان پیش ببرند و به یاری خداوند به نیروی گسست‌ناپذیری بدل شوند. گرچه ما قصد رقابت با هیچ‌کسی را نداریم. ولی گردهم‌آمدنِ اشخاصی که همدیگر را دوست دارند، از اندیشه‌های یکسان برخوردار اند و به قدری که منفعت خود را می‌خواهند، خواهان منفعت دیگران نیز هستند، اهمیت بسیار دارد. این اتحاد و یکپارچگی، با گردهم آمدن‌هایی که به گونه‌ی دیگر صورت می‌گیرند و نیت‎های مختلفی را دنبال می کنند، فرق دارد. برای به میان آوردن این فرق، به همچو تشبثات نیاز است. مثلاً، خوب است جوانان، کهن‌سالان و کارآزمودگانِ تجار گردهم آیند، برنامه‌ها و سمینارها ترتیب دهند و مسایلِ مرتبط به کارشان را با همدیگر مذاکره نمایند. در نتیجه این مذاکرات، می‌توانند در زمینه تشبثات اقتصادی در درون و بیرون کشور به همدیگر همکاری نمایند و به جای تشبثات فردی، شعور جمعی را حاکم کنند و در پرتو رهنمودهای شعور جمعی به رده‌های بلند تجاری و اقتصادی دست یابند.
نویسنده: محمد فتح‌الله گولن
منبع: کتاب منشور

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا