در مورد گروه القاعده بیشتر بدانید
نیلوفر مستعد
انشعابگیری از هر جریانی معمولاً به دو دلیل، نارضایتی درون حزبی و یا توطئه بیرونی اتفاق میافتد. گروههای افراطی و تروریستی به روایت تاریخ آسیب پذیرترین جریانات ازین منظر میباشند که همواره شاخهای جدا میشود و پارچهای از سوی سازمانهای استخباراتی خریده میشود.
سازمان ملل متحد روز دوشنبه در گزارشی گفت که در میان طالبان گروه جدیدی به نام (حزب ولایت) ایجاد شده که برخلاف توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان است.
شماری از کارشناسان سیاسی و امنیتی به این باورند که همچو تشکیلات تلاش برخی حلقات استخباراتی منطقه و جهان برای ادامه جنگ در افغانستان است.
متاسفانه روایاتی است که تلاش میشود تا طالبان در آینده به دو گروه یعنی طرفداران صلح و ادامه دهندگان جنگ، تقسیم شوند و با این کار افغانستان زیر فشار قرار گیرد، هیچ گروهی نمیتواند جنگ را ادامه دهد تا آنکه حمایت بیرونی نداشته باشد. این، درامه استخباراتی دگر بیرونی خواهد بود که میخواهند بر افغانها آن را تحمیل کنند.
این سازمان همچنان در گزارش خود از وجود رابطه میان طالبان و شبکه القاعده نیز خبر داده و گفته است، شبکه حقانی که از حامیان گروه طالبان است زمینه حملات را برای گروه داعش فراهم میکند.
طالبان و القاعده زاده دو مرحله حساس افغانستان هستند؛ شبکه القاعده در زمان اشغال افغانستان توسط «ارتش سرخ» تاسیس و تربیت شد و تحت عناوین مختلف به صورت تدریجی ارتقا یافت و طالبان نیز به عنوان یک جریان سیاسی و نظامی پس از خروج ارتش سرخ از افغانستان و همزمان با جنگهای داخلی بین احزاب شکل گرفت.
طالبان و القاعده از ابتدای شکلگیری از نگاه سیاسی و فکری گرایشهای متفاوتی داشتند اما تحولات اخیر در افغانستان، آنان را به همکاری نسبی وادار کرد.
نکات کلیدی ماده بیستم این گزارش حاکی است که ارتباطات سازمانی القاعده با گروه طالبان بعد از امضای توافقنامه ایالات متحده و گروه طالبان برای ختم جنگ در افغانستان نهتنها کاهش نیافته، بلکه رو به فزونی رفته است. از سویی دیگر، این نکته نیز استفاد میشود که پیوندهای القاعده با طالبان در هم تنیده است و با یکدیگر همپوشانی خاصی دارند. از بطن مخالفان توافقنامه صلح، گروهی سر بر خواهد آورد که به احتمال بسیار قوی، گروه القاعده میباشد. گروهی که قبلاً رابطه نزدیکی با طالبان داشته است. علت این نارضایتی یک چیز میتواند باشد و آن این است که القاعده هنوز هم بر اصول ایدئولوژیک خود پافشاری میکند و علاوه بر اینکه بر اصل «دشمن دور» تأکید بسیار زیادی دارد، ایالات متحده امریکا، غرب و جهان مسیحیت را عامل نابهسامانی و پلیدیها در جهان اسلام میداند. در صورتی که شرایط توافق الزامآور شود، گروه القاعده با هدف ضربهزدن به تأسیسات و منافع امریکا در افغانستان و دیگر کشورهای منطقه، عملیاتهای خود را آغاز خواهد کرد.
بهنظر میرسد که همکاری و همسویی طالبان با القاعده بدون درنظرداشت تعزیراتی که در موافقتنامه ایالات متحده امریکا با طالبان ذکر شده است، کماکان ادامه دارد. این همکاری به علت سابقه ارتباطی مشترک میان این دو گروه نهتنها کاسته نشده، بلکه افزایش هم یافته است. تغییر کلانی که نسبت به گذشته در نوع همکاری به وجود آمده است، تغییر در رویکردها میباشد. رویکرد و صبغه همکاری این دو گروه در زمان ملاعمر و اسامه بنلادن، بیشتر ایدئولوژیک و سازمانی بوده است که استوار بر اصل بیعت میباشد. اما رویکرد فعلی همکاری، رویکرد تاکتیکی و اقتصادی است. از لحاظ تاکتیکی، گروه طالبان برای پیشبرد جنگ و تحت فشار قرار دادن دولت افغانستان، نیاز به جنگجویان القاعده دارد و در مقابل، جنگجویان القاعده نیز برای ادامه حیات و فعالیت، نیازمند سرپناه، اقتصاد و معرفتشناسی جنگ است که توسط طالبان فراهم میشود.
القاعده و طالبان به همدیگر نیاز دارند چون طالبان با وجود اینکه در بند دوم، سوم و چهارم بخش دوم توافقنامه صلح ایالات متحده امریکا با طالبان متعهد به قطع هرگونه همکاری با گروه القاعده شده بودند، اما با این هم، روابط میان آنها نهتنها کمتر نشده، بلکه بیشتر هم شده است.
عواملی چون ارتباطات تاریخی و ایدئولوژیک گذشته، بنیانهای فکری مشترک، استراتژیستهای جنگی که در گروه القاعده حضور دارند و دها دلیل دیگر که این دو گروه را به هم پیوست میدهد.