خطر «نسلكشی قریبالوقوع» زیر سایه حكومت ورشكسته وحدت ملی!
پرسش اینجاست كه رهبران حكومت وحدت ملی چه تدابیری برای جلوگیری از تكرار نسل كشی در افغانستان اندیشیدهاند؟ آیا عبدالله و غنی اساساً به جز كمپاین انتخاباتی خود به چیز دیگری هم میاندیشند؟ آیا سران حكومت وحدت ملی به جز سگ جنگیهای سیاسی خود فرصت دیگری برای فكر كردن به سرنوشت ملت رنج دیده و فراموش شده افغانستان دارند.
وقتی رهبران و هوادارن تیم «صلح و اعتدال» درباره نتایج فاجعه بار سیاست حكومت هشدار میدهند، از سوی مزدوران اشرف غنی و عبدالله متهم به سیاسی كاری و تبلیغات منفی میشوند اما این بار نتایج ٥ ساله یک تحقیق دانشگاهی مركز یادبود هولوكاست در دانشگاه دارتموث امریكا نشر یافته است كه نشان میدهد افغانستان در كنار كشور جنگ زده كنگو در افریقا از بین ١٦٢ كشور جهان در صدر هشدار قریبالوقوع نسل كشی قرار دارد! آیا این هم سیاه نمایی و تبلیغ انتخاباتی است؟ آیا وقت آن نرسیده است كه غنی و عبدالله پاسخگوی عملكرد فاجعه بار پنج سال گذشته خود باشند؟ آیا رهبرانی كه یک ملت را در آستانه خطر وقوع نسلكشی مشابه نمونه میانمار (برما) قرار دادهاند شایسته اعتماد دوباره و تكرار دوره حكومتداری ورشكسته خود میباشند! چگونه و با چه زبانی میتوانیم مردم را از خواب غفلت بیدار سازیم كه بفهمند تداوم حكومت غنی یا عبدالله به معنای ویرانی كامل افغانستان خواهد بود. در ادامه طی گزارشی مختصر، نتیجه تحقیقات دانشمندان امریكایی دانشگاه دارتموث به سمع و نظر مخاطبین رسانیده میشود:
آیا علم بشر میتواند همانگونه كه خطر بلایای طبیعی مثل سیل، آتشفشان، توفان، سونامی و زلزله را پیش بینی میكند خطر بلایای انسانی مثل نسل كشی و قتل عام را نیز پیش بینی كند. به نظر میرسد دانشمندان علوم سیاسی طی ٥ سال گذشته توانستهاند به این هدف نزدیک شوند.
یک مركز تحقیقاتی در دانشگاه دارتموث شهر واشنگتن در امریكا هر ساله اطلاعات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مربوط به ١٦٢ كشور جهان را جمعآوری نموده و پس از پردازش این اطلاعات توسط كمپیوتر یک لیست از كشورهای در معرض خطر نسلكشی ترتیب میدهند كه با تاسف طبق ارزیابیهای سال ٢٠١٨ این مركز، كشورهای كنگو و افغانستان در صدر خطرناكترین كشورها از نظر امكان نسلكشی قریبالوقوع قرار دارند.
دانشمندان علوم سیاسی این دانشگاه اطلاعاتی درباره نرخ تولید ناخالص داخلی (GDP)، افزایش نرخ مرگ و میر نوزادان، افزایش فقر اقتصادی، فساد سیاسی، بیثباتی، هرج و مرج، دولت ورشكسته (نه دیكتاتوری كامل و نه دمكراسی كامل)، طبقهبندی جامعه و پررنگ شدن تفاوتهای قومی، مذهبی و زبانی، غیریت سازی، هویت طلبی رادیكال گروههای داخلی (قومگرایی یا مذهبگرایی افراطی) و رشد گروههای شبه نظامی (ملیشههای مسلح غیرمسئول) را جمعآوری و مبنای تحلیل و دسته بندی كشورهای در معرض خطر نسل كشی قرار میدهند.
«مرکز سایمون-اسکوت برای پیشگیری از نسلکشی» در موزیم امریکاییِ یادبود هولوکاست در واشنگتن دی سی از سال ٢٠١٤ به طور دقیق روی این پروژه متمركز شده است. لارنس ووچر مدیر پژوهش این مرکز میگوید ما اطلاعات كامل ١٦٢ كشور را به كمپیوتر میسپاریم و نتیجه پردازش اطلاعات توسط كمپیوتر را هر سال ذیل عنوان «پروژه هشدار بهموقع» به دست نشر میسپاریم. این پروژه سه سال قبل از وقوع نسل كشی مسلمانان در میانمار (برما) درباره قریبالوقوع بودن فاجعه در این كشور هشدار داده بود، هشداری كه متاسفانه نه توسط سیاستمداران جهانی و نه توسط دولت میانمار جدی گرفته نشد و نهایتاً به قتل عام و آدمسوزی بیش از ٦٠ هزار مسلمان توسط نظامیان بودایی منجر شد و در نتیجه آن یک میلیون مسلمان روهینگیایی از میانمار به بنگلادش آواره شدند!
اكنون مدیران مركز «پروژه هشدار به موقع» نتیجه پردازش اطلاعات ١٦٢ كشور را در سال ٢٠١٨ به دست نشر سپردهاند كه بر طبق آن، كشورهای كنگو و افغانستان در صدر هشدار نسلكشی قرار دارند و پس از این دو كشور، سایر مناطق هشدار از قرار زیر میباشند: مصر، سودان جنوبی، پاکستان، یمن، آنگولا، ترکیه، سودان، سومالی، ساحل عاج، لیبیا، بنگلادش، هند، سوریه، بوروندی، کامرون، عراق، چاد، نیجریه، تانزانیا، میانمار، اوگاندا، زیمباوه، کنیا، هائیتی، جمهوری کنگو، کوریای شمالی، رواندا، چین.
حال پرسش اینجاست كه رهبران حكومت وحدت ملی چه تدابیری برای جلوگیری از تكرار نسل كشی در افغانستان اندیشیدهاند؟ آیا عبدالله و غنی اساساً به جز كمپاین انتخاباتی خود به چیز دیگری هم میاندیشند؟ آیا سران حكومت وحدت ملی به جز سگ جنگیهای سیاسی خود فرصت دیگری برای فكر كردن به سرنوشت ملت رنج دیده و فراموش شده افغانستان دارند.
افغانستان طی ٤ دهه گذشته حداقل ٣ بار تجربه نسلكشی را پشت سر گذاشته است.
Shokh Mand, [29.01.19 10:39] یک بار در زمان حفیظ الله امین، یک بار در زمان جنگهای داخلی كابل و سومین بار هم در زمان ورود طالبان به مزارشریف، اكنون پرسش آن است كه در صورت تداوم همین شرایط اسف بار و بیتوجهی حكومت، این بار كدام گوشه از این خاک بلازده ممكن است شاهد تكرار نسل كشی باشد؟ اگر خدای ناكرده بار دیگر قتل عام جمعی همچون نمونه میانمار در افغانستان تكرار گردد مسئولیت آن با چه كسی خواهد بود؟ بر همه قلم بدستان و روشن اندیشان واجب است كه افكارعمومی جامعه را در این باره هوشیار سازند و خطر قریبالوقوع یک زلزله سیاسی را بار بار به سیاستمداران خواب رفته حاكم یادآور شوند شاید كه از خواب خرگوشی بیدار شدند.