خبرنگاران کور و کر هستند یا مسئولان؟
اهانت و بهتمسخر گرفتن این قشر نیرومند و تأثیرگذار جفا در حق آزادی بیان، خانواده رسانهها و ۳۵ میلیون شهروند افغانستان است که بهخاطر دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان مورد توهین و تحقیر قرار میگیرند.
روحالله احمدزی سخنگوی وزارت دفاع ملی دو روز قبل در پاسخ به سوال یک خبرنگار، تمام خبرنگاران را کور و کر خطاب کرد که با واکنشهای تند جامعه رسانهای افغانستان مواجه شد. احمدزی در پاسخ به سوالی که پیرامون عملی نشدن وعدههای مسئولان وزارت دفاع ملی بود، بهصورت بیباکانه و گستاخانه گفت که شما کور هستید، کر هستید، نمیبینید، نمیشنوید که همه روزه بر طالبان و گروههای هراسافگن تلفات وارد میشود.
بدون شک این توهین سخنگوی وزارت دفاع ملی نقض آزادی بیان و اهانت به جامعه رسانهای افغانستان است، در حالی که شخص احمدزی روزی در رسانهها کارمند بود و از دامان همین جامعه به مقام سخنگویی وزارت دفاع رسیده است. غرور کاذب روحالله احمدزی بارها و بارها سبب نارضایتی خبرنگاران شده و از برخورد نادرست و توهینآمیز وی سخنها گفتهاند.
لازم است پیرامون سخنان تند و نادرست سخنگوی وزارت دفاع ملی مواردی را یادآور شویم.
اول: آقای روحالله احمدزی که خود نیز یک خبرنگار بود، با توهینی که به خبرنگاران کرد، در واقع به خانوادهای که خود از دامانش به مقام سخنگویی رسیده، توهین کرده است.
دوم: سخنان احمدزی و توهین به خبرنگاران نقض صریح آزادی بیان و «نه» گفتن به رسانهها است، زیرا سوالی که مطرح شد کاملاً بهجا و منطقی بود و هزاران تن از شهروندان کشور انتظار پاسخ آن را داشتند، ولی با دشنام و توهین روبهرو گردیدند.
سوم: خبرنگاران بهعنوان رکن چهارم یک جامعه مردمسالار، شهروندان را از وقایع مهم روز آگاه و نارساییها و ضعفهای نهادها بهشمول نهادهای امنیتی را به سمع آنان میرسانند، پس چگونه است که خبرنگاران کور و کر هستند، ولی مسئولان بینا و شنوا.
چهارم: در چند سال اخیر آمار تلفات نیروهای امنیتی گراف بالایی را بهخود اختیار کرده که کم سابقه و حتی بیسابقه بوده است. هزاران تن از نیروهای قهرمان امنیتی در سنگرهای داغ نبرد جانهای شیرین خود را از دست میدهند و تعدادی هم در محاصره دشمن قرار میگیرند، اما با وجود درخواستهای متواتر کمک، کسی به داد آنان نمیرسد، پس اگر گوش شنوا و چشم بینایی در وزارت دفاع ملی وجود دارد، چرا صدای مظلومیت این نیروها را نمیشوند و چرا اشک کودکی که پدر خود را در سنگرهای جنگ با هراسافگنان از دست داده است، نمیبینند؟
پنجم: اگر گوش شنوا و چشم بینا در وزارت محترم دفاع ملی وجود دارد، چگونه است که صدای صدها زنی که در صفوف نیروهای امنیتی حضور دارند و داد میزنند که مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند، شنیده و دیده نمیشود.
باید یادآور شویم که خبرنگاران قهرمان در افغانستان دوشادوش نیروهای امنیتی در سنگرهای نبرد حضور مییابند و وقایع را ثبت و نشر میکنند. آنان در سختترین شرایط و با اندک ترین امکانات و کمترین معاش رویدادهای روز را پوشش میدهند. این قشر تأثیرگذار در کشوری که نا امنترین کشور جهان است، فساد در آن بیداد میکند و فقیرترین کشور در جهان به ثبت رسیده است، فعالیت دارند و دهها بار مورد خشونت، تهدید و در بسا موارد بهشهادت رسیدهاند، زیرا جرم شان اطلاعرسانی و احیای آزادی بیان بوده است.
اهانت و بهتمسخر گرفتن این قشر نیرومند و تأثیرگذار جفا در حق آزادی بیان، خانواده رسانهها و ۳۵ میلیون شهروند افغانستان است که بهخاطر دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان مورد توهین و تحقیر قرار میگیرند.
در شرایطی که حکومت افغانستان با بحران مشروعیت مواجه است، نیاز است تا جامعه رسانهای افغانستان سکوت را بشکند و صدای اعتراض خود را الی برکناری روحالله احمدزی بلند نماید تا باشد هیچ شخص و گروهی قشر خبرنگار را تهدید و توهین نکند.