تاجران بهتر کنار میآیند
باید ببینیم پارلمان تاجرمسلک در پنج سال آینده چگونه معامله میکند و آیا این معاملات حداقل به سفره مردم خواهد آمد؟
انتخابات جنجالی پارلمانی به خصوص در کابل، با وضعیتی اسفبار و با رویسیاهی و مایه مضحکه افغانستان در جهان، بالاخره با شرایطی به اصطلاح بینی خمیری به پایان رسید. انتخاباتی که روی روسای قبلی کمیسیون انتخابات را سفید کرد. نتایجی غرق در آلودگی، فساد و تقلب که به دست افرادی زورمند و زرمند به پایان رسید. رییس جمهور عاقبت به میدان آمد و نتایج این انتخابات را یک سره کرد. کاری که اگر در روزهای نخست این رسوایی انجام میداد، به مراتب بهتر و نیکوتر بود. انتخابات به نفع کسانی شد که می خواستند در بازی قدرت، در تیمهای قدرت کارت بیشتری داشته باشند. دستکاری نتایج بدون زور و فشار ممکن نبود. نتایج هم که حداقل در کابل نامعلوم و آرا نیز ناپیدا.
نگاهی سرسری به افراد راه یافته به پارلمان نشان میدهد که میدان بازی در پنج سال آینده به سمت کسان دیگری میچرخد. ورود مستقیم کلتهای از تاجران به عرصه سیاست، این مورد را نشان میدهد که در همین سالهای گذشته و معادلات و معاملات سیاسی بیشتر از پیشنهادات منصب و مقام به سمت پول و تجارت میچرخید. دولت آقای کرزی که در محاصره مافیایی افراد نزدیکش بود، پس از پایان دوره ریاست جمهوری وی، بازار قصابی شدن پولهای همان تاجرین بود. مثال بارز این قصه، جریان کابل بانک و تاجران دخیل در آن بود که همگی به سختی یا برائت گرفتند و یا از کشور خارج شدند و یا به مهلکه داخل شدند و عاقبت همه گناهان بر گردن یکی از نخبگان اقتصاد کشور یعنی شیرخان فرنود افتاد و وی نیز عاقبت به شکلی مشکوک در زندان در گذشت. مثال دیگر هم جریان شرکتهای نفتی داوی گروپ بود.
پارلمان فعلی بازار تاجران است. تاجرانی که پس از تصفیه تاجران دیگر در حکومت وحدت ملی ترجیح دادند خود در میدان بیایند تا در بازار معاملات، بهای آرای خود را با ثبات خود و اقتصاد و تجارت شان انجام بدهند.
اگر نگاهی به لیست کابل بیندازیم، متوجه میشویم که از ترافیک کاندیدان جوان و روشن فکر و فعال مدنی، تقریباً هیچ کس به کوی پارلمان راه نیافته است و به جای آن سیل عظیمی از تاجران آمدهاند. در ولایات دیگر هم تقریباً اوضاع مشابه است.
تاجرانی که به زبان ساده، بهتر اهل معامله هستند و زبان معامله را بهتر از سیاستگران قبلی میفهمند و میشود با چند کلمه، بحث را با آنها خلاصه کرد.
با این وجود، احتمال میرود که پس از آغاز کار پارلمان، بازارهای اقتصادی اندکی تکان بخورد. چرا که بسیاری از تاجران که از ترسهای بسیاری، تجارتهای خود را در حالت توقف نگه داشته بودند، با آمدن به این عرصه به خود تکانی بدهند و با مصئونیت قضایی بتواند تحرکی داشته باشند.
روی دیگر پارلمان فعلی، روی کسانی است که توسط نزدیکان و بازیگران سیاسی و با حمایت آنها به پارلمان آمدهاند. کسانی که توسط افراد دخیل در قدرت و دخیل در بازی قدرت به امید کارت سبز و سرخ به اشارت شان به پارلمان آمدند تا در روز مبادا و در وضعیتهای مورد نیاز، یا سبز بشوند و یا سرخ.
پارلمان قبلی، پارلمان بیشتر جهادی و قومی و منطقهای بود. پارلمانی که هنوز نشان از جهاد و افراد سابقه دار جهادی داشت. افرادی که بیشتر رگ خواب مردم را در آن دوره بلد بودند و میتوانستد با چند کلمه ارزشهای جهاد و مقاومت و دین و مرد میدان و پهلوان زورمند و امثالهم، مردم را به وجد بیاورند و صندوقها را به نفع خودشان پر کنند. اما پارلمان فعلی نشان از خستگی مردم از سیاست و بازیهای آن دارد. ماراتن جان فرسای پنج سال گذشته، مردم را از میدان احساسات به سایه بان خستگی و تقریباً انصراف از دخیل بودن هدایت کرده است.
باید ببینیم پارلمان تاجرمسلک در پنج سال آینده چگونه معامله میکند و آیا این معاملات حداقل به سفره مردم خواهد آمد؟