آخرین اخبارافغانستانتحلیلترجمهزنانسیاست

بن‌بست طا-لبان بر سر آموزش دختران چگونه پایان می‌یابد؟

بن‌بست بزرگ افغانستان بر سر آموزش دختران تنها با حمایت از کسانی که در درون طا-لبان وجهه خود را با مخالفت صریح از ممنوعیت به خطر می‌اندازند، شکسته می‌شود

غنی خان شاعر افسانه‌ای پشتو زبان باری نوشت: «سلطنت جهان چه سودی دارد؟ چرا نگرانی‌های خود را چند برابر کنیم؟»
طا-لبان به توصیه‌های او توجهی نکردند. ۱۴ ماه گذشته نمایش حکومتداری خوب از سوی این گروه نبوده است. اما بی‌انصافی است که ناکامی‌ها را فقط به آن‌ها نسبت دهیم. ویلیام برید کارشناس ارشد انستیتوی صلح ایالات متحده موفقیت‌ها و شکست‌های طا-لبان را در مقاله اخیر برای وبلاگ امنیت ملی Lawfare به طور درخشان خلاصه کرد. وی در آن استدلال می‌کند که اگر جامعه بین‌المللی می‌خواهد استراتژی حکومتداری طا-لبان را درک کند، از ابزارهای کمی که برای تعامل باقی مانده استفاده کند.
مسایلی را که طا-لبان امروز با آن روبرو هستند می‌توان به مسایل موروثی، ذاتی و خودساخته تقسیم کرد. تا آنجا که مربوط به مسایل موروثی می‌شود، فساد در نهادهای دولتی افغانستان وجود داشت، اتکای بیش از حد این کشور به اقتصاد کمک‌محور و بحران بشردوستانه در حال ظهور ریشه در نظام جمهوری پیش از حکومت طا-لبان دارد.
مسایل ذاتی را می‌توان در فقدان تجربه طا-لبان در حکومت‌داری و مشکلی که آن‌ها در تبدیل شدن از یک گروه شورشی و سیال به یک دستگاه دولتی بلند‌پایه و رسمی‌تر مواجه هستند، مشاهده کرد.
مسایلی که خود طا-لبان ایجاد کرده‌اند شامل تمایل این گروه به پولیس اخلاق بودن، نقض حقوق بشر، سرکوب رسانه‌های آزاد و ممنوعیت تحصیل دختران و موارد دیگر است. اگرچه بسیاری از مسایل خودساخته فقط مربوط طا-لبان نیست؛ این مسایل به یک شکل در سایر کشورها که جامعه بین‌المللی همچنان با آن‌ها تعامل دارد رایج است. اما موضوع ممنوعیت تحصیل دختران در دنیای مدرن بی‌سابقه است.
وقتی صحبت از این ممنوعیت به میان می‌آید، در ۱۴ ماه گذشته طیف گسترده‌ای از بهانه‌ها را از رهبری طا-لبان شنیده‌ایم، از جنبه‌های فرهنگی گرفته تا تدارکاتی، مالی و در نهایت مذهبی. به نظر می‌رسد کسانی در این گروه هستند که مایل بودند از این موضوع به عنوان اهرم سیاسی برای کسب امتیاز از جامعه بین‌المللی استفاده کنند. این خیلی طول کشید و به کسانی که با آموزش مخالف بودند، اجازه داده شد بهانه‌های خود را تثبیت کنند.
در شرایطی که نزدیک‌ترین افراد به رهبر طا-لبان می‌گویند تنها او صلاحیت ممنوعیت یک عمل مباح را دارد. در صورتی که زیان‌های آن بیشتر از منافع باشد، تصور اینکه چگونه عوامل داخلی یا خارجی می‌تواند این تصمیم را باطل کند، دشوار است. با این حال، ما شاهد هستیم که اعضای برجسته جنبش طا-لبان به شدت با این ممنوعیت مخالفت می‌کنند. این امر این سئوال را مطرح می‌کند که این مخالفان درونی چه چیزی را می‌بینند که ما در بیرون نمی‌توانیم ببینیم.
کسانی که در رهبری طا-لبان از لغو این ممنوعیت حمایت می‌کنند به چند دلیل این کار را انجام می‌دهند. آنها بر این باورند که هرگونه فشار، چه داخلی به صورت تظاهرات و چه خارجی از طریق تهدید تحریم، موضع رهبر را بیشتر دشوار خواهد کرد. تظاهرات در خیابان‌های افغانستان در مواجهه با نیروی پولیس طا-لبان همواره خطر خشونت بزرگی را به همراه خواهد داشت – و البته هدف جذاب برای گروه تروریستی داعش نیست. برعکس، وقتی هرگونه لغو ممنوعیت به عنوان چیزی تحمیل‌شده از خارج بر این گروه تلقی شود، نیاز است تا با مقاومت در برابر چنین فشارهای خارجی جنگجویان را راضی نگه داشت.
با این حال، فرصت دیگری برای طرفداران آموزش دختران در میان طا-لبان وجود دارد. این موضوع گه‌گاه توسط برخی از درون جنبش نه به عنوان حرام شرعی، بلکه موضوعی که رهبر معتقد است تنها در شرایط فعلی ممنوع است، مطرح می‌شود. به عبارت دیگر، مکتب‌های افغانستان هنوز آماده باز شدن برای دختران نیستند. طرف‌داران آموزش امیدوارند با نشان دادن اینکه بهای ممنوعیت (یعنی حذف زنان از زندگی عمومی) از مزایایی که تندروها برای ساختار اخلاقی جامعه می‌بینند سنگین‌تر تمام می‌شود، آن‌ها را به چالش بکشند. در حال حاضر گفت‌وگوهایی در درون طا-لبان جریان دارد، با طرفدارانی که این استدلال را مطرح می‌کنند و همچنین اظهارات عمومی برای ایجاد گفتمان قوی‌تر به نفع باز شدن مکتب‌ها.
پس این امر چیزی را برای جامعه بین‌المللی می‌گذارد؟ کشورهایی که مایلند تحصیل دختران افغان را ببینند، باید رویکرد خود را از اعمال فشار خارجی به رویکردی ظریف‌تر تغییر دهند که شامل هم‌فکری جمعی و حمایت از کسانی در درون جنبش طا-لبان است که از باز شدن مکتب‌های دخترانه دفاع می‌کنند. البته محتمل است که انگیزه‌های چنین گروهی کاملاً نوع‌دوستانه نباشد، اما مهم است که از تمایل آن‌ها برای داشتن روابط خارجی بهتر حکومت نوپایشان استفاده شود.

