آخرین اخبارافغانستانتحلیلترجمه

سکوت و رکود؛ دانشگاه‌های افغانستان خالی دانش و دانشجو شده‌ است!

کاهش علاقه دانشجویان به تحصیل در دانشگاه به وضوح با کاهش تعداد شرکت کنندگان در آزمون کانکور، کانکور سراسری دانشگاه، نشان داده شده است. برخی از دانشکده‌هایی که قبلاً ١٠٠ تا ١٢٠ دانش‌آموز ثبت نام می‌کردند، اکنون به تعداد سه دانش‌آموز ثبت‌نام می‌کنند

قبل از بازگشت طا-لبان به قدرت در اگست ۲۰۲۱، دانشگاه‌ها به عنوان کلید ایجاد یک افغانستان مبتکر اداره می‌شد و همه افغانستانی‌ها پسران و دختران خود را تشویق می‌کردند تا راهی برای گرفتن مدرک دانشگاهی بیابند.

در همین حال، حال و هوای دانشگاه‌ها شاداب بود. موضوع اصلی بحث در بین دانشگاه‌ها پیشرفت تحصیلی آن‌ها بود: اینکه چه مقالاتی قرار بود در کدام مجله معتبر چاپ کنند. در چه کنفرانس دانشگاهی قرار بود شرکت کنند. چه برنامه‌هایی را برای آینده شان چه در داخل افغانستان و چه در خارج از کشور داشتند. اگرچه ما تعداد محدودی از دانشکده‌های ارایه‌دهنده برنامه‌های کارشناسی ارشد و دوکتورا را داشتیم، اما حس این سکتور در مسیر صعودی بود.

با این وجود، دو سال پس از فروپاشی غیرمنتظره دولت قبلی تحت حمایت غرب، موضوع اصلی بحث اساتید اکنون اخبار ناامید کننده در مورد بخش تحصیلات عالی افغانستان است.

اینکه کدام استاد و محقق این هفته کشور را ترک کرده‌اند و چگونه؟ کدام دانشگاهی برکنار شده و یک عالم دین جایگزین آن شده است؟ کدام مدیر دانشگاه با ملا جایگزین شده است؟ کدام دانش‌آموز یا معلم به دلیل نداشتن دستار یا نداشتن ریش توسط یکی از آن ملاها مورد انتقاد قرار گرفته است؟ چه کسی کتب دینی را که ملاها ملزم به مطالعه آن است، خوانده است (اگرچه اکثر استادان قبلاً آن کتاب‌ها را مطالعه کرده اند زیرا تقریباً ٩٩ درصد افغانستانی‌ها مسلمان هستند)؟

زندگی علمی متوقف شده است. اگرچه برخی از کنفرانس‌های ملی توسط وزارت تحصیلات عالی برگزار می‌شود، اما تعداد بسیار کمی از دانشگاهیان به دلیل سانسور تحمیل شده بر موضوعات پژوهشی و به دلیل نبود انگیزه از این چشم‌انداز که در نهایت همه آن‌ها اخراج یا یک ملا جایگزین وی می‌شود، در آن شرکت می‌کنند.

دولت سابق فرصت‌های بورسیه تحصیلی بسیار خوبی را برای سفر به خارج از کشور فراهم می‌کرد، اما به تازگی حتا یک مورد را ندیده‌ام که تبلیغ شود. قبل از بازگشت طا-لبان به قدرت، به یکی از دوستانم بورسیه تحصیلی برای تحصیل در تایلند و هند پیشنهاد شد. با این حال، او منتظر پیشنهاد اتحادیه اروپا یا استرالیا بود زیرا معتقد بود در آنجا تحصیلات بهتری دریافت خواهد کرد.

او به من گفت: اما وقتی دولت سقوط کرد، رویاهای من نیز فرو ریخت. یک سال دیگر منتظر ماندم تا چنین فرصتی پیدا کنم، اما متوجه شدم که اکنون غیرممکن است، بنابراین مدرک ماستری خود را در دانشگاه کابل شروع کردم. من واقعاً متأسفم که تایلند را انتخاب نکردم.

دانشجویان فارغ التحصیل نیز از آینده خود ناامید هستند. در پایان یکی از سخنرانی‌هایم معمولاً سوالاتی را پاسخ می‌دهم. به تازگی دانشجویی پرسید: «استاد عزیزم، سال آخر دوره کارشناسی من است و به پایان تحصیلات نزدیک می‌شویم. چه فرصت‌های شغلی آینده‌ای را برای ما می‌بینید؟»

او با لحنی بسیار ناامید ادامه داد: «من شخصاً هیچ امیدی به یافتن شغل ندارم، زیرا افرادی که تقریباً در هر بخش شغل پیدا می‌کنند به نوعی با طا-لبان مرتبط هستند. آن‌ها معمولاً کسانی را که فارغ التحصیل مدارس [محل تحصیلات دینی] هستند، منصوب می‌کنند، نه فارغ التحصیلان دانشگاه».

این یک سوال بسیار تکان‌دهنده برای من بود و یک لحظه کاملاً لال شدم. بعد بحث کردم که دانشجو امیدش را از دست ندهد و مطمئن شود که مدارک دانشگاهی به دست می‌آورد. من به این نکته اشاره کردم زیرا این کاهش ناگهانی ارزش مدارک دانشگاهی باعث شده که بسیاری از دانشجویان در سال‌های دوم، سوم و حتی چهارم دانشگاه را ترک کنند و ترجیح دهند به دنبال کار غیر از درس خواندن برای کسب درآمد اندک جهت تأمین هزینه‌های خانواده خود باشند. اما من به اندازه همان دانشجو متقاعد نشده‌ام که مدرک تحصیلی دریچه‌ای را برای یک شغل باز می‌کند.

کاهش علاقه دانشجویان به تحصیل در دانشگاه به وضوح با کاهش تعداد شرکت کنندگان در آزمون کانکور، کانکور سراسری دانشگاه، نشان داده شده است. برخی از دانشکده‌هایی که قبلاً ١٠٠ تا ١٢٠ دانش‌آموز ثبت نام می‌کردند، اکنون به تعداد سه دانش‌آموز ثبت‌نام می‌کنند.

به زودی، شاید اصلاً دانش آموزی وجود نداشته باشد. و بدون هیچ دانشگاه واقعی. این یک فاجعه است نه فقط برای کسانی که به طور مستقیم تحت تأثیر قرار می‌گیرند، بلکه برای کل ملتی که زمانی امید را در افق می‌دیدند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا