آخرین اخباراجتماعافغانستانفرهنگ و دانش

رسانه یا رسانه‌ها؛ کدام درست است؟

«مارشال مک‌لوهان»، عامل اساسی تحولات تاریخی و اجتماعی را نظام‌های ارتباطی و نوع کار آن در انتقال پیام می‌داند و مبانی اساسی نظریه خود را در یک جمله بیان می‌کند:« رسانه، پیام است.»


در مورد رسانه‌ها سخن‌ بسیار گفته و نوشته‌ شده است. ابزاری است که منابع فردی یا سازمانی از طریق آن‌ پیام‌های شان‌ را به مخاطبان ارسال می‌کند. به باور دانشمندان ارتباطات، این ابزار فعالیت‌ها و نقش‌های بسیاری در جامعه دارد.
«مارشال مک‌لوهان»، عامل اساسی تحولات تاریخی و اجتماعی را نظام‌های ارتباطی و نوع کار آن در انتقال پیام می‌داند و مبانی اساسی نظریه خود را در یک جمله بیان می‌کند:« رسانه، پیام است.»( مهدی‌زاده: ۲۵)
اما «دنیس مک‌کویل» نظریه‌پرداز ارتباطات، از نقش پررنگ و عمیق رسانه‌ها یادآوری می‌کند و به این باور است که رسانه‌ها می‌تواند پنجره‌ای باشد به روی تجارب جدید که بینش ما را بالا می‌برد و یاهم مفسرانی باشد که حوادث ظاهراً پراکنده و گیج‌کننده را تفسیر و برای ما معنی‌دار می‌کند.
به عقیده‌ او، رسانه‌ها تریبونی برای اطلاعات و عقاید مفیداند که به عنوان صافی پاره‌‌ای از تجارب را برای توجه ویژه بر‌ می‌گزیند و جنبه‌هایی را آگاهانه و نظام‌مندانه مکتوم نگه می‌دارد؛ در عین این‌که آیینه‌ای هست برای بازتاب تصویری از جامعه. (مک‌کویل: ۸۴)
با این‌همه، ما در گفتارهای روزمره و اکادمیک، نوشته‌های روزنامه‌ای و علمی، این پدیده را عموماً به دو صورت ( رسانه یا رسانه‌ها) می‌نگاریم. اما پرسش اساسی این است که اگر هدف ما از کاربرد آن به معنی دستگاه‌های وسیعی از انتقال اطلاعات که شامل بخش‌های فنی و محتوایی و دارای نیروی انسانی جهت تطبیق این امر باشد ‌آن‌گاه کدام درست است؛ رسانه یا رسانه‌ها؟
در نخست باید یادآور شد که در این زمینه کمتر توجه شده و اتفاق نظری هم میان پژوهشگران فارسی‌زبان وجود ندارد؛ چرا که برخی‌ها در اثرهای علمی و تحقیقی شان از واژه رسانه و شماری هم از «رسانه‌ها» استفاده کرده‌اند.
اما برای دقت بیشتر به این موضوع، می‌توان به مفهوم لاتینی و یا انگلیسی آن رجوع کرد. در زبان انگلیسی برای اشاره به رسانه و رسانه‌ها دو واژه کاملاً جداگانه در نظر گرفته شده است که یکی به مفرد بودن و دیگری به جمع بودن آن اشاره می‌کند.
در انگلیسی واژه «media» به معناهای زیادی به کار رفته است که یکی از آن معانی، «رسانه‌ها» است و در مقابل برای کاربرد واژه رسانه، از «medium» استفاده می‌شود که دلالت بر مفرد بودن آن می‌کند.
با این اعتبار، یکی از عیب‌های برخی مترجمان ارتباطات این است که واژه «media» را که مفهوم وسیع رسانه‌ها را دربر می‌گیرد به مفهوم «رسانه» ترجمه می‌کنند. این کار از یک طرف، به سلامت محتوای متن صدمه وارد می‌کند و از سویی هم، مخاطب را دچار گیجی و سرگردانی می‌نماید.
هرچند که واژه «رسانه» از لحاظ شکل، ریشه و ساختار با «رسانه‌ها» هیچ تفاوت ندارد، اما گسترده‌گی مفهوم هردو واژه، تفاوت‌های فاحشی دارد. به بیانی، از آنجایی‌ که امروزه شاهد فعالیت و نقش رسانه‌های جمعی سنتی، الکترونیک و دیجیتال به شکل انبوه آن در عرصه شکل‌دهی افکار عمومی هستیم، تقلیل دادن این گستره‌ بزرگ (رسانه‌ها) به گستره‌ کوچک (رسانه) کاری است که با منطق ارتباطی امروز سر سازش ندارد و آن ظرفیت بالفعل و بالقوه رسانه‌ها را نیز نادیده می‌گیرد.
گذشته از آن، اگر خاست‌گاه شکل‌گیری و ایجاد رسانه‌ها را کشورهای غربی بنامیم، استفاده از رسانه به‌جای مفهوم عمیق و کلان «Media» هیچگاه همخوانی و هم‌سِنخی ندارد.
بدون شک فعالیت رسانه‌ها در ارتباط تنگاتنگ با مخاطب است؛ چرا که شبکه‌های رسانه‌ای بی‌مخاطب، هیچ‌گاه نمی‌تواند در روند پردازش و انتقال خبر و تحلیل، نقش محوری داشته باشد.
همان‌طور که رسانه‌ها و مردم ارتباط دوسویه دارند و به گفته‌ آندرو میلنر «توده، پیام است.» (میلنر و جف براویت: ۲۵۱)، تداوم این ارتباط میان مخاطب و شبکه اطلاعاتی مورد نظرش از اهمیت خاصی برای صاحبان رسانه‌ها و قدرتمندان دنیای اطلاعات برخوردار است.
بدون شک، میکانیزم استفاده از رسانه‌ها به ‌جای تعبیر لاتینی« media» می‌تواند، شامل نقش تاثیرگذار رسانه‌های سنتی و جدید شود که زندگی انسان امروز را محصور کرده است.
نادیده نگیریم که امروزه قدرت، موقعیت و نقش رسانه‌ها در ایجاد تحولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آنقدر گسترده است که استفاده از واژه «رسانه‌» برای انتقال مفهوم بزرگ (رسانه‌ها) ضعیف‌تر و ناتوان‌تر از تصور ماست.
سیدعبدالبصیر مصباح- خبرگزاری دید- تهران

پی نوشت ها:
۱- مهدی زاده، سیدمحمد. نظریه‌های رسانه، اندیشه های رایج و دیدگاه‌های انتقادی. (۱۳۹۵) تهران: انتشارات همشهری صفحه ۲۵
۲- مک کویل، دنیس. نظریه ارتباط جمعی، ترجمه پرویز اجلالی.(۱۳۸۲). تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها، صفحه ۸۴
۳- میلنر، آندرو و جف براویت. درآمدی بر نظریه فرهنگی معاصر. ترجمه جمال محمدی (۱۳۸۵) تهران: انتشارات ققنوس، صفحه

Related Articles

Back to top button