تأکید آقای غنی بر این که افغانستان برای «حفاظت از خاک خویش، آمادگی کامل» دارد و وقت آن رسیده است که حاکمیت ملی افغانستان به گونه کامل اجرا شود، دال بر همین توانمندی و برخورداری نظام از عقبه مستحکم دفاعی و امنیتی است
آقای غنی که روز یکشنبه، ۲۹ حمل در مراسم اعطای مدالهای دولتی به ۱۶ تن از اعضای پولیس و امنیت ملی صحبت میکرد، تأکید کرد که ناامنی در کشور، باعث ناآرامی در پاکستان نیز خواهد شد.
او با اشاره به بازنگری روابط کشورهای منطقه با افغانستان، خطاب به پاکستان گفت: «اگر شما آسایش ما را میخواهید، شما نیز آسایش خواهید داشت. انتخاب دوستی و دشمنی در دست شما است».
او اضافه کرد در صورتی که پاکستان دوستی را انتخاب کند، افغانستان آماده است که با افزایش همکاری کشورهای منطقه و جهان، با پاکستان همکاری کند.
به نظر میرسد بیان این سخنان در شرایطی که نیروهای خارجی برای خروج از کشور آماده میشوند و نشست استانبول به عنوان مهمترین اتفاق روند صلح، به زودی برگزار میشود، اتمام حجت رییس جمهور غنی نسبت به پاکستان است؛ اتمام حجتی که به وضوح مبین تغییر شرایط افغانستان و جهان است و به این مهم اِشعار دارد که افغانستان ۲۰۲۱، غیر از افغانستان دهه ۹۰ است و نمیتوان با همان معیارها در مورد آن داوری کرد یا با استفاده از پارهای آشفتگیها و نابهسامانیها سلطه خود را بر آن تحمیل کرد.
در بیست سال گذشته، به رغم دستاندازیها و دخالتهای آشکار و پنهان و گسیل داشتن عناصر تروریستی پاکستان به افغانستان برای تضعیف نظام و تخریب زیرساختها، افغانستان توانست نهادهای نیرومندی در هر دو حوزه سیاست و امنیت ایجاد کند که اکنون مهمترین سرمایه ملی آن محسوب میشود و توانایی دفاع مشروع و مقتدر از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشور را در کارنامه درخشان دفاعی خود ثبت کرده است.
تأکید آقای غنی بر این که افغانستان برای «حفاظت از خاک خویش، آمادگی کامل» دارد و وقت آن رسیده است که حاکمیت ملی افغانستان به گونه کامل اجرا شود، دال بر همین توانمندی و برخورداری نظام از عقبه مستحکم دفاعی و امنیتی است.
واقعیت امر این است که پاکستان همواره و در بیست سال گذشته، در پی براندازی نظام سیاسی افغانستان و برقراری نظم مورد خواست خود از رهگذر استقرار حکومتی وابسته به خود بوده است. اسلامآباد برای دست یافتن به این خواسته مداخلهجویانه خود، به حد نهایی خشونتآفرینی نیروهای نیابتی خود در پوشش جنگجویان طالبان متوسل شد، اما نتیجهای که از این مداخلات حاصل شد، هرگز چیزی نبود که اسلامآباد خواب آن را برای خود و کابل دیده بود.
بدون شک امریکا در افغانستان شکست خورده است و عامل عمده این شکست ارتش پاکستان بوده است؛ زیرا پاکستان اگرچه در ظاهر عضو ائتلاف بینالمللی مبارزه با تروریزم به رهبری ایالات متحده بود، اما هرگز گامی هرچند کوچک برای به ثمر نشستن مبارزه با تروریزم برنداشت، برعکس، این همسایه مداخلهگر افغانستان، مبارزه با تروریزم را فرصتی فراخ و دسترخوانی گسترده برای به دست آوردن میلیاردها دالر پول بیزبان امریکایی میدید و در پوشش انحرافی مبارزه با تروریزم، به سودی سرشار و سرسامآور دست یافت.
پاکستان از همان آغاز مخالف حضور نیروهای نظامی امریکا و ناتو در افغانستان بود؛ زیرا حضور این نیروها مانع و مخل دستیابی دوباره طالبان به قدرت سیاسی شمرده میشد. اکنون نیز اگر میبینیم این کشور از خروج سربازان خارجی از افغانستان استقبال میکند، معطوف و مبتنی بر همین انگیزش و نگرش مداخلهجویانه است. به واقع اسلامآباد دندان طمع را تیز کرده است تا با خروج نیروهای خارجی از افغانستان، خلأی به میان بیاید که فرصت بازگشت فاتحانه نیروی نیابتیاش، طالبان، را به ارگ و اریکه قدرت فراهم سازد، اما از آنجا که شرایط امروز افغانستان از هیچ منظری با شرایط دهه نود قابل مقایسه نیست، بر پایه پیشنهاد رییس جمهور غنی، دوستی پاکستان با افغانستان، به صرفهتر از دشمنی اسلامآباد با کابل است.
پاکستان نباید از یاد ببرد که از سال ۲۰۱۴ تاکنون، سنگینی بار خونین مبارزه با تروریزم پاکستانی، به تنهایی بر دوش دولت و نیروهای مسلح افغانستان بوده است. در این بازه زمانی تاریک و طولانی، تمام توطئهها و تلاشهای اسلامآباد، حتی برای فتح یک ولایت از ولایات سی و چهارگانه افغانستان، ناکام مانده و تیر زهرآگیناش به سنگ خورده است. با توجه به این تجربه عینی میدانی، پاکستان باید به این نتیجه رسیده باشد که افغانستان از طریق گسیل تروریست و اعمال فشارهای خونین و خشونتآمیز، قابل فتح نیست و تنها گزینه برای بهرهوری از ظرفیتهای سیاسی ـ اقتصادی این خطه، روی آوردن به تعامل دوستانه انسانی با آن است.
در این میان، آنچه بایسته و بسیار تعیینکننده است این است که حامیان و هواداران جمهوریت در افغانستان که گستره جمعیتی عظیم بیش از ۹۰ درصد شهروندان افغانستان را دربر میگیرد، باید در صف حمایت از نیروهای مسلح کشور قرار گیرند؛ زیرا حمایت از جمهوریت، در شرایط حاضر، تنها با حمایت از نیروهای امنیتی کشور به عنوان بزرگترین سرمایه ملی و مدافع ارزشها و خطوط سرخ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی افغانستان، تحقق مییابد.
تأکید آقای غنی در سخنرانی روز یکشنبهاش بر این که: یک صف جمهوریت است و صف دیگر دشمن، آنانی که در صف جمهوریت ایستاده نمیشوند، دیگر برای شان در دولت جایی نیست؛ متضمن همین معنا و مشعر به همین حقیقت است که دفاع از نظام، جز با دفاع از نیروهای شجاع و فداکار امنیتی، ممکن و میسر نمیباشد.