امریکا هیچگاه قابل اعتماد نیست/ قدس محور مقاومت مسلمانان است/ ملتهای عرب بیدار میشوند
آیتالله سید علی خامنهای رهبر مذهبی ایران در سخنرانی پیرامون روز جهانی قدس به موضوعات مختلف منطقهای و جهانی تماس گرفته و بر اهمیت قدس نزد مسلمانان پرداخت. رهبر ایران به مقاومت علیه امریکا، بحران سوریه، بحران یمن، تلفات ملکی در افغانستان و برخی کشورهای دیگر نیز پرداخت.
آیتالله سید علی خامنهای رهبر مذهبی ایران در سخنرانی پیرامون روز جهانی قدس به موضوعات مختلف منطقهای و جهانی تماس گرفته و بر اهمیت قدس نزد مسلمانان پرداخت. رهبر ایران به مقاومت علیه امریکا، بحران سوریه، بحران یمن، تلفات ملکی در افغانستان و برخی کشورهای دیگر نیز پرداخت.
به نقل از تسنیم، آیتالله سید علی خامنهای رهبر مذهبی ایران امروز جمعه(۲ جوزا) در سخنانی در رابطه به موضوع قدس، به مشکلات و چالشهای منطقهای و جهانی در خصوص بحران فلسطین، بحران سوریه و یمن پرداخته و محور مقاومت را نیروز بازدارنده در برابر امریکا خواند.
متن کامل سخنرانی آیتالله خامنهای:
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
و الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
به همه برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان درود میفرستم و قبولی طاعات آنان در ماه مبارک رمضان را از خداوند مسئلت میکنم و پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید فطر را به آنان تبریک میگویم و پروردگار کریم را بر نعمت حضور در این ماه ضیافت الهی، سپاس میگویم.
امروز روز قدس است؛ روزی که با ابتکار هوشمندانه امام خمینی (رضواناللهعلیه) همچون حلقه وصلی برای همصداییِ مسلمانان درباره قدس شریف و فلسطین مظلوم تعیین شد؛ و در این چند دهه، در این باره نقشآفرینی کرد و از این پس نیز خواهد کرد انشاءاللّه.
ملّتها از روز قدس استقبال کردند و آن را همچون نخستین کار واجب، یعنی برافراشته نگهداشتن پرچم آزادی فلسطین گرامی داشتند. سیاست عمده استکبار و صهیونیسم، کمرنگ کردن مسئله فلسطین در ذهنیّت جوامع مسلمان و به سَمت فراموشی راندن آن است. و فوریترین وظیفه، مبارزه با این خیانتی است که به دست مزدوران سیاسی و فرهنگی دشمن در خودِ کشورهای اسلامی صورت میگیرد و حقیقت آن است که مسئلهای به عظمت مسئله فلسطین چیزی نیست که غیرت و اعتماد به نفْس و هوشمندی روزافزون ملّتهای مسلمان، اجازه فراموش شدن آن را بدهد؛ هر چند امریکا و دیگر سلطهگران و پادوهای منطقهای آنان همه پول و توان خود را برای آن به کار گیرند.
اوّلین سخن، یادآوری بزرگیِ فاجعه غصب کشور فلسطین و تشکیل غدّه سرطانی صهیونیستی در آن است. در میان جنایات بشری دورانهای نزدیک به زمان حاضر، هیچ جنایتی در این حجم و با این شدّت وجود ندارد.
غصب یک کشور و بیرون کردن مردم برای همیشه از خانه و کاشانه و سرزمین اجدادی خود، آن هم با فجیعترین انواع قتل و جنایت و هلاکِ حَرث و نسل و دهها سال تداوم این ستم تاریخی، حقیقتاً یک رکورد جدید از سَبُعیّت و شیطانصفتی بشر است.
عامل و مجرم اصلی این فاجعه، دولتهای غربی و سیاستهای شیطانی آنها بود.
آن روزی که دولتهای فاتح جنگ اوّل جهانی، منطقه غرب آسیا، یعنی قلمرو آسیایی حکومت عثمانی را به عنوان مهمترین غنیمت جنگی، میان خود در کنفرانس پاریس تقسیم میکردند، نیاز به یک پایگاه امن در قلب این منطقه را برای تضمین سلطه دائمی خود بیش از پیش احساس کردند.
انگلیس از سالها پیش از آن، با طرح بالفور زمینه را آماده کرده و با همفکری زرسالاران یهودی بدعتی به نام صهیونیسم را مهیّای نقشآفرینی کرده بود؛ و اکنون زمینههای عملی آن فراهم میشد.
از همان سالها مقدّمات را بتدریج در کنار هم چیدند و سرانجام پس از دوّمین جنگ جهانی با استفاده از غفلت و گرفتاری دولتهای منطقه، ضربه خود را وارد آوردند و رژیم جعلی و دولتِ بدون ملّتِ صهیونیست را اعلام کردند. آماج این ضربه در درجه اوّل ملّت فلسطین و در درجه بعد همه ملّتهای این منطقه بودند.
نگاه به حوادث بعدی منطقه نشان میدهد که هدف اصلی و نزدیک غربیها و کمپانیداران یهودی از ایجاد دولت صهیونیست، بنای یک پایگاه حضور و نفوذ دائمی برای خود در غرب آسیا و امکان دسترسی نزدیک برای دخالت و تحمیل و تسلّط بر کشورها و دولتهای این منطقه بود.
از این رو رژیم جعلی و غاصب را به انواع امکانات قدرتآفرین ــچه نظامی و چه غیر نظامی ــ حتّی تسلیحات اتمی مجهّز کردند و رشد این غدّه سرطانی را در پهنه نیل تا فرات در برنامههای خود گنجاندند.
متأسّفانه اغلب دولتهای عرب پس از مقاومتهای نخستین که برخی از آنها تحسینبرانگیز بود، بتدریج تسلیم شدند و به خصوص پس از ورود ایالات متحدّه امریکا به عنوان متولّی مسئله، هم وظیفه انسانی و اسلامی و سیاسی، و هم غیرت و نخوت عربی خود را به فراموشی سپرده و با امیدهای واهی به هدفهای دشمن کمک کردند. «کمپ دیوید» مثال روشنی از این حقیقت تلخ است.
گروههای مبارز نیز پس از برخی مجاهدتهای فداکارانه در سالهای نخست، بتدریج به راه بیفرجام مذاکره با اشغالگر و حامیانش کشانده شدند و خطّ سیری را که میتوانست به تحقّق آرمان فلسطین منتهی شود، رها کردند.
مذاکره با امریکا و دیگر دولتهای غربی و نیز با مجامع بیخاصیّت بینالمللی، تجربه تلخ و ناموفّق فلسطین است. نشان دادن شاخه زیتون در مجمع عمومی سازمان ملل، نتیجهای جز قرارداد خسارتبار «اُسلو» نداشت و سرانجام هم به سرنوشت عبرتانگیز یاسر عرفات منتهی شد.
طلوع انقلاب اسلامی در ایران، فصل جدیدی در مبارزه برای فلسطین گشود. از اوّلین قدمها یعنی بیرون راندن عناصر صهیونیست که ایرانِ دورانِ طاغوت را یکی از پایگاههای امن خود میشمردند و سپردن محلّ سفارت غیر رسمی رژیم صهیونیست به نمایندگی فلسطین و قطع جریان نفت تا کارهای بزرگ و فعّالیّتهای گسترده سیاسی، همه موجب پدید آمدن «جبهه مقاومت» در کلّ منطقه شد و امید به حلّ مسئله در دلها شکفت.
با ظهور جبهه مقاومت، کار بر رژیم صهیونیستی سخت و سختتر شد ــ و البتّه در آینده بسی سختتر هم خواهد شد انشاءاللّه ــ ولی تلاش حامیان آن رژیم و در رأس آنان امریکا در دفاع از آن هم بشدّت افزایش یافت.
پیدایش نیروی مؤمن و جوان و فداکار حزباللّه در لبنان و تشکیل گروههای پُرانگیزه حماس و جهاد اسلامی در درون مرزهای فلسطین نه تنها سردمداران صهیونیست بلکه امریکا و دیگر ستیزهگران غربی را هم مضطرب و سراسیمه کرد و یارگیری از درون منطقه و از درون جامعه عربی را در صدر برنامههای آنان پس از پشتیبانیهای سختافزاری و نرمافزاری از رژیم غاصب قرار داد.
نتیجه کار پُرحجم آنان، امروز در رفتار و گفتار بعضی سردمداران دولتهای عربی و برخی فعّالان خائن سیاسی و فرهنگی عرب، آشکار و جلویِ چشم همه است.
امروز از هر دو سو فعّالیّتهای متنوّعی در صحنه مبارزه ظهور میکند، با این تفاوت که جبهه مقاومت رو به اقتدار و امیدِ فزاینده و جذب روزافزون عناصر قدرت پیش میرود و بعکس جبهه ظلم و کفر و استکبار روز به روز تهیتر و مأیوستر و کمتوانتر میشود.
نشانه روشن این مدّعا آن است که ارتش صهیونیست که یک روز ارتشی شکستناپذیر و برقآسا شمرده میشد و ارتشهای بزرگ دو کشور مهاجم را در ظرف چند روز متوقّف میکرد، امروز در برابر نیروهای مبارز مردمی در لبنان و غزّه مجبور به عقبنشینی و اعتراف به شکست میشود.
با این حال عرصه مبارزه بشدّت خطیر و تغییرپذیر و نیازمند مراقبت دائمی است و موضوع این مبارزه بسی مهم و سرنوشتساز و حیاتی است. هر گونه غفلت و سهلاندیشی و خطا در محاسبات اساسی، زیانهای سنگین وارد خواهد کرد.
بر این اساس به همه کسانی که دل در گرو مسئله فلسطین دارند چند توصیه میکنم:
۱ـ مبارزه برای آزادی فلسطین، جهاد فی سبیلاللّه و فریضه و مطلوب اسلامی است. پیروزی در چنین مبارزهای تضمین شده است، زیرا فرد مبارز حتّی در صورت کشته شدن هم به اِحدی الحُسنیین دست یافته است.
بجز این، مسئله فلسطین یک مسئله انسانی است، بیرون کردن میلیونها انسان از خانه و مزرعه و محلّ زندگی و کسب خود، آن هم با قتل و جنایت، هر وجدان انسانی را آزرده و متأثّر میکند و در صورت داشتن همّت و شجاعت به مقابله وادار میسازد.
پس محدود کردن آن به یک مسئله صرفاً فلسطینی و حدّاکثر عربی، خطایی فاحش است. آنها که سازش چند عنصر فلسطینی یا حکّام چند کشور عربی را مجوّز عبور از این مسئله اسلامی و انسانی میشمرند، بشدّت دچار خطا در فهم مسئله و احیاناً دچار خیانت در تحریف آنند.
۲ـ هدف این مبارزه، آزادی همه سرزمین فلسطین ــ از بحر تا نهر ــ و بازگشت همه فلسطینیان به کشور خویش است. فروکاستن آن به تشکیل دولتی در گوشهای از این سرزمین، آن هم به شیوه تحقیرآمیزی که در ادبیّات صهیونیستهای بیادب از آن یاد میشود، نه نشانه حقجویی است و نه نشانهِ واقعبینی است.
واقع آن است که امروز میلیونها فلسطینی به مرتبهای از اندیشه و تجربه و اعتماد به نفْس رسیدهاند که بتوانند این جهاد بزرگ را وجهه همّت سازند و البتّه به نصرت الهی و پیروزی نهایی مطمئن باشند، که فرمود: وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنـصُرُه، اِنَّ اللهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ؛ بیشک بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان آنها را یاری و با آنان همدردی خواهند کرد انشاءاللّه.
۳ـ هر چند بهره گرفتن از هر امکان حلال و مشروع در این مبارزه مُجاز است و از جمله حمایتهای جهانی، ولی مؤکّداً باید از اعتماد به دولتهای غربی و نیز مجامع جهانیِ ظاهراً یا باطناً وابسته به آنها پرهیز کرد.
