جامعه تشیع و «امارت اسلامی»؛ خواستهها محقق نشد!
این مسئله به یک موضوع حیاتی و اساسی و بنیادی در زیست جمعی پیروان فقه جعفری تبدیل شده و ظرفیت آن را دارد که یک بخش بزرگ جامعه را به عنصر پشتیبان حاکمیت موجود مبدل کند
اینک بیش از هفت ماه از برقراری حاکمیت دوباره طا-لبان در افغانستان میگذرد. از ۲۴ اسد سال گذشته خورشیدی تاکنون تحولات زیادی رخ داده و کشور در حال گذار از بیست سال تجربه مردم سالاری به سوی حاکمیتی مذهبی است که برپایه اعتقادات دینی استوار بوده و راه هرگونه فعالیت دموکراتیک را میبندد. با این حال، تعامل جامعه تشیع و طا-لبان در این دور دوستانه و دور از خشونت بوده است. جامعه تشیع در تعامل با طا-لبان و حمایت از «امارت اسلامی» انتظار داشت که خواستهها و تقاضایهای آن در حاکمیت جدید پذیرفته شده و آنچه انتظار میرفت، دست کم وقع گذاشتن به حقوق مذهبی و مردمی این قشر از سوی حاکمیت بود.
شیعیان افغانستان یکی از آسیبپذیرترین اقشار جامعه بحرانی و پر آشوب ما در دست کم ۲ دهه گذشته بودهاند. این طیف مذهبی که در میان اقوام مختلف کشور پیروان زیادی دارد، در واقع با یک نوع تروریزم مذهبی مواجه شده و همواره تاوان اعتقادات متفاوت خود را پرداخته است. از گروگانگیریها در شاهراهها گرفته تا قربانی شدن در شهرها، داخل اماکن فرهنگی-مذهبی و آموزشی- ورزشی. شیعیان در آموزشگاه، باشگاه ورزشی، مساجد، تکیهخانهها، موترهای شهری، هوتل عروسی و مراسم عزاداری دهه محرم مورد حمله تروریستی واقع شدهاند. گراف حملات تروریستی علیه مردم شیعه در دولت سرنگون شده قبلی به شدت افزایش یافت، تا جایی که در چند حمله خونین بیش از صدها تن کشته شده و صدها تن دیگر زخم برداشت. مطابق آمارها در آن زمان، در چندین حمله تروریستی که مسئولیت آن را داعش به دوش گرفت، دست کم ۱۲۰۰ اهل شیعه کشته شد.
اما هجمه تروریزم داعشی با تغییر نظام نیز علیه شیعیان فروکش نکرد. در نخستین روزهای حاکمیت دوباره طا-لبان، حمله بر مسجد شیعیان در کندز دهها کشته برجای گذاشت، پیرو آن حمله خونین بر مسجدی در قندهار باز هم دهها قربانی گرفت.
با حمله شامگاه روز گذشته بر تجمع شیعیان در شهرک جبرئیل هرات، به نظر میرسد که سریال حملات تروریستی بر شیعیان ادامه مییابد و حاکمیت موجوده نیز تاکنون در امر تامین امنیت شیعیان چندان موفق نبوده است. حمله شام گذشته بر شیعیان حاکی از آسیب پذیری این قشر و ضرورت حمایت و حراست از آن در برابر تروریزم داعشی است که مسئولیت مستقیم آن بر میگردد به حکومت طا-لبان، زیرا آنان اکنون حاکم کشور بوده و مسئول تامین امنیت تمام اقشار اجتماع هستند؛ ولی موضوع به صرف تامین امنیت خلاصه نمیشود؛ زیرا خواسته اساسی اهل تشیع در کنار موضوع امنیت روانی و فزیکی، به رسمیت شناختن از سوی مذهب جعفری در کنار مذهب حنفی است. این مسئله به یک موضوع حیاتی و اساسی و بنیادی در زیست جمعی پیروان فقه جعفری تبدیل شده و ظرفیت آن را دارد که یک بخش بزرگ جامعه را به عنصر پشتیبان حاکمیت موجود مبدل کند. تلاش جامعه تشیع از زمان ریاست جمهوری حامد کرزی با تدوین قانون احوال شخصیه آغاز شد، ولی در آن زمان به صورت بسیار مرموزی ناتو که تخصص قانون گذاری و فقهی هرگز ندارد، آن را ضد حقوق زن تشخیص داد و مانع از تنفیذش شد. اکنون اما نه ناتو در افغانستان وجود دارد و نه آندرس فوگ راسموسن دبیرکل ناتو است که مانع آن شود.
با فروپاشی نظام پیشین، جامعه تشیع وارد یک تعامل بزرگ صلح آمیز با طا-لبان شد. هر تعاملی بدون شک بر اساس منافع دو طرف شکل میگیرد و سپس معرفههای اجتماعی و میدانی خود را خلق میکند. خواسته اساسی اهل تشیع نیز رسمیت یافتن فقه جعفری در کشور بود که تاکنون محقق نشده و همچنان در حالت بلاتکلیفی به سر میبرد. بنا بر این، قشر تشیع انتظار دارد که موضوع مذکور حل شود و وحدت ملی کشور با همدیگر پذیری بیشتر گسترش یابد.