بایدن یا ترامپ؛ کدامیک مانع تکرار تجربه ویتنام در افغانستان میشود؟
نویسنده: یاسین رسولی
منبع: بیبیسی
پس از دو دهه جنگ زمانی که نیروهای امریکایی از ویتنام بنا به توافقنامه صلح پاریس در سال ۱۹۷۳ خارج شدند، جنگ ویتنام شمالی و جنوبی ادامه یافت تا اینکه نیروهای ویتنام شمالی و جبهه آزادیبخش ملی در ۳۰ اپریل ۱۹۷۵ فاتحانه وارد سایگون، پایتخت ویتنام جنوبی شدند. مقامهای امریکایی که سابقه خدمت در افغانستان را داشته اند نسبت به «تکرار تجربه ویتنام» در افغانستان هشدار میدهند.
جنگ افغانستان و جنگ ویتنام تفاوتهای عمدهای دارد اما خروج از افغانستان پس از امضای توافقنامه صلح مشابهاتی با خروج امریکا از ویتنام بنا به توافقنامه صلح دارد. در کابل نیز رییس جمهور افغانستان بارها از تجربه سقوط آخرین حکومت چپگرای مورد حمایت شوروی در ۱۹۹۲ یاد کرده است.
امریکا از تجربه سقوط سایگون چه درسهایی در روند صلح و خروج از افغانستان گرفته است؟
ویتنام و افغانستان؛ امریکا متحدانش را رها کرده
در ۲۳ جنوری نمایندگان ایالات متحده و ویتنام شمالی به طور رسمی توافقنامه «پایان دادن به جنگ و بازگرداندن صلح در ویتنام» را در پاریس امضا کردند، موافقتنامه تنها توسط ویتنام شمالی و امریکا امضا شد و ویتنام جنوبی سندی جداگانه را نشر کرد.
بنا به موافقتنامه پاریس، آتشبس در تمام ویتنام برقرار شود و ایالات متحده موافقت کرد که سربازان و مشاورانش که حدود ۲۳ هزار نفر میشد و بستن پایگاههایش را در مدت ۶۰ روز انجام دهد. در توافقنامه امکان «اتحاد صلح آمیز» ویتنام شمالی و جنوبی در آینده پیش بینی شده بود، به این منظور شماری از نیروهای بینالمللی در حدود ۱۱۶۰ مشاور در خط سرحدی باقی بمانند.
در اوایل ماه اپریل ۱۹۷۵ در حالی که امریکا تمایلی به مداخله بیشتر نشان نمیداد، نیروهای ویتنام شمالی شهرهای عمده ساحلی را در مدت سه هفته تسخیر کردند. تنها اقدامی که واشنگتن کرد، تخلیه هرچه سریعتر افراد باقیمانده بود. در ۳۰ اپریل ۱۹۷۵ تانکها از دروازه کاخ ریاست جمهوری در سایگون گذشتند، آخرین هلیکوپتر از بام سفارت امریکا حامل ۱۱ تفنگدار دریایی امریکا پرواز کرد. رییس جمهور ویتنام جنوبی تسلیم شد.
سناریوی مشابه ویتنام در مذاکرات ۱۸ ماهه صلح میان زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه امریکا در صلح افغانستان و نمایندگان طالبان به توافقنامه موسوم به «آوردن صلح در افغانستان» در ۲۹ فبروری ۲۰۲۰ بدون حضور نمایندگان دولت افغانستان نیز تکرار شد.
براساس توافقنامه ۲۹ فبروری/فوریه، طالبان متعهد شده که به سربازان امریکایی و نیروهای ناتو حمله نمیکند.
محمداشرف غنی، رییس جمهور افغانستان با اکراه و اما و اگرهای زیاد به اجرای توافقنامه تن داده و بیش از ۵۰۰۰ زندانی طالبان را بنا به آن توافقنامه آزاد کرده است اما همچنان خود را ملزم به رعایت توافقنامهای که در پای آن امضا نکرده، نمیداند.
اخیراً، اچ ار مکمستر جنرال بازنشسته ارتش امریکا که تجربه ماموریت در افغانستان را نیز داشته و به عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ کار کرده، در کتابش نوشته که ترامپ فراموش کرده که طالبان دشمن است. او میگوید: «آنها (طالبان) وحشتناکترین مردم روی زمین هستند، آنها دشمن تمام مردم متمدن هستند».