آنها با هر موجودیّت اثرگذار اسلامی دشمنند؛ آنها به حقوق انسانها و ملّتها بیاعتنایند؛ آنها خود عاملِ بیشترین خسارتها و جنایتها به امّت اسلامیاند؛ هم اکنون کدام نهاد جهانی یا کدام قدرت جنایتکار پاسخگوی ترورها، قتلعامها، جنگافروزیها، بمبارانها، و قحطیهای مصنوعی در چندین کشور اسلامی و عربی است؟
امروز دنیا یک به یک تعداد قربانیان کرونا را در سراسر جهان میشمارد، امّا هیچ کس نپرسیده و نمیپرسد قاتل و مسئول صدها هزار شهید و اسیر و مفقود در کشورهایی که آمریکا و اروپا در آن آتش جنگ را روشن کردهاند کیست؟ مسئول این همه خون بناحق بر خاک ریخته در افغانستان، یمن، لیبی، عراق، سوریه و دیگر کشورها کیست؟ مسئول این همه جنایت و غصب و تخریب و ظلم در فلسطین کیست؟ چرا هیچ کس این میلیونها کودک و زن و مردِ مظلوم در جهان اسلام را شمارش نکرد؟ چرا کسی قتلعام شدن مسلمانان را تسلیت نمیگوید؟ چرا میلیونها فلسطینی باید هفتاد سال از خانه و کاشانهِ خود دور بوده و در تبعید به سر برند؟ و چرا قدس شریف، قبله اوّل مسلمانان باید مورد اهانت قرار گیرد؟
سازمان به اصطلاح ملل به وظیفه خود عمل نمیکند و نهادهای به اصطلاح حقوق بشری مُردهاند. شعار «دفاع از حقوق کودک و زن» شامل کودکان و زنان مظلوم یمن و فلسطین نمیشود. این چنین است وضع قدرتهای ظالم غربی و مجامع وابسته جهانی؛ وضع برخی دولتهای دنبالهرو آنان در منطقه هم در بیآبرویی و رسوایی بدتر از آن است که به بیان آید. پس جامعه مسلم غیور و دیندار باید به خود و نیروی درونیاش تکیه کند؛ دست قدرتمند خود را از آستین بیرون آورد و با توکّل و اعتماد به خداوند از موانع عبور کند.
۴ـ نکته مهمّی که نباید از نظر نخبگان سیاسی و نظامی جهان اسلام دور بماند، سیاست امریکا و صهیونیستها در انتقال درگیریها به پشت جبهه مقاومت است.
راهاندازی جنگهای داخلی در سوریه، و محاصره نظامی و کشتار شبانهروزی در یمن، و ترور و تخریب، و تولید داعش در عراق، و قضایای مشابه در برخی دیگر از کشورهای منطقه، همگی ترفندهایی برای سرگرم کردن جبهه مقاومت و فرصت دادن به رژیم صهیونیست است.
برخی سیاستمداران کشورهای مسلمان نادانسته و برخی دانسته در خدمت این ترفندهای دشمن قرار گرفتهاند. راه جلوگیری از اجرای این سیاست خباثتآمیز، عمدتاً خواست و مطالبه جدّی جوانان غیرتمند در سراسر جهان اسلام است.
جوانان در همه کشورهای اسلامی بویژه کشورهای عربی، نباید توصیه امام خمینی عظیم را از نظر دور بدارند که فرمود: هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا ــ و نیز البتّه دشمنِ صهیونیست ــ بکشید.
۵ـ سیاست عادّیسازی حضور رژیم صهیونیستی در منطقه یکی از عمدهترین سیاستهای ایالات متّحده امریکا است. برخی دولتهای عربی منطقه که نقش پادوی امریکا را ایفا میکنند، در این باره به تهیّه مقدّمات لازم آن، از قبیل ارتباطات اقتصادی و امثال آن پرداختهاند؛ این تلاشها یکسره عقیم و بینتیجه است.
رژیم صهیونیستی زائدهای مهلک و زیان بخش برای این منطقه است و بیقین ریشهکن و ازاله خواهد شد، و بیآبرویی و سیهرویی برای کسانی خواهد ماند که امکانات خود را در خدمت این سیاست استکباری نهادهاند.
برخی برای توجیه این رفتار زشت، استدلال میکنند که رژیم صهیونیستی واقعیّتی در منطقه است، بیآنکه به یاد آورند که با واقعیّتهای مهلک و زیانبخش باید مبارزه کرد و آن را ازاله کرد.
امروز کرونا یک واقعیّت است و همه انسانهای باشعور، مبارزه با آن را واجب میدانند. ویروس دیرپای صهیونیسم بیگمان از این پس دیری نمیپاید و به همّت و ایمان و غیرت جوانان از این منطقه ریشهکن خواهد شد.
۶ـ اصلیترین توصیه اینجانب توصیه به تداوم مبارزه و سامان بخشیدن به سازمانهای جهادی و همکاری آنان با یکدیگر و گسترش عرصه جهاد در همهی سرزمینهای فلسطینی است.
همه باید ملّت فلسطین را در این جهاد مقدّس یاری کنند. همه باید دست مبارز فلسطینی را پُر، و پشت او را محکم کنند.
ما با افتخار، هر چه در توان داشته باشیم در این راه انجام خواهیم داد. یک روز تشخیص ما این شد که مبارز فلسطینی، دین و غیرت و شجاعت دارد و تنها مشکل او دستِ تهی از سلاح او است.
به هدایت و مدد الهی برنامهریزی کردیم و نتیجه این است که موازنهی قدرت در فلسطین دگرگون شد و امروز غزّه میتواند در برابر تهاجم نظامی دشمن صهیونیست بایستد و بر آن پیروز شود.
این تغییر معادله در بخش موسوم به سرزمینهای اشغالی خواهد توانست قضیّه فلسطین را به گامهای نهایی نزدیک کند. تشکیلات خودگردان در این امر تکلیفی بزرگ برعهده دارد.
با دشمن وحشی جز با اقتدار و از موضع قدرت نمیتوان سخن گفت، و زمینه این اقتدار بحمداللّه در ملّت شجاع و مقاوم فلسطین آماده است. جوانان فلسطینی امروز تشنهِ دفاع از کرامت خویشند.
حماس و جهاد اسلامی در فلسطین و حزباللّه در لبنان، حجّت را بر همه تمام کردهاند. دنیا فراموش نکرده و نخواهد کرد آن روزی را که ارتش صهیونیست مرزهای لبنان را شکست و تا بیروت پیش آمد و آن روزی را که قاتل جنایتکاری به نام آریل شارون در صبرا و شتیلا حمّام خون به راه انداخت، و نیز فراموش نکرده و نخواهد کرد آن روزی را که همین ارتش در زیر ضربات کوبنده حزباللّه چارهای جز این نیافت که با دادن تلفات فراوان و با اعتراف به شکست، از مرزهای لبنان عقبنشینی کند و برای آتشبس به التماس بیفتد؛ دست پُر و موضع قدرت یعنی این.
حال بگذار فلان دولت اروپایی که باید به خاطر فروش موادّ شیمیایی به رژیم صدّام تا ابد شرمسار باشد، حزباللّهِ مجاهدِ سرافراز را غیر قانونی بداند. غیر قانونی، رژیمی مثل امریکا است که داعش را تولید میکند و رژیمی مثل آن دولتِ اروپایی است که هزاران نفر در بانه ایران و حلبچه عراق بر اثر موادّ شیمیاییاش به کام مرگ می روند.
۷ـ سخن آخر آن است که فلسطین متعلّق به فلسطینیان است، و باید با اراده آنان اداره شود. طرح همهپرسی از همهی ادیان و اقوام فلسطینی ــ که از نزدیک به دو دهه پیش از این ارائه کردهایم ــ تنها نتیجهای است که باید بر چالشهای امروز و فردای فلسطین مترتّب شود.
این طرح نشان میدهد که ادّعای یهودی ستیزی که غربیان با بوقهای خود آن را تکرار میکنند، بکلّی بیاساس است. در این طرح، فلسطینیانِ یهودی و مسیحی و مسلمان، در کنار هم در یک همهپرسی شرکت و نظام سیاسی کشور فلسطین را تعیین میکنند؛ آنچه قطعاً باید برود نظام صهیونیستی است و صهیونیسم، خود بدعتی در آئین یهود و کاملاً بیگانه از آن است.
در پایان به همه بینندگان و شنوندگان عزیز عرض میکنم روز قدس امسال اولین روز قدسی است که در آن قاسم سلیمانی عزیز حضور ندارد. برای شادی روح او همه یک حمد و یک قل هو الله بخوانید.