بسته ماندن تورخم؛ پاکستان به سیم آخر زده است!
با آن که مسئله امنیتی نیز یک وجه این اقدام پاکستان را شکل و شمایل میبخشد، اما باید دو وجه مهم دیگر آن را که انتخابات و اعمال فشار بر قبایل آزاد است نیز، نباید فراموش کنیم؛ زیرا پاکستان به خوبی درک میکند که گزینههایش برای اعمال فشار به شدت تضعیف شده، اهرمی برای این کشور نمانده و ناگزیر همانند قماربازی پاکباخته دست به سیم آخر زده است
از پنج روز به این طرف گذرگاه تورخم از سوی پاکستان به روی رفتوآمد موترهای باربری بسته شده و مقامهای آن کشور تاکید میکنند که رانندگان وسایط باربری باید با گرفتن پاسپورت و ویزا تردد کنند. مقامهای ایالتی و فدرال پاکستان پافشاری دارند که به هیچ صورت امکان تردد بدون اسناد قانونی وجود ندارد. پیش از آن، جانب پاکستان توافق کرده بود که رانندگان موترهای باربری استثناءً میتوانند فقط با شناسنامه خود بدون نیاز به پاسپورت و ویزا وارد پاکستان شوند.
هرچند پاکستانیها با علم کردن موضوع حقوقی مبتنی بر روابط بینالدول، مرز را بستهاند؛ اما روشن است که نیت آنها سیاسی است و به هدف آوردن فشار اقتصادی، تورخم و دیگر گذرگاههای مرزی را بستهاند، چنانچه این ابزار فشار در گذشته نیز از سوی پاکستان به کرات استفاده شده است.
با آن که مسئله امنیتی نیز یک وجه این اقدام پاکستان را شکل و شمایل میبخشد، اما باید دو وجه مهم دیگر آن را که انتخابات و اعمال فشار بر قبایل آزاد است نیز، نباید فراموش کنیم؛ زیرا پاکستان به خوبی درک میکند که گزینههایش برای اعمال فشار به شدت تضعیف شده، اهرمی برای این کشور نمانده و ناگزیر همانند قماربازی پاکباخته دست به سیم آخر زده است. پاکستان کشوری به شدت شکننده و دست و گریبان با مشکلات اقتصادی، امنیتی و سیاسی است. ارزش پول آن به شدت کاهش یافته و خزانهاش خالی است، سیستم امنیتی آن در برابر هجمه هراسافکنانه ناتوان شده و انتخابات بس متشنجی را نیز در آینده باید تجربه کند.
از این روی، پاکستان در دو سال گذشته هرچه در توان داشت بر حاکمان افغانستان اعمال کرد تا بتواند امتیاز بگیرد، اما همان طور که حاکمیت سرپرست به خواستههای دنیا تن نداده، درخواستهای پاکستان را نیز نادیده گرفته است؛ چیزی که خشم و ناامیدی توام را برای اسلامآباد و راولپندی به بار آورده است.
از جانب دیگر، پاکستان به خوبی میداند که افغانستان از نگاه اقتصادی شدیداً وابسته به راه ترابری و بندر دریایی این کشور است که با بند شدن آن بازارهای اقتصادی افغانستان تکانهای شدیدی را تجربه میکنند و شوک عظیمی بر اقتصاد بحرانی این کشور وارد میشود. همین اکنون نیز با بسته شدن پنج روزه گذرگاههای پاکستان، نرخ دالر نزدیک به ۳ افغانی افزایش داشته است.
اما هر معادلهای دو طرف دارد که متاثر از همدیگر بوده و اگر یک جانب ضرر کند، جانب دیگر نیز مصئون نخواهد ماند. طبق این موضوع، اگر پاکستان میتواند گلوگاه اقتصادی افغانستان را با بستن مرزها فشار بدهد، در این سو کوتاه ترین راه اتصال به آسیای میانه و به تبع آن بازارهای بزرگی را نیز از دست میدهد؛ چیزی که اگر به اقتصاد افغانستان ضربه میزند، اقتصاد پاکستان را نیز دستخوش تزلزل میسازد.
اگرچه به نظر میرسد که این اقدام پاکستان موقتی و به خاطر انتخبات آینده این کشور است، اما همین مقطع کوتاه نیز هزینه سنگینی بر دوش مردم آن میگذارد چرا که جدا از بازار آسیای میانه، بازار افغانستان نیز به شدت برای اقتصاد پاکستان ارزشمند است و از دست دادن آن به هیچ عنوان سودی عاید پاکستان نمیکند.
با توجه به این مسئله، اگر پاکستان حساب دو دو تا چهارتا را نگه داشته باشد، نباید قمار به این بزرگی برای برگزاری انتخابات بزند؛ چرا که دود سوختن سرمایههای مردم افغانستان به چشم مردم پاکستان نیز خواهد رفت.