چند روز پیش، در یک برنامه ویدئویی، مکمستر توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان را به «توافقنامه مونیخ» تشبیه کرد که پیش از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۸ میان قدرتهای اروپایی با آلمان نازی امضا شده بود، و براساس آن دست هیتلر برای توسعهطلبی در جنوب و شرق اروپا باز گذاشته شد.
اگر جو بایدن در انتخابات ۷ نوامبر به پیروزی برسد، فوریترین تاثیر را بر مذاکرات جاری صلح در دوحه قطر خواهد گذاشت.
زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه امریکا در صلح افغانستان که یک جمهوریخواه کهنه کار بازمانده از دوره ریگان است، نفوذ و موقعیت ویژه فعلی خود را در اداره بایدن -مانند دوره اوباما- از دست خواهد داد. اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان به خوبی به این نکته واقف است و شاید مترصد چنین روزی است.
دعوا بر سر استراتژی خروج
ریچارد نیکسون، رییس جمهور وقت امریکا فکر میکرد که کمکهای اقتصادی و تهدید بمباران میتواند ویتنام جنوبی را حفظ کند، اما رسوایی واترگیت و مخالفت کنگره با دخالت مجدد در ویتنام سیر تحولات را به گونه دیگری رقم زد.
نیکسون تنها چند ساعت پیش از اعلام خروج این کشور از ویتنام به متحدانش استرالیا و کوریای جنوبی خبر داده بود. در مقایسه با ویتنام، کاهش نیروهای بینالمللی در افغانستان از پیش اعلام شده و بنا به برنامهریزی منظمتری است.
برخی از منتقدان، اعلام تاریخ خروج را بهنوعی وعده پیروزی به طالبان ارزیابی کرده و «نادرست» خوانده اند. با آنهم، هم اوباما، رییس جمهور پیشین و ترامپ رییس جمهور فعلی حتی پیش از ورود به کاخ سفید بارها از تصمیم خروج نیروهای این کشور در افغانستان صحبت کرده اند.
دونالد ترامپ جنگ افغانستان را «بیپایان» و «بینتیجه» خوانده و خواهان خروج هرچه زودتر نیروهای امریکایی از افغانستان است. هفته گذشته، اختلاف میان اوبرایان مشاور امنیت ملی و جنرال مایک میلی رییس ستاد ارتش امریکا درباره زمان خروج و شمار نیروهای امریکایی در رسانههای امریکایی علنی شد.
استراتژی جنگ امریکا در افغانستان میان سه حلقه قدرت؛ وزارت دفاع امریکا (پنتاگون)، وزارت خارجه و مشاور امنیت ملی درکاخ سفید در نوسان بوده است. برخی اختلافها به بیرون درز کرده و اختلافهای دیگر، پسان در کتابهای خاطرات مقامهای پیشین بازتاب یافته است.
اختلاف میان رییس جمهور و جنرالهای نگران امریکایی نسبت به سرنوشت جنگ افغانستان دیگر بر کسی پوشیده نیست. جنرالها نگرانند که سیاست رییس جمهور ممکن است دستاوردهای آنها در جنگ ۱۹ ساله افغانستان را «برباد» دهد.
جو بایدن نیز خواهان خروج نیروهای امریکایی از افغانستان است اما نه با شیوه ترامپ و نه به دلایلی مشابه او. آقای بایدن بر ماندن شمار کمی از نیروهای ویژه امریکایی بر مبارزه علیه شبکه القاعده و داعش در افغانستان تاکید دارد.
اگرچه ادامه حضور نیروهای امریکایی در خاورمیانه جزو اولویتهای جو بایدن اعلام نشده است.
بایدن استراتژی اوباما را تکرار میکند؟
اگر بایدن به ریاست جمهوری امریکا برسد، آیا استراتژی اوباما در افغانستان در ۲۰۰۹، سال اول ورود به کاخ سفید را تکرار خواهد کرد؟ بارک اوباما، رییس جمهور پیشین امریکا جنگ افغانستان را «جنگ ضروری» علیه القاعده و طالبان میدانست.
اوباما نیز در روزهای آغازین در کاخ سفید بر پایان دادن به جنگ افغانستان و خروج سربازان امریکایی تاکید کرد اما استراتژی پیشنهاد شده توسط جنرال استنلی مککریستال، فرمانده عمومی در افغانستان با افزایش نیروها تا حدود ۱۳۰ هزار سرباز موافقت کرد.
افزایش نیروها به جنگ افغانستان نه تنها پایان نداد بلکه جنگ فراگیرتر و آتش آن شعلهورتر شد.
رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا در کتاب خاطراتش مینویسد که گیتس میگوید «رییس جمهور اوباما سپس افزود: «اگر به این باور برسم که با من بازی میشود…» و جملهاش را ناتمام گذاشت، به وضوح به این معنا که عواقب بسیار سختی خواهد داشت».
گیتس میگوید «همانطور که [در جلسه] نشسته بودم با خود اندیشیدم: رییس جمهور به فرمانده خود [پترایوس] اعتماد ندارد، نمیتواند کرزی را تحمل کند، به استراتژی خودش باور ندارد و نمیپذیرد که این جنگ [افغانستان] جنگ اوست. برای او، تمام مسئله خروج از افغانستان است».
گیتس دغدغه عمده جنرالها در جنگ افغانستان را این گونه خلاصه کرده است. «این تصور که ایالات متحده در افغانستان شکستخورده تلقی شود، آن هم در حالی که امریکا با بحران اقتصادی روبرو بود، تاثیرات مهمی بر جایگاه این کشور در جهان باقی میگذاشت. نیکسون و کسینجر قادر بودند با ایجاد ارتباط با روسیه و چین عواقب شکست امریکا در ویتنام را مهار کنند و نشان دهند که ما هنوز هم در صحنه جهانی با قدرت هستیم».
در نهایت، جنرال مککریستال به خاطر اظهار نظری درباره صلاحیتهای جو بایدن مجبور به استعفا شد، و جنرال دیوید پترائوس، فرمانده بعدی که پسان رییس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) شد نیز به خاطر رسوایی اخلاقی استعفا کرد.
اوباما، پس از افزایش بیسابقه نیروهای امریکایی در افغانستان، برنامه خروج از افغانستان را پس از تکمیل روند انتقال مسئولیتهای امنیتی به نیروهای افغان تا سال ۲۰۱۶ روی دست گرفت. بر اساس این طرح، نقش سربازان امریکایی به پشتیبانی، حمایت و آموزش محدود شد.
ویتنام جنگ نامحبوب، افغانستان «جنگ فراموش شده»
جنگ افغانستان عنوان «طولانیترین جنگ تاریخ امریکا» نام گرفته است در حالی که جنگ پرتلفات امریکا در ویتنام، لائوس و کامبوج نامحبوبترین جنگ تاریخ امریکا بود. کهنه سربازان جنگ ویتنام هنگام بازگشت با بدرفتاری مردم روبرو میشدند. جیمز رایت، مورخ در نشریه نیویارکر مینویسد در آن موقع به کهنهسربازان جنگ ویتنام به چشم «مرتکبین یک جنگ ظالمانه» دیده میشدند.
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ حدود ۵۸ هزار سرباز امریکایی در ویتنام کشته یا ناپدید شدند و بنا به تخمینها، نزدیک به ۲۰۰ هزار سرباز ویتنام جنوبی نیز جان خود را از دست دادند. بیش از ۵۸ هزار امریکایی و دست کم یک میلیون و ۱۰۰ هزار ویتنامی کشته شدند. در جریان جنگ ویتنام حداقل۸۵۰۰ هواپیما و هلیکوپتر امریکایی نابود شد.
شمار کم تلفات امریکا در افغانستان در مقایسه با جنگ ویتنام و حتی در مقایسه با جنگ عراق از دلایل عمده فراموشی جنگ افغانستان در افکار عمومی امریکا است.
براساس اعلام وزارت دفاع امریکا از سال ۲۰۰۱ که نیروهای امریکایی وارد افغانستان شدند، تاکنون ۲۱۱۶ نظامی امریکایی در افغانستان کشته شده است، از این میان ۱۸۳۳ نفر از آغاز سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۱۴ کشته شدهاند.
پس از امضای توافقنامه امریکا و طالبان تاکنون هیچ نظامی این کشور در افغانستان کشته نشده است.
در جلسه پرسش و پاسخ ماه گذشته (۲۲ سپتمبر) با زلمی خلیلزاد در کنگره امریکا کشته نشدن هیچ سربازی پس از امضای توافقنامه، به عنوان یک «دستاورد» توسط برخی از نمایندگان کنگره برشمرده شد. در حالی که افغانها این دوگانگی در جنگ را به نوعی پشت کردن امریکا تلقی میکنند.
مقامهای دولت افغانستان بارها با طعنه نسبت به طالبان از این رویکرد تازه جنگی انتقاد کرده است. طالبان، شورش خود را علیه حضور نیروهای امریکایی در افغانستان که به «اشغال» تعبیر میکند، توجیه کرده است و ادامه جنگ را به پایان دادن دولتی که «دست نشانده» خوانده و به رسمیت نمیشناسد.