و در مورد کسانی که در درون طا-لبان، فراتر از خود رهبر، مخالف آموزش دختران هستند، چطور؟ آیا ارزش تعامل را دارند؟ اگر آن افراد به طور علنی و صادقانه مخالفت خود را اعلام می‌کردند، ممکن بود کارساز باشد. اما آن‌ها این کار را نکرده‌اند و به جای آن سکوت را انتخاب کرده‌اند. از این رو تنها فرصتی که باقی می‌ماند کار با مدافعان است.
با طراحی کمپاین پیام‌رسانی جمعی با طرفداران و فراهم کردن بسترها برای رهبران طرفدار آموزش و همچنین علمای دینی در موسسات آموزشی موجود افغانستان، جامعه بین‌المللی می‌تواند به ایجاد گفتمان ملی کمک کند که در نهایت به طا-لبان کمک کند تا تنش‌های داخلی خود را بر سر این موضوع حل کنند. کمپاین‌‌های رسانه‌ای که صداها را از درون جامعه محلی تقویت می‌کنند، همیشه تأثیر بیشتری نسبت به کمپاین‌هایی خواهند داشت که ممکن است به عنوان تبلیغات غربی معرفی شوند.
بن‌بست بزرگ افغانستان بر سر آموزش دختران تنها با حمایت از کسانی که در درون طا-لبان وجهه خود را با مخالفت صریح از ممنوعیت به خطر می‌اندازند، شکسته می‌شود. همان‌طور که این ممنوعیت از درون طا-لبان آمده است، لغو آن نیز از درون این گروه صورت خواهد گرفت.

نویسنده

عبیدالله بهیر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا